اینکه بر پاسخگویی مسئولان و دولتها و البته سه قوه تاکید میشود نه نشانه عناد است و نه دلخوری و نه قصد فشار بر قوا، چالش پاسخگویی چالشی دلسوزانه است برای پیشبرد اهداف کلان کشور و البته پیدا شدن نقاط ضعفی که سد راه تحقق وعدهها میشود و در نهایت این چالش تلاش میکند که مردم را به مطالبهگری بعد از رای دادن عادت دهد، چیزی که هم به نفع کشور است و هم به نفع جریانهای سیاسی.
این شیوهای است که مانع از ورود پوپولیستها و عوامفریبها به عرصه رقابت واقعی شده و کمک میکند تا آنکه حرف میزند و اویی که بدون حرف عملگرا است از هم تمیز داده بشوند و در عین حال به مردم یاد میدهد که طرفداری از کاندیدای مورد علاقه تا قبل از برگزیده شدن صحیح است و بعد از رای آوردن باید تعصبات و سلایق را کنار گذاشت و روز به روز مسیری را که کاندیدای مورد نظرشان طی میکنند را بررسی کرد تا مبادا با رای آنها کسی خلاف وعدههای داده شده حرکت کند.
این چالش حتی برای دیگر مسئولانی که با انتخابات مستقیم مردم برای پستشان سر و کار ندارند مانند رئیس قوه قضاییه و مقننه هم کارآمد خواهد بود چراکه مردم حق دارند درباره عملکرد همه مسئولان خود کنجکاو بوده و مطالبهگرانه بخواهند که آنها پاسخگوی اعمال و رفتارشان باشند. این مهم حتی بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری و امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز بوده است که همین امر نشان میدهد که پایه و اساس نظام مردمسالارانه ما عمل به وعدهها و پاسخگویی در پیشگاه ملتی است که بارها عنوان شده پشتوانه اساسی کشور هستند.
چالش پاسخگویی حتی میتواند مورد توجه مدیران سطوح پایینتر برای به دست آوردن ذائقه مردم و محک وعدههای خود و مسیر تحقق قرار گیرد. این چالش اگر به دور از نگاههای سیاسی و حزبی برنامهریزی شده پیش رود و نگاه منافع ملی به جای فشار حزبی به خود گیرد میتواند پیش و بیش از آن چیزی که در نظر داریم کشور را پیش برده و مسیر انقلاب را هموار کند. بر همین اساس باید علاوه بر توجه به آنهایی که به پاسخگویی مسئولان توجه ویژهای دارند باید این رویه را در برنامههای مسئولان نهادینه کرد.
نویسنده: سوشیانت آسمانی