دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۸
کد مطلب : 112036

استعفا یا اختفا؟!

همزمان با نزدیک شدن به ایام انتخابات، فشارها برای استعفای دولت روحانی آغاز شده است که این امر بیشتر از آنکه حاصل مباحث کارشناسی شده باشد...

همزمان با نزدیک شدن به ایام انتخابات، فشارها برای استعفای دولت روحانی آغاز شده است که این امر بیشتر از آنکه حاصل مباحث کارشناسی شده باشد نشأت گرفته از بازیهای رایج سیاسی و انتخاباتی است که برخی با تحلیل فضای سیاسی کشور و عدم بدست آوردن نتایج مطلوب به نفع جریان و جناح خود اقدام به شایع کردن این بحث نمودند.
اینکه دولتها با عدم موفق شدن در مسئولیت سپرده شده، عدم رضایتمندی مردم، بی برنامگی و... می توانند با استعفا و کناره گیری سبب امید دوباره در جامعه شوند امری پذیرفته شده است و چه بسا باعث یک حرکت جدید و ماندگار در جامعه شود، اما هنگامی که هدف از طرح استعفای یک دولت زدوبندهای عالم سیاست باشد، باید به آینده چنین استعفاهایی شک نمود.
به نظر می رسد طراحان اصلی استعفا که برای اولین بار از سوی آقای سعید حجاریان مطرح شد بیشتر از آنکه دنبال اصلاح امور به معنای واقعی باشند به دنبال فضاسازی در جامعه در آستانه انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی در آغاز دهه پنجم انقلاب هستند. اگر قرار به استعفای دولت روحانی بود این امر می توانست زودتر از اینها مورد توجه قرار بگیرد اما طرح آن در ایام انتخابات به نظر می رسد بیشتر اختفا حامیان دولت از فشارهای جامعه برای میدان داری مجدد در انتخابات از طریق ایجاد یک فضای دوقطبی جدید باشد که مرکز ثقل این فضاسازی دوقطبی این بار استعفا باشد. این بار نه صحبت از کشیدن دیوار در جامعه است، نه یادآوری گران شدن ساعتی و لحظه ای دلار.
اساساً وضعیت به گونه‌ای است که این بازی‌های انتخاباتی نخ نما شده و این بار باید سنگ بزرگ که نشان نزدن است به عنوان ترفند استفاده شده و به عنوان کلیدواژه فتح مجلس در جامعه پخش شود. با توجه به احتمال کاهش مشارکت در انتخابات علی الخصوص عدم استقبال از جریان اصلاح طلب در جامعه باید یک شوک بزرگ در جامعه برای انحراف اذهان ایجاد شود. به جای اینکه اذهان جامعه به سمت مطالبه گری و پرسش از احزاب و جناح حامی دولت متوجه شود باید بخاطر موفق شدن این جریان در استعفای دولت غرق سپاس و قدردانی مردم شود.
به نظر می رسد اگر جریان اصلاح طلب به جای صرف انرژی برای پیروزی در انتخابات از طریق ایجاد فضای دوقطبی که همواره در ایام انتخابات از آن استفاده نموده است از فرصتهای بوجود آمده چه در ریاست جمهوری، چه مجلس و شورای اسلامی شهرها به حد کافی بهره ببرد نیازی به این ترفندهای انتخاباتی نباشد.
به نظر می رسد در گام دوم انقلاب و با میدان دادن به جوانان ریشه دار نه دامادها، آقازاده ها و ژنهای خوب باید نوع جذب آراء را از سنتی به جدید تغییر دهیم. باید روش جذب آرا از دوقطبی سازی جامعه به سمت عملکرد، برنامه ریزی، عملگرایی و.. تبدیل شود. به جای اینکه آراء مردم از ترس دیوارکشی، تَکرار می کنم، لوله کردن، سرهنگ نیستم و...جا به جا یا جذب شود، به جای اینکه مردم مجبور باشند از بین بد و بدتر یکی را انتخاب نمایند امید است هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب با محوریت قرار دادن دوباره آرمانهای امام (ره) و رهبری باعث شوند مردم مجبور به انتخاب از بین خوب و خوبتر شوند.
امید هست، اما کاش تدبیری شود پیروزی هر یک از جناحها در انتخابات از طریق اقدامات عملی، اصولی و زیربنایی در طول دوران زمامداری خود در حوزه‌های مختلف همچون زدودن تبعیضهای اداری، ریشه کن کردن عملی بحث آقازادگی و ژنهای خوب، توسعه حمل و نقل عمومی، اهتمام عملی و جدی در بهبود وضعیت زیرساختارها علی الخصوص در جاده ها، بهبود مسائل مربوط به حوزه بهداشت و درمان و... رقم خورد. 

نویسنده: رحمت مهدوی

https://siasatrooz.ir/vdcaeun6i49n6w1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی