پس از مدتها جنجال رسانهای و اعلام شروط ۱۰بندی از سوی ائتلاف سعودی علیه قطر، فضایی به نسبت آرام میان طرفین برقرار شد چنانکه حتی از میز مذاکره و توافقات اولیه سخن به میان آمد. نکته قابل توجه در این فرآیند آن است که همزمان با برگزاری نشست سالیانه سازمان ملل و حضور اعضای این سازمان در نیویورک، ابعاد جدیدی از این تنشها آغاز شد به گونهای که از یکسو قطر سعودی و متحدانش را به واکنشهای تند تهدید کرد و از سوی دیگر ائتلاف سعودی به ویژه افرادی همچون الجبیر وزیر خارجه عربستان تغییر رفتار قطر بویژه در زمینه تروریسمپروری را شرط مذاکره مطرح کرد. در همین حال آمریکاییها و برخی از کشورهای اروپایی نیز تلاش بسیاری کردند تا این اختلافات را حل و نوعی میانجیگری را داشته باشند. برخلاف ادعای آمریکاییها که این کشورها میتوانند وحدت داشته باشند، نوع سخنان امیر کویت و مکالمه بین امیر قطر و عربستان، مواضع مطرح شده در نیویورک نشانگر شکاف عمیق بین اعضای این شورا و البته ناکامی تلاش آمریکاییها برای میانجیگری میان آنهاست.
ترامپ در گفتوگوهای خود با مقامات عربی و حتی در سخنرانی خود در سازمان ملل این نکته را مطرح کرده است که آنها باید علیه ایران وحدت رویه داشته باشند. وی با تکرار مسئله ایران هراسی تلاش کرده است این اختلافات را به همگرایی نزدیک کند. هر چند که ایران هراسی مولفهای برای طراحی آمریکایی بوده اما حتی مذاکرات نیویورک نیز نتوانسته این مولفه را محقق سازد که از یکسو نشانگر حجم گسترده اختلافات در شوراست و از سوی دیگر افول هژمونی جهانی آمریکا را نشان میدهد. عدم تمکین اعضای شورا به خواست آمریکا برای حل اختلافاتشان نشان میدهد آمریکا چنان دچار تزلزل است که حتی متحدان ذرهبینی آن هم حاضر به همراهی و اطاعت نیستند. مسئلهای که در کنار عدم توجه جهانی به مواضع ترامپ در سازمان ملل روند گسترده تزلزل و بیثباتی جایگاه جهانی ایالات متحده را آشکارتر میسازد.
نکته قابل توجه آنکه عملکرد کشورهای عربی مانند بحرین، قطر، امارات، کویت و عربستان که هر کدام به دنبال تقویت توان نظامی خود هستند، نشان میدهد هر یک از این کشورها به دنبال این هستند که خود را قدرت برتر مطرح کنند. آن ماهیت گذشته که عربستان بر آنها حاکم بود و از ریاض پیروی میکردند، کمرنگ شده است و این چالشی هم برای سعودی و هم برای آمریکا خواهد بود. آمریکاییها در ظاهر ادعا میکنند که خریدهای تسلیحاتی کشورهای عربی برای مقابله با ایران است؛ اما این کشورها از یکدیگر در هراس هستند و با خریدهای تسلیحاتی سعی میکنند موازنه قدرت را طوری تغییر دهند که از تهدید طرف مقابل جلوگیری کنند.
اینرویه اثرات منفی برای آمریکا دارد چراکه از یکسو توان ایجاد وفاق در میان مهرههای خود را ندارد و از سوی دیگر کشورهای مذکور برای تقویت توان خود به سمت مولفههای دیگری به جز آمریکا از جمله روسیه، انگلیس، آلمان و فرانسه خواهند رفت و این در درآمدهای نظامی آمریکا و نقشآفرینی آن در منطقه تاثیر منفی خواهد داشت. نکته مهم آنکه دستاوردهای مقاومت در مبارزه با تروریسم برخی از این کشورها را به سمت مقاومت سوق خواهد داد که هزینهای سنگین برای آمریکا خواهد بود.
نویسنده:فرامرز اصغری