برخی مقامات دولتی تلاش دارند با تحریف واقعیتها درباره تحریمها در اوایل دهه ۹۰، عملکرد ضعیف دولت روحانی در جنگ اقتصادی را بپوشانند و حتی فضای لازم برای مذاکره مجدد با آمریکا به بهانه رفع تحریمها را فراهم نمایند.
یکی از محورهای اصلی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ماه های اخیر، موضوع فعالیت های جریان تحریف در حوزه های مختلف و ضرورت مقابله با فعالیت های این جریان است.
مقام معظم رهبری در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان (۱۰ مردادماه) درباره این موضوع فرمودند: «به موازات تحریم -این را درست توجّه کنید- یک جریان تحریف هم هست؛ در کنارش یک جریان تحریف؛ تحریف حقایق، واژگون نشان دادن واقعیّات؛ چه واقعیّات کشور ما، چه واقعیّات مرتبط با کشور ما؛ این هم یکی از کارهایی است که آنها انجام میدهند. هدف از این تحریف دو چیز است، دو کار را میخواهند انجام بدهند: یکی، ضربه به روحیهی مردم است که حالا من عرض میکنم که چه جوری میخواهند به روحیهی مردم ضربه بزنند؛ یکی [هم] آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم است. این تحریف در این زمینهها است و با این دو هدف دارد انجام میگیرد. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند...»
علاوه بر این، در صورتی که تلاش این مقامات ارشد دولتی در جامعه موفقیت آمیز باشد، شرایط لازم برای فراموشی تجربه تلخ برجام و مذاکره مجدد با آمریکا به بهانه رفع تحریم ها فراهم می شود، موضوعی که برخی از این افراد برای تحقق آن لحظه شماری میکنند. در ادامه این گزارش به برخی از مصادیق این موضوع اشاره می کنیم:
اواخر خردادماه پارسال، بیژن زنگنه وزیر نفت در مصاحبه با خبرگزاری خانه ملت با تاکید بر اینکه این دوره از تحریم حتی با تحریم دوره گذشته هم بسیار متفاوت است، گفت: «درواقع شدیدترین تحریمهای سازمان یافته تاریخ، علیه ملت ایران اعمال و تجربه میشود».
وزیر نفت افزود: «تحریم این دوره با دوره قبل تفاوت بسیار و تعیینکنندهای دارد، اولین نکته اینکه در دوره قبل میعانات گازی مشمول تحریم نبود و ۲۰ کشور از آسیا، اروپا و آفریقا شامل ژاپن، چین، هند، مالزی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، سنگاپور، سریلانکا، ترکیه، تایوان، بلژیک، چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، لهستان، انگلیس و اسپانیا دارای معافیت از سازمان ملل برای واردات نفت از ایران بودند و عدد و رقمی برای صادرات نفت ایران اعلام نکرده بودند، بلکه به این کشورها گفته بودند که تغییرات جدی در واردات نفت از ایران ندهید، اما در حال حاضر حتی یک کشور هم وجود ندارد که معافیت نفتی برای خرید نفت از ایران داشته باشد و حتی میعانات گازی نیز به لیست تحریمها اضافه شده و تحریمهای کشتیرانی و بانکی هم شدیدتر از دوره قبل شده است».
نقطه اوج فعالیت های این جریان برای تحریف حقایق درباره تحریم ها، اظهارات حسن روحانی رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت در تاریخ ۹ مهرماه امسال درباره جنگ اقتصادی بود. نکته جالب این اظهارات، تلاش رئیس جمهور برای متهم کردن دیگران به تحریف درباره این موضوع بود. روحانی گفت: «این نکته مهم را خواهش میکنم توجه کنید، در این ۳ سال جنگ اقتصادی اتفاق افتاده است. آنچه در گذشته بوده تحریم بوده و نه جنگ. در شرایط قبل از این دولت و در سختترین روزها، دولت حداقل یک میلیون بشکه نفت صادر میکرده، آن هم نفت با قیمت ۱۲۰ دلار، آن روزهایی که قیمت آمده بود پایین، اوایل سال ۹۲ شده بود ۱۰۴ دلار، قیمت بالای ۱۰۰ دلار بوده در همان شرایط تحریم و صادرات نفت حدود یک میلیون بشکه بوده و بانکهای کشور در شرایطی که امروز هستند، نبودند. شرایط بهتری را داشتند...این شرایط جنگ را با شرایط تحریم مقایسه نکنند...»
چند روز بعد از انتشار این اظهارات روحانی، با انتشار گزارشی با عنوان «جنگ اقتصادی از چه سالی آغاز شد؟/پشت پرده آدرس غلط آقای رئیس جمهور» به موارد متعدد غیرواقعی بودن ادعاهای رئیس جمهور درباره تحریم های اوایل دهه ۹۰ و تناقض های این ادعاها با اظهارات وی و مقامات ارشد دولتش در سال های قبل اشاره کردیم.
با این وجود و همانطور که انتظار می رفت، فعالیتهای جریان تحریف درباره تحریم ها همچنان ادامه یافت و دیروز کاظم پالیزدار دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی و عضو ستاد تدابیر ویژه در مصاحبه با روزنامه دولتی «ایران» و در دفاع از اظهارات اخیر رئیس جمهور گفت: «در سالهای ۹۰ و ۹۱ گرچه تحریم شدیم، اما تحریم کنندگان راههایی را برای ما باز گذاشته بودند؛ راههایی مانند اینکه میتوانید روزانه یک میلیون بشکه نفت خام صادر کنید، هرچند صادرات ما قبل از تحریمها نزدیک به ۳ میلیون بشکه در روز بود. همچنین برخی کشورها را آزاد گذاشته و (به ایران) گفته بودند میتوانید به سادگی با این کشورها رابطه تجاری و اقتصادی داشته باشید، کالا بدهید و کالا بگیرید، نفت بدهید و کالا بگیرید یا اینکه حسابهای شما با این کشورها و بانکهای آنها کار کند. یعنی در تحریمهای سالهای ۹۰ و ۹۱ که تحریمهایی مبتنی بر قطعنامههای سازمان ملل بود، کاملاً فضا را مسدود نکردند و نبستند، اما امروز همه مسیرها و راهها برای ما بسته شده است».
پالیزدار ادامه داد: «در تحریمهای سالهای ۸۹ تا ۹۲، بانک مرکزی ایران تحریم نبود. همچنین باوجود اینکه تحریمهای آن زمان سازمان مللی بود، بنگاههای اقتصادی کشورهای مختلف، ولو با مسیرهای انحرافی و راههای مختلف، با ما و هم بانکهای ما کار میکردند. یا در آن دوره، سوئیفت قطع بود، اما به روشهای دیگری کار پیش میرفت. اما امروز شرایط به گونهای است که هرچند صرفاً دولت امریکا ما را تحریم کرده است، اما در عمل این تحریمهای یکجانبه به این صورت درآمده است که وقتی ما اقدامی انجام میدهیم تا با یک بنگاه یا شرکتی در جهان مراوده داشته باشیم تا کالایی را وارد یا صادر کنیم، سفیر امریکا مستقیماً با مدیر آن شرکت یا آن بانک ارتباط برقرار و تهدید کرده و میگوید اگر با ایران کار کنید یا قرارداد خود را عملیاتی کنید، ما شما را دچار مشکلات میکنیم، یا به شما ضرر و زیان وارد میکنیم... امریکاییها در تحریمهای اخیر تا آنجا پیش میروند که مسائل را از دایره حقوقی خارج کرده، آنها را شخصی میکنند و به آن جنبه حقیقی میدهند. به طرفهای ما میگویند شخص تو، خانواده و فرزندان تو را تحریم میکنیم و اجازه نمی دهیم وارد امریکا شوید یا از منافع امریکا بهره ببرید».
فارغ از خلاف واقع بودن ادعاهایی مانند صادرات ۳ میلیون بشکه ای نفت در دوره قبل از تحریمهای سال ۹۰، اظهارات این فرد درباره تحریم های اوایل دهه ۹۰ به شدت خلاف واقع است.
به عنوان مثال، ادعای پالیزدار مبنی بر اینکه در تحریم های سال های ۹۰ و ۹۱، برخی کشورها را آزاد گذاشته و (به ایران) گفته بودند میتوانید به سادگی با این کشورها رابطه تجاری و اقتصادی داشته باشید، کالا بدهید و کالا بگیرید، نفت بدهید و کالا بگیرید یا اینکه حسابهای شما با این کشورها و بانکهای آنها کار کند، نه تنها ادعایی غیرواقعی است بلکه نشان می دهد این فرد چقدر از فضای تحریم ها در آن دوره زمانی ناآگاه بوده یا خود را به ناآگاهی زده است.
همچنین ادعای پالیزدار مبنی بر تحریم نبودن بانک مرکزی در آن دوره زمانی هم ادعایی خلاف واقع و نشاندهنده عمق ناآگاهی وی از فضای تحریم هاست زیرا دی ماه ۹۰، تحریم بانک مرکزی توسط آمریکا به تصویب مجلس سنا رسید و توسط دولت این کشور اجرایی شد.
علاوه بر نکات فوق، تلاش آمریکا در راستای منصرف کردن شرکت های خارجی از همکاری با ایران، اقدام بی سابقه ای نیست و بارها در دوره تحریم های اوایل دهه ۹۰ رخ داده است. تحریم شدن بسیاری از شرکت های خصوصی و افراد حقیقی در آن دوره زمانی هم در همین راستا بوده است.