چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۳
کد مطلب : 97339
اختلاسی ۸ هزار میلیاردی که دل‌ فرهنگیان را سوزاند

به نام معلمان به کام رفیق‌بازان

به نام معلمان به کام رفیق‌بازان

قرار بود ۵ درصد حقوق معلمان به علاوه قسمتی از بودجه دولتی به صندوق ذخیره فرهنگیان برسد تا هلدینگی راه بیفتد برای آتی معلمان، تا کمکی شود به آنهایی که در راه باسواد کردن جامعه تلاش می‌کنند اما هشت هزار میلیارد تومان به جیب کسانی رفته که... .
سایت صندوق ذخیره فرهنگیان هنوز فعال است، سخن مدیر تا اساسنامه‌ای که به امضای هفت عضو هیات مدیره رسیده است. هفت بند سخنان مدیر عامل را که می‌خوانی آه از نهادت بلند می‌شود، مثلا در بند هفت مدیر عامل صندوق تاکید کرده که "ارائه اطلاعات درست و به هنگام از فعاليت‌هاي موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان به اعضاء و تسهيل دسترسي آنان به آنچه در اين مجموعه اقتصادي مي‌گذرد، از ديگر برنامه‌هاست تا تسهيلگر اعتمادسازي باشيم به اين اميد كه روزي برسد همه فرهنگيان كشور (اعم از شاغل و بازنشسته) عضو موثر و متعهد اين مجموعه باشند."
کافی است از کانکس‌های سرد و برف گرفته مناطق سردسیر به مناطقی که مدرسه‌شان کپری در دوردستهاست سر بزنی، کافی است یاد معلمی بیفتی که به دلیل حفاظت از بچه‌ها زیر دیوار کاه‌گلی مدرسه نفسش بند آمد و پرکشید. بچه‌های شین‌آباد را یادت بیاور که چگونه از دولت کمک می‌خواستند تا هزینه جراحی‌های متداولشان را به دلیل نصب بخاری غیر استاندارد تامین کنند و هربار می‌گفتند اعتبار کم است! یاد آن معلمی هم بیفت که برای تامین هزینه زندگی‌اش بعد از کار مسافرکشی می‌کند... آن وقت ببین هشت هزار میلیاردی که از صندوق ذخیره فرهنگیان وام و ماشین و خرج ریخت و پاش‌ها شده از چه کسانی گرفته شده است تا به جیب چه کسانی برود، کسانی که قرار بود امانت‌دار معلمان زحمت‌کش باشند شدند دزدان جیبشان! همان پنج درصدی که چندین سال از جیب معلمان کم شد همان بودجه‌ای که به جای آبادی مدارس به صندوق رسید چقدر می‌توانست کمک باشد اما شد هزینه ریخت و پاش عده‌ای مفت‌خوار. نمی‌دانم آیا آنهایی که جیب معلمان را خالی می‌کردند فکر کردند که پولی که به خانه‌شان می‌برند حاصل تلاش چه قدر گچ و خاک خوردن است؟! اصلا چطور دلشان آمد به این صندوق دستبرد بزنند؟!
بند بند اساسنامه را که می‌خوانی بیشتر عصبی می‌شود هیچ جای اساسنامه تاسیس صندوق ننوشته که هیات مدیره می‌تواند با پول‌های مردم هر طور دلش خواست رفتار کند و هر قدر خواست به رفقایش برسد!!! مرتضی حاجی، علی‌اصغر فانی، حسین مظفر، سیدرحمت‌الله اکرمی، سیدحسین شبیری، وحید کیارشی و غلامرضا حیدری کرد زنگنه هفت فردی هستند که به عنوان اعضای هیات امنا اساسنامه را امضا کرده‌اند، آیا اینها خبر دارند که در مجموعه‌ای که هیئت امنایش را به عهده دارند چه اتفاقاتی رخ داده است؟! هر چند که شاید این افراد تنها در تاسیس موسسه نقش داشته و در اداره بعدی نقشی نگرفته باشند.

افشاگری جدید
اما در تازه‌ترین اخبار رسیده مدیرکل اسبق تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ابعاد دیگری از فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان را نمایان کرد.
علی قطب‌الدینی که از مدیران میانی صندوق ذخیره فرهنگیان در گذشته بود، درخصوص اتفاقات اخیر در صندوق ذخیره، به فارس گفته که حدود ۲ سال است که از این صندوق کنار گذاشته شدم زیرا آنها به دنبال یکسان کردن افراد در این صندوق بودند.  وی افزود: واقعاً نمی‌دانم که موضوع فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان ۸ هزار میلیارد تومان است یا خیر، اما در این چند سال اتفاقاتی افتاده است که تا تحقیق و تفحص انجام نشود، نمی‌توان به صورت دقیق این مبلغ را گفت.

سرپرست فعلی آموزش و پرورش هم خودرو گرفت!
قطب‌الدینی به یکی از مواردی که در چند سال گذشته از جمله تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان است اشاره و خاطرنشان کرد: صندوق چند سالی بود که به هیچ عنوان اعتباری به شرکت لیزینگ فرهنگیان اختصاص نمی‌داد، اما به یکباره اعتباری برای خرید ۸۰۰ دستگاه خودروی لوکس به مدیران ارشد این صندوق شامل مدیران عامل، معاونان، مدیران حوزه ستادی و سیدمحمد بطحایی معاون وزیر که اکنون به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش است اختصاص یافت.
وی افزود: این ۸۰۰ خودرو هر کدام به ارزش ۱۹۶ میلیون تومان بود که ۳۰ درصد آن را نقد و ۷۰ درصد دیگر به صورت اقساطی با سود ۱۵ درصد و بازپرداخت ۷ ساله اختصاص دادند که به نظرم در تاریخ شرکت‌های لیزینگ بی‌سابقه بود.
مدیرکل اسبق تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش به موضوع دیگری درخصوص تخلف در شرکت لیزینگ فرهنگیان اشاره و گفت: مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره شرکت لیزینگ فرهنگیان به صورت غیرقانونی در این شرکت هستند زیرا بانک مرکزی باید آنها را تأیید کند که آنها رد صلاحیت شده‌اند اما همچنان آنجا نشسته‌اند.
قطب‌الدینی به تخلف دیگر در صندوق ذخیره فرهنگیان اشاره و تصریح کرد: تأسیس شرکت‌های موازی یکی دیگر از مشکلات صندوق ذخیره است زیرا در جایی که بیمه معلم وجود دارد، «بیمه امید آسایش ایرانیان» تأسیس می‌شود؛ در حالی که نیازی به تأسیس آن نبود و فقط اتلاف هزینه را به همراه داشت.
وی اضافه کرد: مدیران صندوق با ۳ هدف تعدیل نیروی انسانی، تعدیل حقوق‌ها و تعیین تکلیف اموال منقول آمدند در حالی که برعکس عمل کردند و نیروی انسانی را افزایش دادند، حقوق‌ها را در ۳ سال، ۳ برابر کردند و پاداش‌های آخر سال مالی را تا ۷۰۰ میلیون تومان رساندند و یک ساختمان شیشه‌ای ۱۲۰ میلیارد تومانی خریداری کردند.
وی ادامه داد: امیدوارم این هیأت تحقیق و تفحص کارشناس باشند و سیاسی عمل نکنند؛ جالب است که در روزهای اخیر روزنامه‌های اصلاحات هیچ چیزی از فساد ۸ هزار میلیارد تومانی را مطرح نکرده‌اند.

با پول ۸۰۰ خودروی لوکس ۱۲ هزار معلم صاحب خودرو می‌شدند
مدیرکل اسبق تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با اشاره مجدد به ۸۰۰ خودروی لوکسی که به مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان داده شد، عنوان کرد: این پولی را که صندوق ذخیره بابت خرید این ۸۰۰ خودروی لوکس پرداخت کرد، می‌توانست به ۱۲ هزار معلم خودروهای با قیمت حدود ۱۵ میلیون تومان بدهد.
وی افزود: می‌توانستند به معلمانی که فاقد خودرو بودند این خودروها را بدهند و نه آنهایی که ماشین داشتند و دستشان به دهنشان می‌رسید؛ آخر با چه مجوزی، رویکردی و سیاستی چنین کاری انجام شد.

وام قرض‌الحسنه ۱۰۰ میلیونی با کارمزد صفر برای مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان
قطب‌الدینی با اشاره به مورد دیگری درخصوص صندوق ذخیره فرهنگیان گفت: این صندوق مصوب کرد که به مدیر عامل و مدیران عامل ۲۷ شرکت زیر مجموعه بالای ۱۰۰ میلیون تومان وام قرض‌الحسنه با کارمزد صفر درصد پرداخت کند؛ واقعا از پول چه کسانی این وام‌ها پرداخت شد؟
وی افزود: معلمی که ۳۰ سال خدمت می‌کند هم نمی‌تواند ۱۰۰ میلیون تومان دریافت کند ولی «وام خودرو»، «وام ضروری»، «وام مسکن»، «وام خرید مسکن» و «اجاره مسکن» به آن افراد پرداخت شد. مدیرکل اسبق تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش گفت: معلمان اگر فقط یک صدم این اتفاقاتی که در صندوق ذخیره فرهنگیان رخ داده است را متوجه شوند انصراف خود را از عضویت در صندوق ذخیره فرهنگیان ارائه می‌دهند.
با این حساب باید دید اعتماد از دست رفته معلمان را چطور دولت می‌تواند به آنهات برگرداند. به نظر می‌رسد یکی از اولویت‌های دولت تدبیر و امید باید بررسی فاجعه رخ داده در صندوق ذخیره فرهنگیان باشد اما در کنار دولت مجلس و قوه قضاییه نیز در آزمونی سخت قرار دارند و باید تلاششان را برای برخورد و واکنش منطقی و به دور از جناح‌بندی سیاسی انجام دهند تا شاید دل سوخته اعضا را بتوانند اندکی آرام کنند.

نامه سرگشاده فرهنگیان به رؤسای قوا
به تاراج دادن اندوخته هزاران فرهنگی قطعاً معلول بی‌تدبیری مدیرانی است که با بسنده کردن به عزل وزیر به سادگی نمی‌توان از کنار آن گذشت؟
در نامه سرگشاده تعدادی از اساتید دانشگاه فرهنگیان و معلمان به رؤسای ۳ قوه آمده است: انتشار خبر اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان برای قریب به نهصد هزار فرهنگی به مثابه ضایعه‌ای بزرگ و دردناک بود که لطمات جبران ناپذیری را به اعتماد و انگیزه شغلی آنان وارد ساخت.
به تاراج دادن اندوخته هزاران فرهنگی قطعاً معلول بی‌تدبیری مدیرانی است که با بسنده کردن به عزل وزیر به سادگی نمی‌توان از کنار آن گذشت؟ هدف گرفتن اعتماد معلمان گناهی نابخشودنی است که هرگز نباید در سایه بی‌توجهی دستگاه‌های نظارتی، مشمول مرور زمان قرار بگیرد.
فضای رسانه‌ای کشور در حوزه آموزش و پرورش با پرسش‌هایی جدی روبرو است که اگر بی‌پاسخ بماند و یا همانند پرداخت حقوق‌های نامتعارف و نجومی به سخره گرفته شود، دولت تدبیر و امید، همراهی بخش بزرگی از فرهیختگان جامعه را با برنامه خود از دست خواهد داد.
محافل آموزشی با پر رنگ شدن اختلاس چند هزار میلیاردی در صندوق ذخیره، امروز گفتمان دیگری را تجربه می‌کند که خوشایند نظام آموزشی کشور نیست. به عنوان نمونه سؤالات پر تکراری مانند:
۱- درخصوص اختلاس، نمایندگان ملت به چه اسنادی دسترسی داشتند که حتی فراکسیون امید را نیز بر آن داشت تا عزل فوری و شتاب زده وزیر را از دولت مطالبه کنند؟
۲- براساس کدام فرمان نانوشته، تصمیم‌گیری درخصوص سرمایه فراگیر معلمان در چنبره برخی از فعالان فتنه ۸۸ قرار گرفته است؟ به ویژه کسانی که هنوز برای زمان وزارت خود، متهم ردیف اول صندوق ذخیره فرهنگیان هستند.
۳- آیا جناب فانی به عنوان رئیس هیأت امنا، در برابر تاخت و تاز غیرقانونی مدیرعامل و هیأت مدیره به دلیل مبسوط‌الید گذاشتن آنان مسئول نیست؟ آیا می‌توان تنها با عزل او به راحتی از جفای رفته بر حقوق معلمان، گذشت.
۴- قرار بود صداقت، امانتداری و پاک دستی، پیمان و میثاقی غلیظ برای انتصاب افراد باشد. چگونه می‌توان سخنان متناقض و کذب‌آمیز چند هفته اخیر وزیر و مدیران صندوق را با راستی و صداقت قابل جمع دانست؟
۵- خویشاوندسالاری، یارگیری حزبی و قبیله‌ای، پرداخت‌های مبهم و نامتعارف، آنهم در شرایطی که سایه سنگین تبعیض و نابرابری را معلمان با تمام وجود خود حس می‌کنند چه معنا دارد؟
۶- چرا حضور دستگاه‌های نظارتی اعم از مجلس، سازمان بازرسی و... با هدف اعمال و به کارگیری توان پیشگیری و نظارتی لازم فوق‌العاده ضعیف و کمرنگ است؟
۷- چرا باید مدیریت صندوق ذخیره فرهنگیان بیش از ده سال از عمر خود، به عنوان سهم‌الارث سیاسی به تملک یاران بنیاد باران درآید؟ و دست برقضا در گرداب خسران فرو رود؟
۸- چرا باید برای اخذ ۳ میلیون وام، معلمان جرات و توان عبور از هفت خوان هولناک بانکی نداشته باشند اما خویشان و دوستان سفارش شده جناب مدیرعامل، دریافت وام کلان کم‌بهره را از جیب معلمان بر خود مباح و گوارا فرض کنند؟
۹- آیا صحت دارد با آمدن آقای غندالی به صندوق، سود ۱۱۵۰ میلیاردی صندوق در سال ۹۱ به حدود ۴۰۰ میلیارد تومان در سال ۹۴ کاهش یافت؟
۱۰- آیا صحت دارد سرمایه معلمان صرف خرید ساختمان چند میلیاردی برای وزارتخانه در زمان وزارت آقای حاجی شده است؟ که هنوز تکلیف تملک آن مشخص نیست؟
البته هرچند قاطبه فرهنگیان برای کناره‌گیری جناب فانی لحظه شماری می‌کرد اما همراه شدن با این موج در آستانه ورود به انتخابات رویکرد پسندیده‌ای نیست؟
علیهذا از محضر روسای محترم سه قوه می‌خواهیم برای جلب اعتماد فرهنگیان، برخورد قاطع و بدون اغماض با متخلفان را در صندوق ذخیره اعم از تصمیم گیران، آمران و مباشران به فوریت و خارج از نوبت در دادگاه‌های صالحه مورد اهتمام خویش قرار داده تا با اعتماد به فضای رسانه کشور، پاسخی شفاف و قانع کننده در اختیار معلمان قرارگیرد.
به نظر می‌رسد در قبال خسارت وارده بر اعتماد و سرمایه معلمان، وزیر آموزش و پرورش نمی‌تواند تنها با ترک کردن صندلی وزارت خود را در قبال کرده خویش، تبرئه نماید.
وزیر و معاون پشتیبانی او به عنوان رئیس و نایب رئیس هیات امنا، چگونه ممکن است با ژست حق مآبانه از یک سو خود را مدعی‌العموم فرهنگیان جا بزنند اما از سوی دیگر کلیددار و امین صندوقی باشند که به اقتضای جایگاه سازمانی به أنها تقدیم شده است.

مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdcaoeno.49n0e15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی