صحنه بین الملل در حالی کانون بحرانها و معادلات متعددی است که در میان تمام تحولات یک نام بیش از سایرین به چشم میخورد و آن نام جمهوری اسلامی ایران است. نکته قابل توجه آنکه کشورهای غربی در حالی از انزوای ایران میگویند که بخش عمدهای از سیاستهای اعلامی و اجرایی آنها در قبال جمهوری اسلامی است که نشانهای بر واهی بودن ادعای انزوای ایران است. در این چارچوب چند نکته قابل توجه مشاهده میشود.
نخست آنکه غرب در حالی از عدم اعتماد به ایران میگوید که ۲۶ دی ماه برابر بوده با سومین سالگرد اجرایی شدن برجام در حالی که تمام شواهد نشان میدهد ایران به کلیه تعهدات خود پایبند بوده و این غرب است که تعهداتش را اجرایی نساخته است. آمریکا از برجام اعلام خروج میکند و اروپا نیز در ایجاد ساز و کار مالی با تهران ناتوان بوده و اقدامی صورت نداده است. جالب توجه آنکه آژانس بین الملل انرژی اتمی در گزارشهای خود تماما بر پایبندی ایران به برجام اذعان کرده است.
دوم آنکه این روزها پرتاب ماهواره پیام، توسط جمهوری اسلامی ایران دارای نقاط ضعفی بوده اما حاصل تلاش و دستاورد جوانان و دانشمندان ایرانی بوده است که به اذعان جهانیان کشوری در آینده پیشرفته است که در عرصه فضا حرفی برای گفتن داشته باشد. فرانسه ایران را متهم به نقض قطعنامه شورای امنیت کرده و آمریکا نیز ادعای نسبت دادن این دستاورد علمی به توان موشکی و هستهای ایران را مطرح کرده است.
غربیها در حالی بر لزوم توقف فعالیت فضایی ایران تاکید دارند که بررسی کارنامه آنها نکات قابل توجهی دارد. ترامپ اخیرا دستور تاسیس ارتش فضایی آمریکا را صادر کرده که هدف از آن سلطه آمریکا بر فضاست و فرانسه نیز اخیرا ماهواره دیدبانی زمین با دقت بالا (CSO-۱) را به فضا پرتاب کرده است. سایر کشورهای غربی نیز تحرکات گستردهای در کنار هند، چین، روسیه و... برای حضور در فضا صورت داده اند.
سوم آنکه غربیها فشارهای گستردهای را برای عدم نقش آفرینی ایران در منطقه صورت دادهاند و ادعا دارند که ایران باید از سوریه خارج شود و حتی در بازسازی این کشور نیز مشارکت نداشته باشد. این ادعا در حالی مطرح میشود که از یک سو کشورهای منطقه بر روابط دوستانه با ایران و دوری از غرب تاکید دارند چنانکه افغانستان خواستار میانجی گری ایران برای مذاکره با طالبان شده و از سوی دیگر نمود این همگرایی را در تفاوت رفتارها در قبال سفر مقامات ایرانی و غربی به کشورهای منطقه میتوان مشاهده کرد چنانکه اخیرا ترامپ و پومپئو دزدانه راهی عراق شدند که با انتقادهای شدید مردم و دولت عراق نیز همراه بود و در مقابل ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در میان استقبال مردم و مسئولان عراق وارد این کشور شده و با بسیاری از شخصیتهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و این عراق دیدار داشته اند.
نکته دیگر در باب ادعای لزوم خروج ایران از عراق آنکه آمریکای مدعی خروج نیروهایش از سوریه به دنبال انتقال و اسکان آنها در عراق است و فرانسه و انگلیس نیز به ادامه حضور نظامی در سوریه تاکید دارند. در همین حال در حوزه نظامیگری ، نیز مدارک نشان میدهد آمریکا ۷۰۰ میلیارد دلار، انگلیس ۵۱ میلیارد، فرانسه۳۴ و آلمان ۴۰ میلیارد دلار بودجه نظامی دارند در حالی که بودجه ایران به ۱۵ میلیارد دلار هم نمیرسد.
این آمارها نشان میدهد که کدام کشور تهدید امنیتی برای جهان است ایران و یا غربی که هر روز نظامیتر میشود؟!!
چهارم آنکه غرب ادعای دموکراسی سر داده و مدعی است که ایران از یک سو به مطالبات مردمی توجه ندارد و از سوی دیگر ناقض حقوق بشر است و به این بهانه نیز تحریمهای متعددی علیه جمهوری اسلامی وضع کرده اند. جالب توجه آنکه در زمان اعتراضهای دی ماه ۹۶، رسانهها و سیاسیون غربی ادعا داشتند که در چارچوب دموکراسی باید نظام ایران تغییر و سرنگون شود.
این ادعاها در حالی مطرح شده که تحولات کشورهای غربی جای تامل دارد. در فرانسه نزدیک به سه ماه است که مردم هر شنبه علیه دولت و سیاستهای آن تظاهرات کرده و خواستار سرنگونی نظام سرمایه داری به ریاست جمهوری ماکرون هستند در حالی که پاسخ سران این کشور سرکوب است.
در انگلیس درحالی مردم به برگزیت یا همان خروج از اتحادیه اروپا را داده اند که بدون توجه به مطالبه مردمی، پارلمان این کشور این توافق را رد کرده است و گویی اصلا مطالبه و خواست مردم برای آنها اهمیت نداشته است که به صراحت میتوان آن را حاکمیت دیکتاتوری دانست.
در آمریکا نیز در حالی که مردم خواستار پایان سیاستهای دولت و پارلمان هستندکه همچنان همان رویه سنتی دو حزبی دموکرات و جمهوریخواه حاکم است در حالی که دولت ترامپ از پذیرش خواست مردم برای پایان تعطیلی دولت خودداری و خواست مردم قربانی ضد و بندها و اختلافات سیاسیون میشود.
اما در حوزه حقوق بشر نمود عینی تفاوت رفتاری را در وضعیت پناه جویان و مهاجرین میتوان مشاهده کرد. جمهوری اسلامی ایران همواره میزبانی خوب برای مبارزین و جنگزدگان کشورهای منطقه از جمله مردم افغانستان و عراق بوده است حال آنکه در کشورهای مدعی حقوق بشر رفتاری دیگر نمود دارد. در فرانسه سازمان ملل بارها درباره وضعیت غیرانسانی کمپهای پناه جویان هشدار داده است، در انگلیس در اقدامی ضدانسانی اعلام شده صرفا کودکان بدون والدینشان پذیرش میشوند و در آمریکا نیز رسوایی جداسازی کودکان از والدینشان و سرکوب مردم در مرزهای مکزیک بر هیچ کس پوشیده نیست.
اما در باب آزادی بیان نیز کارنامه غرب قابل توجه است که نمود آن را در اقدام آمریکا مبنی بر بازداشت «مرضیههاشمی» خبرنگار شبکه پرس.تی.وی میتوان مشاهده کرد که جرم وی تاکید برداشتن حجاب و نیز انتقاد از سیاستهای زورگویانه آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. این اقدام ضدبشری آمریکا در حالی بوده که کشورهای اروپایی مدعی آزادی بیان نیز در برابر این اقدام سکوت و به نوعی از آن حمایت کرده اند. رفتاری که واهی بودن ادعاهای آزادی بیان و حقوق بشری غرب بیش از گذشته آشکار میسازد.
با توجه به آنچه ذکر شد به خوبی میتوان دریافت که غرب مدعی در حوزه پایبندی به تعهدات، نظامیگری و امنیت، حقوق بشر و دموکراسی و آنچه آسیب زدن به فضا مینامد خود متهم ردیف اول است و اگر قرار به توبیخ و محاکمه باشد نه ایران بلکه این کشورهای غربی هستند که باید بازخواست و محاکمه شوند. در اصل هوچی گریهای آنها علیه ایران پنهان شدن پشت سیاست اتهام زنی برای پنهان سازی پروندههای خود است تا شاید با این حربه از بازخواست جهانی رهایی یافته و همچنان به سیاستهای سلطه گرایانه خود ادامه دهند.