افغانستان باردیگر شاهد جنایتی بزرگ بوده است که قلب هر آزادیخواهی را به درد میآورد. شمار شهدای جنایت هولناک داعش و طالبان در منطقه شیعهنشین میرزاولنگ در استان سرپل به۶۰ نفر رسید. مردم منطقه میگویند تروریستها که برخی پرچم سیاه داعش و برخی پرچم طالبان را در دست دارند ۴۷ دختر جوان را با خود بردهاند. بر اثر درگیری چند روز اخیر بیش از ۶۰۰ خانواده آواره شدهاند. قتلعامی بزرگ بار دیگر افغانستان را به لرزه در آورده است در حالی که همچنان انفجارهای خونین این سرزمین نیز ادامه دارد چنانکه رسانههای داخلی افغانستان گزارش دادند که دیروز انفجاری در منطقه تاریخی "بالاحصار" در شهر کابل رخ داده که دستکم یک کشته برجای گذاشته است.
این جنایت بزرگ در حالی رقم خورد که یک نکته مهم در این رابطه مطرح است و آن اینکه از سال ۲۰۰۱ تاکنون نیروهای ناتو و آمریکا با ادعای مبارزه با تروریسم و اهدای امنیت در افغانستان حضور دارند. حال این سوال مطرح است چگونه میشود نیروهای این ائتلاف که ادعای داشتن پیشرفتهترین سلاحها و برنامههای نظامی و اطلاعاتی را دارند این جنایت بزرگ را پیشبینی نکرده و اقدامی برای مقابله با آن صورت ندادهاند؟ جالب توجه آنکه آمریکا با نام امنیت افغانستان همچنان در حال افزایش نیرو در این کشور است. بر این اساس میتوان گفت که رویکرد سکوتآمیز ناتو و آمریکا در قبال چنین کشتاری نه برگرفته از ناتوانی و ضعف این نیروها بلکه ناشی از مولفههای دیگری است که در طول ۱۶ سال اخیر در افغانستان و حتی سایر نقاط جهان بارها تکرار شده است. اصل اساسی اسلامستیزی و دوگانگی رفتاری غرب در قبال بحرانها و فجایع جهانی است.
بخشی از این رفتار عینا برگرفته از سیاست اسلامستیزی است که از همان دوران حضور نیروهای خارجی در افغانستان محور اصلی بوده چنانکه بوش از واژه جنگ صلیبی استفاده کرد و همچنان این روند ادامه دارد. هر نقطهای از جهان که مسلمانی قتلعام شود سکوت غرب در قبال آن حاکم است و حتی به تشویق و حمایت از قاتلان میپردازند چنانکه نمود آن را در فلسطین اشغالی، سوریه، عراق و بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی میتوان مشاهده کرد. نکته مهم دیگر تفکرات نژادپرستانه ساختار حاکم بر غرب یا همان تفکرات سرمایهدارانه است. تفکری که در آن غربیها انسان برتر معرفی شده که تنها دارندگان حق حیات هستند و در عین حال برای رسیدن به سود بیشتر هر اقدامی میتوانند انجام دهند حتی کشتار دسته جمعی بشریت.
بر این اساس به صراحت میتوان گفت که ساکنان منطقه میرزا ولنگ نه قربانی طالبان و داعش بلکه قربانی تفکر نظام سرمایهداری شدهاند که طی ۱۶ سال حضور در افغانستان نه تنها اقدامی برای امنیت این کشور صورت ندادهاند بلکه همواره بر ادامه بحران و البته کشتار مردم مسلمان این کشور اصرار دارند و تا زمانی که در این کشور و یا هر کشور دیگری که آنها حضور داشتهاند جز این روند نتیجهای نخواهد داشت و جنایت علیه بشریت آن هم به جرم دین و نژاد ادامه خواهد داشت. آنچه در تحولات افغانستان در حال روی دادن است بیانگر این واقعیت است که آمریکا هرگز ناجی بشریت نبوده و جز حفظ نظام سرمایهداری هیچ هدفی برای آن تعریف نشده است.
نویسنده: علی تتماج