ناظران سیاسی بر این باورند که منتقدان توافق ۲۵ ساله ایران و چین علیرغم نبود سند و متن قابل استناد برای هجمه های گوناگون علیه این تصمیم، دروغ پردازی ها، موهوم گوییها و چین هراسیها از مبدأ غرب توسط محافل سرمایه داری، سلطنت طلبها و منافقینی که سال ها است به دامن غرب پناهنده شدند و در فرانسه و آمریکا از حمایت دولت های متبوع این کشورها نیز برخوردارند آغاز شد.
در روزهای گذشته در خبرها اعلام شد که پیشنویس نهایی سند برنامه ۲۵ ساله همکاریهای جامع ایران و چین به تصویب هیئت دولت رسیده و وزارت امورخارجه مأمور انجام اقدامات نهایی تا امضای این سند با طرف چینی شده است. پس از انتشار این خبر و در شرایطی که هنوز جزئیاتی از پیشنویس همکاری ایران و چین منتشر نشده بود، رسانههای معاند در حجمی وسیع به این قرارداد حمله کردند.
نکته قابل توجه اینجاست که حساب توئیتری فارسی وزارت امور خارجه آمریکا- به عنوان رسانه رسمی دولت آمریکا- تقریبا اولین رسانهای بود که فضاسازی علیه سند همکاری ایران و چین را کلید زد. این حساب توئیتری در مطلبی نوشت: «ظریف اصرار میورزد که هیچ موضوع مخفی در مورد قرارداد با چین وجود ندارد. هیچ موضوع مخفی در مورد عهدنامه ترکمنچای نیز وجود نداشت، به جز اینکه هزینه آن را مردم ایران پرداختند. قرارداد ایران و چین، یا همان ترکمنچای دوم، به همان قیمت تمام میشود.»
پس از آن، بیبیسی فارسی- رسانه استعمار پیر- در گزارشی با عنوان سند همکاری ایران و چین؛ ‹حکمت آمیز› یا ‹قرارداد ترکمنچای›» نوشت:
«برنامه بلند مدت همکاریهای ایران و چین که دولت حسن روحانی آن را سند راهبردی و مخالفان قرارداد ترکمنچای میخوانند، این روزها موضوع یکی از داغترین بحثها شده است.» پس از آنکه رسانه رسمی دولت آمریکا و سپس رسانه رسمی دولت انگلیس بدون هیچ مستندی، ادعای تشابه سند همکاری ایران و چین با قرارداد ترکمنچای را مطرح کردند، دیگر رسانههای معاند و برخی فعالین و رسانههای مدعی اصلاحات در داخل، در نقش پادوهای آمریکا به این سند همکاری حمله کردند.
معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه با اشاره به واکنش سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در خصوص سند جامع ۲۵ ساله همکاری بین ایران و چین گفت: شاهد بودیم که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چه عکسالعملهایی نسبت به این رابطه داشت. آمریکایی که ایران را تحت شدیدترین فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار دادهاند، الان دلسوز ایران شده که مبادا این قرارداد منافع ایران را در نظر نگیرد و آن را با ترکمانچای مقایسه کرده و مسخرگی این موضوع قابل توجه است. این دیپلمات ارشد کشورمان با بیان اینکه اهمیت نگاه به شرق از سوی ایران بحث جدی است، یادآور شد: طبیعی است همه کشورهای غربی نسبت به آن حساس باشند، چون رابطهای جدی است.
وی همچنین گفت: برخی حرفها مانند واگذاری جزیره کیش به چینیها در قالب این سند بسیار مسخره است، زیرا اکنون در دنیا هیچ کس با جمهوری اسلامی ایران درباره واگذاری سرزمینش صحبتی نمیکند.
دروغ پردازی های مغرضانه
دکتر سید رضا صدرالحسینی کارشناس مسائل سیاست خارجی در خصوص برخی واکنشهای منفی به همکاری ۲۵ ساله ایران و چین به خبرنگار سیاست روز گفت: با نگاهی به ۱۰۰سال روابط دو کشور ایران و چین، ملاحظه می شود دو کشور از گذشته به ایجاد و تحکیم روابط در دو حوزه سیاسی و اقتصادی علاقه مند بودند و این علاقه مندی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران افزایش یافت و پس از شروع جنگ تحمیلی این روابط به سطوح راهبردی نزدیک تر شد.
وی افزود: فراموش نشدنی است که در شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی که با تحریم های چند لایه کشورهای غربی همراه بود و اجازه خرید کمترین امکانات و تسلیحات نظامی به جمهوری اسلامی ایران داده نمیشد تا جایی که خرید و حمل سیم خاردار برای ایران ممنوع شده بود، کشور چین بخشی از نیازهای طبیعی تسلیحاتی ایران را تامین مینمود و در مقابل کشورهای غربی سعی و تلاش داشتند حتی داروهای مورد نیاز مجروحین جنگی نیز به ایران وارد نشود.
این استاد دانشگاه بیان داشت: از این تاریخ به بعد روابط دو کشور ایران و چین استحکامات روابط دو کشور مؤثر در شرق و غرب آسیا را رقم زد؛ پس از دوران دفاع مقدس که به دوران سازندگی معروف است مجدداً این چینیها بودند که برای بازسازی خسارات جنگ تحمیلی که بیشتر این خسارات توسط سلاح های کشورهای غربی مانند هواپیماهای سوپر استاندارد، موشکهای اگزوسه فرانسوی و توپ های اتریشی و تانکهای انگلیسی و هواپیماهای جاسوسی آمریکا و البته سلاح های شوروی سابق بیشترین خسارات را به ملت ایران وارد نموده بود جبران نمایند و در مقابل تحریمهای نفتی در دوران کلینتون و بعد از آن سعی نمودند بر اساس نیازهای ایران و میزان هزینه ای که این کشور برای بازسازی قرار داده است همکاری کنند.
صدرالحسینی با اشاره به اینکه با شروع اقدامات صلح آمیز هستهای در ایران و استنکاف کامل کشورهای غربی برای رسیدن ملت ایران به حق مسلم خود و بهره برداری از فرآیند صلح آمیز هستهای، این چینی ها بودند که در کنار کشور روسیه در آژانس بین المللی هستهای و دیگر جوامع بین المللی بر اساس معاهدات قانونی از حقوق قانونی ملت ایران در حد توان خویش حمایت نمودند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی اظهار داشت: پس از طی روندهای گوناگون در حوزه روابط دو کشور، مقامات دو کشور به این نتیجه رسیدند که این روابط تنگاتنگ و همه جانبه را در قالب یک قرارداد ۲۵ ساله با در نظر گرفتن همه جوانب و به نفع دو کشور به یک قرارداد جامع و غیر قابل تغییر در شرایط گوناگون تبدیل نموده و مسیر دو کشور در جهات مختلف در مدت زمان ربع قرن مشخص و معلوم گردد.
وی گفت: درست در همین زمان بود که علیرغم وجود هیچ سند و متن قابل استناد، هجمه های گوناگون در این تصمیم وارد شد و بدون اینکه مستندی از متن این قرارداد ارائه شود، دروغ پردازی ها، موهوم گوییها و چین هراسی ها از مبدأ غرب توسط محافل سرمایه داری غرب، سلطنت طلبها و منافقینی که سال ها است به دامن غرب پناهنده شدند و در فرانسه و آمریکا از حمایت دولت های متبوع این کشورها نیز برخوردارند آغاز شد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: برخی از اینها مدعی بودند چین در عقد قرارداد بخشی از جزایر ایران را متعلق به خود خواهد کرد و عده ای دیگر مقاله مینوشتند که بخشی از آبهای سرزمینی ایران از دست رفت و عدهای دیگر مدعی شدند که همه ماهی های خلیج فارس در این قراردادها به چینی ها تعلق گرفت؛ بالاخره این دروغ پردازیها به جایی رسید که وزیر خارجه آمریکا نیز که مدعی است سخت ترین تحریمها در طول تاریخ بشری را علیه ملت ایران اعمال نموده است به صورت دلسوزانه و در قالب دوست ملت ایران از عقد قرارداد با چینی ها ابراز نگرانی میکند و برای تحریک اذهان ملت ایران این قرارداد امضا نشده که هنوز مفاد آن برای کسی افشا نشده است قرارداد ترکمنچای میخواند!
حال سوال اینجاست آیا کسی به اقتدار ایران در منطقه غرب آسیا شک دارد؟ آیا بازیگری جمهوری اسلامی ایران در حال و آینده نزدیک او را به یک نقش آفرین جدی در تحولات بین المللی تبدیل نخواهد کرد؟ و آیا کشور چین در سال های نزدیک به قطب اول اقتصاد جهان تبدیل نخواهد شد؟ و آیا نباید فکر و اندیشه کشور ایران از برنامه سالانه و ۵ ساله به برنامه های میان مدت و بلند مدت تبدیل گردد؟
این کارشناس مسائل سیاست خارجی خاطرنشان کرد: اگر جواب این سوالات مثبت است آیا نمی توان گفت مخالفین انعقاد این قرارداد ۲۵ ساله با یکی از بزرگترین قدرتهای بین المللی بر اساس کینه و دشمنی که با ملت ایران دارند بدون ملاحظه و مطالعه یک سطر از این قرارداد که هنوز در اختیار هیچ کس قرار نگرفته است مخالفت میکنند؟ درخواست ما این است که مخالفان این قرارداد راهبردی پاسخ دهند که آیا اگر قرار بود قرارداد مشابهی با آمریکا و یا یکی از کشورهای غربی منعقد شود باز هم اینگونه اظهار نظر می نمودند؟