یکم: عرض خود میبرد...
با باوری استوار میتوان گفت: «هرکس که با عاشورا، درافتاد، ور افتاد». عاشورا چنانکه تاکنون ذبح نشده، هرگز نخواهد مرد. از بدو اسارت اهلبیت(س) در کوفه تا نهایت بدرقه ایشان از شام، ابن زیاد و یزید نتوانستند حقیقت عاشورا را ذبح کنند و پس از ایشان نیز از بنیالعباس تا صدام نتوانستند چراغ فروزان عاشورا را خاموش سازند. بنیالعباس، قبر حضرت را نیز ویران کردند و شخم زدند، اما از آنها چه اثری مانده است. ژنرال حسین کامل، وزیر صنایعِ نظامىِ عراق و داماد صدام در انتفاضه شعبانیه در بین الحرمین روی تانک تى ٧٢ روسى ایستاد و با بلندگوى فریاد زد: «حسین! انت حسین، انأ حسین، حارب حتى نحارب» (حسین تو حسینى و من هم حسینم، بجنگ تا بجنگیم) و فرمان داد گنبد حضرت را به گلوله ببندند. او اندکی بعد قربانی سوءتفاهم صدام شد. علی حسن المجید التکریتی پسر عموى صدام، معروف به علی شیمیایی! تمام دوران حکومت صدام اجازه نداد یک مجلس سوگواری در حرم برگزار شود. اما عاشورا در ایران و لبنان و هند و پاکستان زنده ماند و قلب هر شیعه حرم شد تا رژیم صدام نیز قربانی سوءتفاهم اربابانش در واشنگتن و تل آویو شد و بازهم عاشورا زنده است.
دوم: راز ماندگاری
یکی از مباحث «حکمت اسلامی» سازگاری «علت موجوده» و «علت مُبقیه» است. درباره قیام عاشورا میتوان گفت؛ آن عناصری که موجب ایجاد پیروزی حرکت حضرت در واقعه عاشورا شد، همان هم موجب بقا و جاودانگی آن خواهد بود. حضرت سیدالشهدا(س)، بی کم و کاست برای «ابتغاء» و «لوجهالله» قیام کردند.
همین فراز از نامه به برادرشان محمد حنفیه نیز این خلوص را نشان میدهد. مهمترین راز ماندگاری قیام عاشورا نیز همین است. به یقین میگویم و به آن ایمان دارم که به رغم همه تلاشهایی که برای تحریف واقعه عاشورا عمداً یا سهواً رخ داده، همانند همه تلاشهایی که برای تخریب بارگاه آن حضرت در طول تاریخ رخ داده، است، اساس واقعه عاشورا، هیچگاه تحریف نمیشود. بلکه تحریف گران، اگر غافل باشند، امکان هدایت آنها میرود و اگر عمداً به تحریف عاشورا بپردازند و نخواهند توبه کنند، ابتر و دم بریده خواهند ماند. زیرا حافظ و نگهدارنده عاشورا خود خداوند است. چون حضرت سیدالشهدا، برای خدا بود، خداوند هم از آن او خواهد بود: «من کان للَّه کان اللَّه له»؛(بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۹، ص ۱۹۷ ؛ روضة المتقين، محمد تقی مجلسی، ج ۱۳، ص ۱۹۵؛ الوافی، فیض كاشانی، ج ۸، ص ۷۸۴ .)
سوم: اکسیر جاودانگی
حضرت سیدالشهدا(س) از اهلبیت پیامبر(ص) است. و اهلبیت(س) عترت آن بزرگوار و عدل کتاب الله هستند و این دو هرگز از هم جدا نمیشوند. همانطور که خداوند فرمود: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» (حجر:۹) وجود مقدس حضرت معصومین(س) و روش و مسلک آنها، به ویژه واقعه عاشورا نیز در پناه نگهبانی خداوند محفوظ میماند. اینها همان معنای اینهاست: «ان تنصرالله ینصرکم» محمد:۷) و «ولینصرن الله من ینصره» (حج: ۴۰) است. حضرت سیدالشهدا(س) برای یاری دین خداوند قیام کرد و خداوند نیز خود ماندگاری و نگهداشت نام و روش آن بزرگوار را اقامه خواهد فرمود.
اینجا میخواهم تکلیف خودمان را روشن کنم؛ اینکه ما برای اقامه عزا و زنده نگه داشتن واقعه کربلا و هدف حضرت سیدالشهدا(س) بر میخیزیم، کار ویژهای برای آن بزرگوار انجام نمیدهیم. ما با پیوستن به این کشتی نجات و چراغ هدایت، در واقع مشمول لطف و عنایت حضرت سیدالشهدا(س) میشویم و تنها خودمان را از هلاکت رها میکنیم و به صراط مستقیم پیوند میخوریم. پیوستن به کشتی حضرت، اکسیر جاودانگی است.
نویسنده: دکتر محمد مهدی شیر محمدی