از دولت و حضورتان در کنار روحانی شروع کنیم...
پیش از شروع مصاحبه اولاً سال نو را به همه شما و مطبوعاتچیها و دیگران تبریک میگویم. امسال بهار ما با ماه رجب مقارن شده که ماه با برکتی است و خوشبختانه شاهد نزول باران در سراسر کشور هم بودهایم. انشاالله امیدواریم برای ملت و کشور و انقلاب سرچشمه برکت باشد. امروز همچنین مصادف است با ۲۰ فروردین که سالروز شهادت سید مهدی اکرمی اولین فرزند من است. او دانشجو بود و ترم اول در دانشکده فنی تهران گذراند و در عملیات کربلای ۸ به شهادت رسید؛ ۸ سال پیکرش را نداشتیم و بعد آمد.
به عنوان یک کارشناس با سابقه سیاسی فرهنگی دولت یازدهم را در نیل به اهداف تعریف کرده چقدر موفق میبینید؟
درباره کارنامه آقای روحانی وجداناً باید بگویم در ظرف این چهار سال سه دلیل میآورم که عملکرد خوبی داشتند. اول اینکه باید دید آقای روحانی در چه شرایطی مسئولیت پذیر شد؟ واقعا ما سال ۹۲ را مرور کنیم میبینیم که آقای روحانی شرایط سختی را از نظر اقتصادی و سیاسی و بینالمللی و مسایل دیگر پذیرفت. به یاد دارم سال ۹۲ نوسان عجیبی در جامعه داشتیم، شب میخوابیدیم و صبح پا میشدیم ارز و سکه قیمتهای جدیدی داشت و در کل میتوان گفت قیمتها نوسان داشت و تورم بالایی که تا به ۴۵ درصد رسید را تجربه کردیم.
آقای روحانی تعبیری داشت که قدری مورد اعتراض واقع شد، گفتند چرا گفته خزانه خالی را من تحویل گرفتم؛ در حالی که من عرض میکنم آقای روحانی خزانه انباشته از بدهی را تحویل گرفت نه خزانه خالی. یعنی واقعاً دولت به دستگاههای مختلف از قبیل نیرو، راه و ترابری، سازمان تأمین اجتماعی، بانکها و امثال اینها بدهیهای سنگینی داشت که همچنان هم دارد.
آقای روحانی شرایطی را تحویل گرفت که همه بیگانگان مصاحبه میکردند و میگفتند؛ همه گزینهها روی میز است از جمله جنگ. آقای اولاند رئیسجمهور فرانسه در دو جلسه به آقای روحانی گفت اصل جنگ قطعی بود و فقط روی تاریخ و زمان آن تردید داشتیم. شرایط اینطور روانی بود. آقای روحانی شرایطی را تحویل گرفت که ما در تحریم بودیم و در فصل ۷ منشور ملل متحد بودیم و فروش نفت ما باید به مرور زمان به حداقل ۲۵۰ هزار بشکه میرسید که فقط میتوانست غذا یا دارو را تامین کند. این یک مطلب است که ما وجداناً باید ذهنمان را از همه مسایل خالی کنیم و ببینیم آقای روحانی در چه شرایطی وارد میدان کار شد.
نکته دومی که باید توجه کرد این است که در ظرف این چهار سال ایشان در چه بخشهایی موفق شده است. اولین بخش مساله کاهش تورم است ما الان قبول کردیم تورم تک رقمی شده و فشار تورم در کالای اساسی از قبیل برنج و گوشت و نان و حمل و نقل بیشتر از موارد دیگر است. پس بخش اول مساله تورم را کاهش داده و این مورد قبول همگان است و بخش دوم مساله ثبات است و ما الان واقعا شب میخوابیم و روز بیدار میشویم و یا هفتهای را پشت سر میگذرانیم و حتی ۹۵ به ۹۶ میرسد دغدغه این را نداریم وضع ارز و سکه و برنج و خدمات چطور میشود و به نوعی ثبات داریم.
الان از نظر بینالمللی هم از زمانی که تکلیف برجام ولو روی کاغذ تقریباً روشن شد ثبات داریم. الان هر روز نمیگویند برنامه جنگ روی میز است، بلکه همه دنیا اعتراف میکنند و میگویند ایران عاقلانه و عالمانه عمل کرد و به نفع دنیاست که بالاخره برجام تکلیفش روشن شد؛ گرچه ما به شدت گلهمندیم که ۱+۵ فقط چین و روسیه نسبت به آن پایبند هستند و بقیه (امریکا و فرانسه و انگلیس) آنطور که باید و شاید حتی به امضا خودشان هم پایبند نیستند.
این کشورها بدعهدی میکنند اما ما بدهکار نیستیم. حتی رهبر عزیز انقلاب ما فرمودند برجام را پاره و نقض نمیکنیم ولی اگر آنها نقض و پاره کردند ما آتش میزنیم. دیدیم که شورای امنیت همه قطعنامههای قبلی را لغو و قطعنامه ۲۲۹۳ را تصویب کرد؛ آنها باید تحریمها را برمی داشتند اما برنداشتند مگر در بخشهایی؛ ولی ما به عهدمان و اخلاقمان عمل کردیم و وجداناً ما نگران و ناراحت نیستیم ولی از برخورد آنها گلایه و شکوه داریم و ناراحتیم.
وقتی تکلیف برجام روشن شد واقعاً دنیا تکلیفش با ما فرق کرد. قبلاً میدیدم که شخصیتهای بینالمللی که به ایران مسافرت میکردند در حد مدیرکل یا در نهایت وزیر بودند ولی ما در این چهار سال دیدیم که شخصیتها آمدند و ما در مجامعی شرکت کردیم که رتبه بسیار بالایی دارد که وجداناً با گذشته دوران تحریم قابل مقایسه نیست.
ما الان وزنه بینالمللی هستیم. در معادلات بینالمللی واقعا همه قبولمان دارند و میگویند در سوریه و در عراق و در موضوع بررسی مشکل تروریست میگویند باید ایران باشد. در این چهار سال مواضع سنگین و متین ایران را میبینم و من کارنامه مقبولی را ولو نمیخواهم بگویم در سطح بالا؛ چون من در میان دوستانم به عنوان فرد معتدل تقریباً شناخته شدم و افراط ندارم که بگویم به به و چه چه و یا تفریط ندارم که اه اه بگویم بلکه حد وسطی را دارم و اوضاع را متوسط میبینم.
یعنی نمره قبولی به دولت میدهید؟
بله
نکته اصلی درباره اوضاع مساعد این است که درباره اقتصاد و مسایل بینالمللی و دستاوردهایی که گفتید دیدیم که عالیترین سطح این سه دستاورد یعنی هر سه وزیر اقتصاد، خارجه و بهداشت و درمان اعلام کردند دلشان نمیخواهد در دولت بعدی آقای روحانی باشند؛ اگر در همه موارد موفق بودیم چرا وزرا کار را ادامه نمیدهند؟
من با مثالی شروع میکنم دختر و پسری که با هم میخواهند زن و شوهر شوند و زندگی جدید در پیش بگیرند مطالب بلند و ایدهآل و عالی در نظر دارند و عیب ندارد آرزو و ایده است که انسان موفق باشد و ایدهآل زندگی کند. اما وقتی وارد گود زندگی و یا به تعبیری متن زندگی میشوند میبینند که هر دو باید نگاهشان را در عمل تعدیل کنند.
ما باید در نگاه ایدهآل باشیم اما در عمل باید ببینیم توانمان چه مقدار است. الان نسبت به این سه وزیر خدا میداند در گود عمل و اجرا موفق بودند. بارها رهبر معظم انقلاب اظهار کردند که کار اجرایی سخت است.
توقعات مردم، بالاست و ما هم به این توقعات متاسفانه بها میدهیم یعنی هی میگوییم مثلا دولت برای کار و اشتغال چه کرده است؟ برای گرانی و فساد و... چه کرده است. اولا ما یکه شناس شدیم و فقط از قوه مجریه توقع داریم و میخواهیم کار انجام دهد و در مقام عمل خودمان آستین همت را بالا نمیزنیم که بگوییم من چه کمکی به دولت کردم. وقتی شما وارد گود میشوید تورم ۴۵ درصدی را میبینید و رکود را هم از طرفی میبینید و میخواهید این دو را با هم ببرید جلو میبینید نمیشود.
روحانی میخواهد رکود را بردارد میبیند که رکود بدون سرمایهگذاری و نقدینگی نشدنی است، میگوید پس لااقل تورم را متوقف کنم تعدیل کنم آرام آرام برم جلو؛ نگاهم این است که آقای روحانی انشاالله اگر موفق شد در دور دوم قطعاً باید اهتمامش نسبت به مسائلی که خودشان شروع کرده از جمله کارهای ساختاری و رکود و تولید و اشتغال بیشتر شود. چون دیگر الحمدلله مسایل سیاسی و اینها کاهش پیدا کرده گرچه من از شما سوال میکنم. خودمان را بگذاریم جای آقای روحانی وقتی یک مرتبه بیدار میشوید میبینید آقای ترامپ به اعتقاد خودشان ۵۹ موشک از ناوگانی در مدیترانه به سوریه شلیک کرده، چقدر ذهن و وقتتان و فکرتان را میگیرد؟ خب حالا چه کار باید بکنم؟ بالاخره ما یک وقت که بیشتر نداریم یا باید برسیم به مشکلات داخلی و یا مشکلات خارجی و ...
در این بین اما برخیها واقعاً خسته میشوند؛ نه اینکه از راهی که شروع کردهاند و کاری که انجام دادند پشیمان باشند. گاهی افراد خسته میشوند و میگویند من دور آتی نیستم و کسی را بیاورید کار را دنبال کند؛ مثلاً وقتی قانون اساسی و قوانین عادی را ببینیم که وزیر اقتصاد نسبت به بانکها مسئولیت سنگین دارد اما آیا حریف بانکها میشود؟ وجداناً عرض میکنم ما کشور پهناوری داریم و ملت بزرگ ۸۰ میلیونی داریم و یک مسأله روزمرگی بهداشتی داریم و یک مسأله امکانات بهداشتی داریم. خدا میداند قبل از برداشتن تحریم تهیه دارو و وسایل پزشکی چقدر برای اینها کار دشواری بود. یکی از دستاوردهای برجام همین حل مشکل دارو و ابزار پزشکی بود که الان میتوانیم مناسبتر تهیه کنیم و اصلیها را تهیه کنیم و میتوانیم ارزان ر تهیه کنیم و اینها را که ما نمیتوانیم نادیده بگیریم و اگر نبود فشار میخواست سنگین تر باشد بروید از این داروخانه چیها بپرسید. بنابراین من معتقدم گاهی خستگی و سنگین بودن مسئولیت این اتفاق را پیش میآورد که فردی چهار سال برایش بس شود. واقعاً گاهی خسته میشوند و مشکلات وجود دارد.همین رسیدگی به زلزله جنوب خراسان وقت میبرد و امکانات میخواهد. وقتی میبیند برخی روستاها از ۶۰ درصد تا ۱۰۰ درصد ویران شده است، ما خودمان را به جای زلزله زدگان بگذاریم خدا شاهد است گاهی میبینیم برای آب و شیر و نون مشکل دارد و استاندار و وزیر میرود بالای سرش و همه میخواهند. این یکی از عیبهایی است که در کشور ما وجود دارد که همه طلبکار هستند و حاضر نیستند سهمی هم برای خودشان قائل شوند با اینکه امام راحل ما فرمود ما نسبت به انقلاب بدهکاریم نه طلبکار همه با هم انقلاب کردیم و همه باید دست به دست بدهیم و دولت و ملت و سه قوه و نیروی مسلح و انتظامی و نظامی کمک کنیم مشکلات را حل کنیم.
شما که جزو خسته شدگان نیستید؟ آیا در دولت بعدی هم شما را میبینیم؟
حالا... اجازه بده انشاالله. گاهی برخی خانمها مثلی دارند که میگویند همینی که زاییدیم بزرگش کنیم.(میخندند)
نکتهای داشتید همه مسئولین و افراد باید در کنار هم باشیم و گذشت و انصاف داشته باشیم؟ اما آنچه در فضای سیاسی از جریانهای مختلف میبینیم عصبانیت است این را چطور حل کنیم؟
ببینید من به یاد دارم که حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای ناطقنوری مراسم احیا در حرم امام(ره) اشارهای به اینکه متأسفانه ما در جامعهمان مشکلاتی داریم داشتند یکی از آنها دروغ است. متاسفانه در جامعه ما دروغ وجود دارد چه دروغ زبانی و قلمی و چه آماری و امثالهم و مشکل دوم عبارتست از تملق که ما افراط میکنیم برخی از افراد را به عرش میبریم و سوم رودربایستی است.
ما اشکالمان این است از منبر و تریبون و میز پایین نمیآییم و روی زمین بنشینیم و حقایق را صمیمی و صادقانه و دوستانه به هم بگوییم (دوست آنست که معایب دوست همچو آینه روبرو گوید) ما عوض اینکه بگوییم برادر و خواهر من اشکالت این است و شما هم همین را بگویید این رودربایستی وادار میکند در پیش روی هم تعریف و به به کنیم و پشت سر بگوییم ولش کن به مفت هم نمیارزد. این را در جامعه باید حل کنیم.
سران سه قوه خودشان با هم قرار گذاشتند باید ماهی یکبار بنشینند و مسایل مملکتی را رو در رو مطرح کنند و بگویند با هم دیگر باید چه کار کنند نه اینکه فاصله پیش بیاید گاهی ۶ یا ۸ ماه طول میکشد دیدارها و مشکلات انباشته میشود. البته این موضوع اختصاص به سران سه قوه ندارد جاهای دیگر هم همینطور است. به بسیاری از افراد از جمله مقام معظم رهبری و آیتالله مکارمشیرازی گفتهام ما هر روز در تهران تقریبا ۳۰۰مراسم فاتحه داریم گفتیم در این منبرها بگوییم اخلاق انسانیت و آدمیت را رعایت کنید. اهل گذشت باشید، اهل ایثار باشید، مثلا الان ما مدتی است که در خانواده خودمان هر ۱۵ روز جلسه میگذاریم یک صفحه قرآن میخوانیم و همدیگر را میبینیم و پذیرایی مختصر و احوالپرسی شامم در کار نیست ... همین کار اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اخلاقی و ارتباطی است، هم احوال میپرسیم و هم گله و دعوای احتمالی را مطرح میکنیم، اما جلسه تمام شد همه چی تمام میشود. این اگر عمومی بشود خوب است.
همین امروز یادداشت در روزنامه نوشتم که ۵ نفر جمع شوند و ۵۰ میلیون وسط بگذارند میتوانند اشتغال ایجاد کنند. دیگر ۵ نفر؛ نفری ۱۰ میلیون حتی خانمهای خانهدار طلاهایشان را هم بفروشند، میتوانند این کار را کنند.
همه میخواهیم دولت و قوه مجریه کار را فراهم کند؛ واقعاً توان ندارد و نمیرسد و سرمایه ندارد. الان نگاه کنید میگویند هزار هزار میلیارد تومان و بالاتر یعنی یک تریلیون و دویست و پنجاه میلیارد تومان نقدینگی داریم و سرگردان است. من پیشنهاد دادم به آقای جهانگیری و دیگران که آقا بیایید در تشکیلاتتان یک اتاق فکر بگذارید و بگویید نسبت به شعار امسال ما چکار باید انجام دهیم. دعوت کنیم هر کسی فکر، تجربه، آمادگی و یا سرمایه دارد بیاید کمک کند. مثلاً یک مسأله ماشینهای میلیاردی ولو اندک است. او را صدا بزنیم بگوییم برادر شما با این ماشین یک میلیاردی میتوانی سی ماشین بگیری و سی نفر را مشغول به کار کنی به نظر شما مشغول کردن سی نفر به کار لذتش بیشتراست یا سوار شدن میلیاردی؟ البته او هم بلافاصه بر میگردد و میگوید من امنیت شغلی و سرمایهگذاری میخواهم. اما شماهم اصلا نگو تو کی هستی و چرا میلیاردر شدی؟ ما این را باید درست کنیم هم اقتصادی و هم اخلاقی و هم قانونی است ما حق نداریم هر کسی را بگوییم از کجا آوردهای؟ اما اگر خلاف دیدیم باید به خلاف رسیدگی کنیم؛ یعنی اصل بر این است. اگر خدایی ناکرده شما دیدید دارم از طرح رد میشوم و روزنامه روی پلاکم میزنم دوربین نبیند که من در خیابان پاستور دیدم این کار را میکنند، گفتم: برادر گیرم که خلق را بفریفتی/ با انتقام طبیعت چه میکنی؟ من به نظرم میاد که باید از رودربایستی در بیاییم و صادقانه و عالمانه و خیرخواهانه بگیم والله من مدعی نیستم عیب نداریم اما عیب را برای اصلاح بگوییم نه مچ گیری؛ والله اگر بخواهیم مچ بگیریم از خانه بیرون نمیتوانیم برویم.
اول این نکته که اشاره کردید مردم کمک به اشتغالآفرینی داشته باشند باید بگویم قانون اساسی اشتغالزایی را به عهده دولت گذاشته خیلی موارد هم واقعاً سرمایه نمیخواهد همین که جلوی واردات بیرویه را بگیریم خودش کمک است.
ببینید اولاً ای کاش میشد برای همه اینهایی که داوطلب نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری میشوند امتحان قانون برگزار کرد که ببینیم اصلاً قانون را خوانده و میفهمند و درک میکنند یا نه بعداً نظرم این است که قانون اساسی را عمومی ببینید واقع روی اصل تکی که میگوید آموزش رایگان، انگشت نگذارید. امام(ره) اول انقلاب جنگ هم نشده بود فرموده: ما آب را مجانی میکنیم و برق را مجانی میکنیم و بعد میگویند آقا چی شد؟ والله اگر جنگ نبود اگر ترور نبود و اگر یک شب ۷۲ نفر را از ما نمیگرفتید، ما میتوانستیم این کار را کنیم. مسأله مجانی شدن آب و برق که چیزی نیست ولی شما آمدی آواری را بر سر ما قراردادی اصلا باید اولا بتوانیم از زیر آن خارج شویم. نکته اساسی این است که اگر قانون اساسی را به درستی بخوانیم در همه جا نقش ملت روشن و گویا است دولت موظف است به شرطی که توان داشته باشد؛ پدر موظف است نفقه بدهد به زن و بچه به شرطی که داشته باشد وقتی کار نباشد شما چی میگید؟
نه ما آقای روحانی را با خودشون مقایسه میکنیم آن وعده...
با شرایط بسنجید... والله حتماً هرکس رئیسجمهور باشد میخواهد مردم در امنیت و رفاه باشند و شهرها تمیز و روشن باشد، اما وقتی مسالهای پیش میآید چه کنیم.
بله سوالم...
من به نظرم میآید انصاف را رعایت کنیم.من خودم را نگاه نکنم و شماها را هم ببینم و شماها هم فقط خودتان را نگاه نکنید و ما را هم ببینید. اگر من نمیخواستم به وظیفهام عمل کنم وجداناً من حق ندارم مسئولیت بپذیرم و اگر توان دارم نباید کم بگذارم. یک وقتی یکی از دوستان من نقل میکرد در مدرسه عالی شهید مطهری میگفت به مرحوم رجایی گفتم آقای رجایی خیلی پشت سرت حرف میزنند، لااقل جواب بده برگشت گفت؛ فلانی این وقت من برای کار است هر وقت، وقت اضافه آوردم شروع میکنم به آنها هم جواب بدهم الان وقت کار است.
سوالم این بود علت اینکه انتظارها از آقای روحانی بالاست این است که شاید چون قبلا رئیس مرکز مطالعات استراتژیک بوده و مسایل کشور را میدانسته و مردم به علت این آگاهی و بر اساس وعدهها این فرد را برگزید الان توقعی وجود دارد. شما گفتید باید رودربایستی را کنار بگذاریم اگر این کار را بکنیم گوش شنوایی هست؟ آیا دولت نقد منصفانه را بر اساس وعدههای پیشینش میپذیرد؟
اولاً ما هرگز مسایل کشور را خداوکیلی فردی نکنیم، این کشور رهبر دارد، بصیر و فهیم و انقلابی و شجاع و سابقهدار؛ قوه قضاییه و نیروی مسلح داریم، آقای روحانی به تنهایی نمیتواند معجزه کند. رهبر هم به تنهایی نمیتواند معجزه کند باید همه مان قبول کنیم. همه باید مسئولیت پذیر باشیم و به وظیفه مان عمل کنیم. نکته دوم اینکه من خودم یک وقتی گلایه کردم نسبت به برخی مطالب؛ آقای روحانی ۵ دوره نماینده بوده و ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی؛ در مجمع تشخیص و خبرگان هم بوده اما خودش گفت آقای اکرمی با همه اینها من نمیدانستم به طور کامل وضع ما اینطوری است و در مقاطعی هم اشاره کرد که گاهی گندممان به هفته میرسید؛ آنطور نیست که بگوییم آقای روحانی همینطوری مثل بنی صدر آمد و بیرون بود و در متن بود.
بله، اتفاقا بر همین اساس توقع داریم شعارهای منطقی داده و به آنها عمل کند؟
ما یادمان نرود با همه این سوابق در قوه مجریه مسئول نبود که ببیند سیلوها چه خبر است و در بنادر و بازار و انبارها چه خبر است، خدا شاهد است مرحوم آیتالله هاشمی وقتی دوره ریاست جمهوری مقام معظم رهبری تمام شد بسیاری از دلسوزها گفتند آقا برای ریاست جمهوری داوطلب نشو همه جا خالی است اما شهامت کرد و شجاعت کرد و مسئولیت پذیرفت و شد سردار سازندگی. آقای روحانی مسایلی را میدانست اما ملموس و متن مسایل را به طور کامل نه؛ برگشت گفت من ریز اوضاع را نمیدانستم اینگونه است. الان به طور جدی بگویم هر مسئولی فقط بتواند امروز جاری کشور را بگرداند، خیلی هنرکرده در حالی که میدانید در همین امروز جاریمان مثلاً پاداش فرهنگی یا پاداش کارمندان یا بازنشستگان و جانبازان را نمیتوانیم تأمین کنیم چون گسترده است و بدهیها انباشته است. گاهی هم به گونهای میگوید مثل اینکه طرف گرفته خوابیده و بیاعتنا است و چیزی میگویند و آقای روحانی را عصبانی میکنند وگرنه روحاً آقای روحانی آدم عصبانی نیست، ولی گاهی بالاخره آنقدر فشار میآید، بالاخره آدمیزاد است. نقل میکنند زن و شوهری مردی در خانه خیلی نقد میکرد و غر میزد بعد از مدتی مرد دیگر غر نزد، خانم او گفت چرا دیگر غر نمیزنی؟ مرد گفت چه فایده دارد تو که گوش نمیدهی؟ گفت نه تو غرها را بزن.
ما باید غر را چاشنی زندگی داشته باشیم اما اگر میخواهیم حل بشود بگیم خیلی خوب بگید چه کنم.
آخر حتی شما هم یک انتقادی کردید آقای نوبخت...خیلی اتفاقات افتاد اگر...
نه دیگه حالا شما شورش نکن نه...
من میگویم شما که در بدنه دولتی اجازه انتقاد نداری ما...
هست دیگر بالاخره ... انشا الله این جلسه به خیر میگذرد اگر دعوا نکنیم(می خندد) واقعاً من میگویم افراد دلسوز و دانا و خیرخواه و پخته و مجرب واقعاً چیزی به نظرشان میآید بنویسند بالاخره اینها یک روزی اثر دارد و کسی میخواند. من شنیدم که نسبت به مشکلات بشاگرد هشت سال افرادی رفت و آمد داشتند و سال هشتم جرقهای برای کمک پیش آمد و رسیدگی کردند. منتها باید نقدهامون عالمانه، آگاهانه، خیرخواهانه و دلسوزانه باشد. فقط به فکر مچ گیری نباشد اگر به فکر مچ گیری باشیم نه گوش میدهم نه میپذیرم. به نظرم میاد باید اخلاق محمدی پیدا کنیم و کمک کنیم. متن قرآن است بنا بر این کمک به همدیگر مشکلات را کاهش میدهد. بخدا ما با هم بسازیم باز هم مشکل وجود دارد مگر امریکا و انگلیس میگذارد. مساله شلیک ۵۹ بمب به سوریه از جمعه والله ذهن منو گرفتار کرده که حالا چه میشود؟ دعوا درست کردن آسان است ولی آشتی و اصلاح دشوار است.
بخواهید در همین راستا نقد منصفانه و راهگشا به دولت داشته باشید چه میگویید؟
من به نظرم دولت روحانی باید ابتدا ارتباط بیشتر با بدنه داشته باشد، واقعا وزیر و فرماندار و بخشدار و استاندار ارتباطش را با بدنه و توده مردم زیادتر کند. مسأله دوم احترام به مردم را بیشتر کند حرفها را با سینهای باز گوش بدهد و بپذیرد و یادداشت کند و قول بدهد و بگوید انشا الله ما بنا داریم گشایش کنیم. مطلب سوم اطلاع رسانی است و قرآن میگوید خدا نعمتی به شما داد گزارش داده و بازگو کنید. باید بگوییم با همه این تنگناها و رکود و تورم و مشکلات چه مقدار کار را انجام دادیم و تورم را به کجا رساندیم. اینها را صادقانه بگوییم، منت نیست از جیب خودشان نمیدهند از جیب نظام و بیت المال است؛ ولی لااقل بگوییم انجام دادیم و اطلاع رسانی کنیم با این سه مطلب به نظرم توفیقشان بیشتر خواهد بود.
گفت و گو: مائده شیرپور - قاسم غفوری
ادامه دارد...