محمود گبرلو مجری سابق برنامه هفت گفت: تغییرات هر ساله دبیر جشنواره بزرگترین معضل جشنواره فیلم فجر است. این تغییرات به طور کلی معضل بزرگی برای کشور ما در همه زمینهها محسوب میشود.
این منتقد سینما در گفتوگو با سینماپرس اظهار داشت: تغییرات هر ساله دبیر جشنواره بزرگترین معضل جشنواره فیلم فجر است. این تغییرات به طور کلی معضل بزرگی برای کشور ما در همه زمینهها محسوب میشود. در هیچ جای دنیا با تغییر مدیران دولتی این همه تغییر در مدیریتها رخ نمیدهد. در بحث فرهنگی مدیران باید مدتی طولانی در سمتشان فعالیت کنند تا سینما بتواند از ایدههای آن مدیر بهره مند شود و یکی از دلایلی که ما در حوزه فرهنگ به نتایج مطلوبی نمیرسیم همین مسأله است.
گبرلو در ادامه خاطرنشان کرد: با تغییرات جریانهای سیاسی مدیران فرهنگی نباید به این سرعت تغییر کنند. وقتی دبیر جشنواره فیلم فجر با ایده و فکری نو فعالیت خود را آغاز میکند حتماً به چند سال فعالیت نیاز دارد تا ایده او عملی شود. من با تغییر کاخ جشنواره از برج میلاد به مکانی دیگر موافقم چراکه برج میلاد شرایط مناسب و با کیفیت اکران فیلمها را ندارد و پردیسهای مدرن میتوانند جایگزین خوبی برای برج میلاد باشند اما با این نگرش که قصد دارد اصحاب رسانه و اهالی سینما را در ایام برگزاری جشنواره از هم جدا کند به شدت مخالف هستم.
وی افزود: اهالی هنر و اصحاب رسانه هر سال حداقل ده روز در کنار هم قرار میگرفتند و ارتباط خوبی بین این دو صورت میگرفت. اهالی هنر و اصحاب رسانه برای فعالیت و حیات به یکدیگر احتیاج دارند و باید جشنواره شرایطی را فراهم کند که سینماگران و اصحاب رسانه در کنار هم در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند.
این منتقد با اشاره به محدودیتهای صورت گرفته در انتخاب فیلمهایی که به جشنواره فیلم فجر راه پیدا خواهند کرد اظهار داشت: فیلمسازهای ما هر چقدر در کارشان قدرتمند باشند این تصور که میشود آنها را در یک سطح مورد بررسی قرار دارد بسیار غلط و اشتباه است. هیچگاه در سینمای ایران یک داور نمیتواند در حدی تسلط داشته باشد که بتواند درباره آثار مستند، حرفهای و فیلم اولی قضاوت کند. یک فیلم اولی با مشکلات فراوان و با صبر و حوصله توانسته یک اثر را خلق کند و باید با در نظر گرفتن این مسائل به اثر او نگاه کرد و درباره فیلمهای حرفهایتر باید قضاوت سختگیرانهتری وجود داشته باشد.
گبرلو در ادامه این بحث تصریح کرد: مطمئناً اشخاصی که اولین کارگردانی خود را تجربه کردهاند با اشخاصی که فیلمهای بسیاری ساختهاند در یک رده نیستند که بخواهند با یک نگاه داوری شوند. از طرفی معیارهای سینمای مستند با داستانی بسیار متفاوت است و قرار گرفتن آن در بین فیلمهای داستانی به هیچوجه منطقی به نظر نمیرسد و به طور کلی از نظر من در جشنواره فیلم فجر نیازی به حضور فیلمهای مستند نیست چراکه فیلمهای مستند در جشنوارهای با عنوان سینما حقیقت میتوانند حضور داشته باشند و در آنجا مورد داوری قرار میگیرند.
وی اظهار داشت: از نظر من بخش فیلمهای اول نیز باید از فیلمهای حرفهای جدا شوند و به همان شکل که اشاره کردم مورد بررسی و داوری قرار بگیرند. سینمای هنر و تجربه نیز در جایگاهی نیست که در بخشی از جشنواره فیلم فجر مورد داوری قرار بگیرد. من مخالف حضور فیلمهای هنر و تجربه در بخش رقابتی جشنواره هستم و از نظر من این فیلمها میتوانند در بخشی جنبی و غیررقابتی در جشنواره حضور داشته باشند. همانطور که از نام این فیلمها مشخص است این آثار براساس نگرش و تجربه صاحبان خود ساخته شدهاند و ممکن است با فیلمهای دیگر تفاوت بسیاری داشته باشند، به همین دلیل آثار هنر و تجربه مخاطبان خاص خود را دارند. من به طور کلی مخالف هنر و تجربه نیستم چراکه سینما نیازمند ورود ایدهها و فکرهای جدید است اما قرار گرفتن این فیلمها در کنار دیگر فیلمها به خودی خود غیر قابل قبول و اشتباه است.
این منتقد در پایان خاطرنشان کرد: منظور من کنار گذاشتن سینمای هنر و تجربه نیست، به اینگونه فیلمها باید اجازه دیده شدن داده شود و باید این آثار مورد توجه قرار بگیرد چراکه آثار هنر و تجربه فضایی جدید را در سینما به وجود میآورند که میتواند برای اهالی سینما و صاحب نظران جذاب باشد.