?>?> رسانه انقلابی به جناح‌ها چک سفید نمی‌دهد | سیاست روز
جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶ - ۲۳:۱۹
کد مطلب : 101704

رسانه انقلابی به جناح‌ها چک سفید نمی‌دهد

رسانه انقلابی به جناح‌ها چک سفید نمی‌دهد

یکی از ارکان مورد تاکید انقلابیون توجه به رسانه و حمایت‌ها و افشاگری‌های آن و تلنگرهایی که رسانه می‌تواند در بزنگاه‌‌ها انقلاب را از انحراف حفظ کند، بوده است. اما شاید با توجه به خواستگاه غربی آن آنطور که باید و شاید نتوانستیم رسانه را در جمهوری اسلامی بومی‌سازی و انقلابی کنیم. بر همین اساس و به بهانه برگزاری نمایشگاه مطبوعات بر آن شدیم تا درباره اهمیت رسانه انقلابی در حفظ آرمان‌های جمهوری اسلامی مطالبی را عنوان و ویژگی‌های یک رسانه انقلابی را با هم مرور کنیم. در این میان گریزی هم به نظر رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره) خواهیم زد.

ضرورت وجود رسانه انقلابی
اصل تولد رسانه در کشورها علت ایده‌آلی دارد و قرار است که مسئولان و دستگاه‌ها را نظارت کرده و هشدارهایی در باب تخلفات، اتفاقات مناسب و البته مشکلات و معضلات جامعه بدهد. به نوعی رسانه‌ها به کمک حکومت‌ها می‌آیند تا از کج‌روی‌‌ها و قانون‌گریزی‌ها و ظلم‌های درون جامعه انتقاد کنند. اما گاهی رسانه‌ها با هدفی فرامرزی هم وجود دارند که البته در این گزارش به چنین رسانه‌هایی اشاره‌ای نخواهیم داشت.
اما شاید سوال اصلی این باشد که مطبوعات در کشور ایران و در نظام جمهوری اسلامی، کجای کارند؟
رهبر معظم انقلاب صراحتا در دیداری که با دست‌اندرکاران رسانه‌ها در سال ۷۵ داشتند اینطور فرمودند که: «ما معتقدیم که مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله تجمّلاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، کیفیّت یافتن آن، و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو کارهای اساسی در این نظام است. شاید پرسیده شود: مگر نظام جمهوری اسلامی چه خصوصیتی دارد که چنین پرداختن و رویکردی به مطبوعات، جزو کارهای اساسی آن است؟ در جواب میگوییم: خصوصیت این است که نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمی است و کسی نمیتواند این را منکر شود. مخالفین ما هم نمیتوانند این را منکر شوند. حداکثر این است که مردم را تخطئه میکنند و می‌گویند: مردم نفهمیدند و با این مسؤولین و این نظام، صفا کردند. بالاخره صفای مردم با این نظام را نمیتوانند منکر شوند و این، مطلب واضحی است. سر و کارِ ما با مردم است؛ پس این نظام، نظامی است مردمی. نظام مردمی، جز با آگاهی مردمْ ممکن نیست پیش برود. نظام مردمی - که مردم در بافت اصلی آن دخالت دارند - مستغنی از آگاهی مردم نیست. باید مردمش را آگاه کند؛ باید به آنها قوّت تحلیل بدهد و باید آنها را از آگاهیها و معلومات لازم و مفید و معرفتِ لازم سرشار کند. منظور، تبلیغات نیست که حرفهای خودش را پیوسته به خورد مردم دهد؛ نه. مراد، این نیست. در نظام مردمی، مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند که نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، اینگونه است. هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود می‌برد. بنابراین، این نظام، به آگاه‌سازی مردم نیازمند است.»

ارزش‌ یا ارزش‌های خبری؟
سال‌هاست که در محافل آکادمیک روزنامه‌نگاری در ایران، یک گونه از درس‌های نظری درباره‌ روزنامه‌نگاری عملی تدریس می‌شود و لب ‌لباب این بحث نیز یک چارچوب هفت‌گانه‌ی ارزش‌های خبری است؛ آن ‌چیزهایی که نامشان را شهرت، دربرگیری، بزرگی، درگیری، شگفتی، مجاورت و تازگی گذارده‌اند. آن‌قدر این چارچوب متصلب و سخت شده است که هیچ خللی در ابنای آن وارد نیست و با وجود آنکه مؤلفانی پای ایده‌های انتقادی گالتونگ و روگ یا مکتب بیرمنگام را به میان کشیده‌اند و برخی همچون تونی هارکوپ، ناشی از تغییر شرایط (اقتصادی و فرهنگی) در دل این عناوین دست‌کاری‌هایی به‌ وجود آورده‌اند، اما همچنان همان‌ها (ارزش‌های خبری هفت‌تایی) هستند که تعیین می‌کنند چه چیزی خبر است یا نیست.
ارزش خبری معیار تشخیص رویداد بوده و واضح است که در جایی ‌که شهرت، شاخص و اعتبارآفرین است، غذاهای مورد علاقه‌ی فلان فوتبالیست یا رنگ لنزهای تازه‌ی بهمان بازیگر و یا ژست مضحک فلان خواننده، انتخاب می‌شود و بر صدر می‌نشیند. «شهرت» از آن‌‌رو بااهمیت است که پُرکاربردترین ارزش خبری به‌شمار می‌رود و خودش برآمده از نگاهی استقرایی است به آن‌ چیزهایی که برای آمریکایی‌های متجدد در حدود یک‌صد سال پیش، جذاب و مقبول بوده است. با چنین ارزش‌های خبری‌ای، یحتمل نمی‌توان روزنامه‌نگاری انقلابی را به‌تمامی منعقد کرد، هرچند که حتماً میان ارزش‌های خبری این‌گونه روزنامه‌نگاری با آن دیگری، وجوه اشتراکی وجود دارد، لیکن تا زمانی که دیوار ستبر ارزش‌های هفت‌گانه بر سر جماعت روزنامه‌نگاران سایه افکنده است، فکر رهایی دشوار می‌کند. اما به جز اینها چه نکاتی باید در یک رسانه انقلابی مورد توجه واقع شود؟!

مطبوعاتی همراه منافع ملی
سوال بعدی در این حوزه این است که یک رسانه انقلابی باید چطور عمل کند؟! این موضوع با عنوان «معیارهای یک مجله در جمهوری اسلامی» در سخنرانی امام خمینی(ره) در ۱۶ تیر ۵۸ آمده است: «اگر بیدار شدند این جوانهای ما، این نویسنده‌های ما، این گوینده‌های ما، این متفکرین ما، اگر بیدار شدند، حالا باید همه چیز فُرمَش تغییر بکند. مجله باید در خدمت کشور باشد. خدمت به کشور این است که تربیت کند؛ جوان تربیت کند، انسان درست کند؛ انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند؛ تا برای مملکت مفید باشد. مجله باید وقتی که کسی بخواند، ببیند، اگر عکس دارد، عکسی باشد که تهییج کند برای اینکه مقابله با دیگران بکند. اگر مطلبی دارد، مطلبی باشد که بسیج کند این را برای حفظ استقلال خودش، برای حفظ آزادی خودش، برای حفظ مملکت خودش. اگر مجله؛ این مجله است، مجله اسلامی است و مجله جمهوری اسلامی. اگر مجله همان مسائل سابق است منتها حالا یک خرده تخفیفش داده‌اند، لکن باز هست، اگر آن باشد، نباید اسمش را مجله جمهوری اسلامی گذاشت؛ باید اسمش را مجله طاغوتی گذاشت که در آنجایی که گفته می‌شود ما جمهوری اسلامی هستیم پیاده می‌شود! و سایر چیزها همین طور.»
اما مقام معظم رهبری نیز درباره کیفیت کار مطبوعات اینطور می‌فرمایند: «مطبوعات یعنی مطبوعات سالم؛ نه لزوماً مطبوعاتی که طرفدار دولت باشند. مطبوعاتی که طریق سلامت بپیمایند و بنا بر عناد و بدجنسی نداشته باشند. اینگونه مطبوعات، در هر رشته‌ای قلم بزنند - سیاسی باشند، فرهنگی باشند، اقتصادی باشند، درباره مسائل خارجی حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلی حرف بزنند - و هر کاری که بکنند، به نفع نظام حرکت کرده‌اند. چرا؟ چون بر مایه آگاهی مردم میافزایند. موضع مطبوعات در جمهوری اسلامی، این است. خودِ مطبوعاتیها .. باید کار را از حالت تفنّن خارج کنند. کار، جدّی و اساسی است و برای این ملت، امری لازم است. لذا، این استنتاجی است که از مطلب اوّل عرض کردیم و قابل پیگیری و مطالعه بیشتر هم هست.»
یعنی یک رسانه ابتدا باید منافع ملی را در نظر بگیرد و براساس منفعت ملی همه مستندات و مطالب خود را فارغ از جناح‌بندی خاصی دنبال کند. و در انتشار مطالب به جای در نظر گرفتن خوش‌آمد جناح و فرد خاصی منافع ملی و آینده مردم را درنظر بگیرد.

تقلید کورکورانه ممنوع
اما مهمترین ضعف‌های مطبوعات و رسانه‌‌ها چیست؟! باید بتوان گفت که از مهمترین نقاط ضعفی که مورد تاکید مقام معظم رهبری هم بارها قرار گرفته است و می‌تو‌ان این موضوع را به رسانه‌‌ها هم تسری داد تقلید کورکورانه از کارهای غرب است.
با توجه به تاریخ روزنامه‌نگاری غربی واضح است که روزنامه‌های غرب، از ما قوی‌تر و پخته‌ترند؛ اما معنایش این نیست که ما شکل عنوان گزینی خود را هم مانند آنها کنیم. مهم است که رسانه با وجود تنوع دو جذابیت تقلیدهای کورکورانه و بی‌هدف را در دستور کار خود قرار نداده و همه تحولاتش را با برنامه و بافکر براساس هدف اصلی که همان تامین منافع ملی و پیشبرد آرمان‌های انقلاب است پایه‌گذاری کند.

چک سفید ندادن به افراد وجناح‌ها
روزنامه و رسانه‌ای پویا و ماندگار و مورد پسند جامعه واقع می‌شود که آشکارا و در خفا از شخص، جناح و خط و خطوطی حمایت صد درصدی نکند و مانند نظام جمهوری اسلامی که حتی به رئیس‌جمهورش هم چک سفید امضا نمی‌أهد و اگر مثل بنی‌صدر معاند بودنش ثابت شود او را هم مورد انتقاد و پیگرد و محاکمه قرار می‌دهد، اگر لازم شود درباره هر شخص و هر تخلفی که انجام داده باشد می‌نویسد.
البته روزنامه‌ها و رسانه‌ها باید ابتدا اسناد محکم و درستی داشته باشند و بعد دست به افشاگری درباره افرادی بزنند که آرمان‌های انقلاب را به انحراف می‌کشانند. مثلا چه ایرادی دارد روزنا‌مه‌ای از فلان خطای فاحش شرکت دولتی و یا فرد صاحب منصب بنویسد.
نوشتن و عیان کردن عیب‌های شخصی که حریم هر فردی است کار غیرانسانی و غیرحرفه‌ای است اما نوشتن درباره قصورهایی که فردی به واسطه جایگاهش انجام و پیامد آن خسارت محض به منافع ملی است ایرادی ندارد و می‌تواند علاج درد جامعه تلقی و جامعه را از انحراف برهاند.
البته در انتشار مطالب پر واضح است که هر کشوری مانند جمهوری اسلامی خط قرمزی هم داراست.

داشتن خط قرمز منطقی
طبیعی است که رسانه هم مانند بسیاری دیگر از نهادها و حتی اشخاص حقیقی حدودی باید داشته باشد. رهبر انقلاب اینطور می‌فرمایند که: «البته همه مطبوعات باید توجّه داشته باشند که خطّ قرمزی وجود دارد و از این خطّ قرمز، هیچ‌کس نباید عبور کند. نه این‌که ما اجازه نمیدهیم؛ در هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند. در به اصطلاح دمکراتیک‌ترین کشورها هم اجازه نمیدهند. شما ببینید آن وقتها که در امریکا خبری از موج چپ بود - حالا که دیگر این خبرها نیست - چپهای امریکا - اعم از گروههای کمونیست یا سوسیالیست - و اجتماعاتشان تحت چه شرایطی زندگی میکردند! شما رمانهایی را که بعضی از نویسندگان دارای گرایش به چپ، مثل «هواردفاست» نوشته‌اند - چند رمان او به فارسی هم ترجمه شده و بنده دیده‌ام - بخوانید و ببینید درباره چپها چه مطالب تکان‌دهنده‌ای آورده‌اند! همین کتاب معروف «خوشه‌های خشم» اثر «جان اشتاین بک» یا دیگر کتابش را که الان در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپها و برخورد سردمداران مرکزِ به اصطلاح دمکراسی با آنها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید که مرکزِ به اصطلاح دمکراسی و قبله کسانی که صاحب چنین قلمهای بد و زشتی در ایرانند، حتّی حاضر نبودند چپها را تحمّل کنند؛ چون معتقد بودند، مارکسیسم، نظام سرمایه‌داری امریکا را زیر سؤال می‌برد. خوب؛ اگر چپها را تحمّل میکردند، به معنای موافقت با عبور آنها از خطّ قرمز بود. اگر امروز مجموعه‌ای در امریکا پیدا شود که بنویسد، بگوید و شعار بدهد «امریکا باید تجزیه گردد»، یا شعار بدهد «امریکا باید به چهل و نه ایالت تقسیم شود»، چگونه با آن رفتار میکنند؟ اگر امروز کسی در امریکا قد عَلَم کند و بگوید «چون چهل، پنجاه میلیون سیاه در ایالات متّحده زندگی میکنند، باید کشور جداگانه‌ای داشته باشند و بخشی از امریکا را به آنها بدهید تا حکومت تشکیل دهند»، دولت امریکا با وی چه برخوردی خواهد داشت؟ آیا همان کاری را که با فرقه داوودیها کردند و همه را در ساختمانی به آتش کشیدند، با او نخواهند کرد؟اینها خطوط قرمز یک ملت است. شما، انقلاب را زیر سؤال ببری، اصل انقلاب را نفی کنی و در نفی نظام جمهوری اسلامی بکوشی؟! خوب؛ این خطّ قرمز است و قابل تحمّل نیست.مطبوعات معاند، تاکنون بارها خطّ قرمزها را تهدید کرده‌اند و بعد از این هم خواهند کرد.»

تاثیر رسانه انقلابی
نهایتا آن چیزی که می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد تاثیر رسانه انقلابی بر عملکرد مسئولین و نهادهای داخلی است که می‌تواند خودش به عنوان پاسدار آرمان‌های انقلاب مطرح شود. البته رسانه‌ها اگر بتوانند دو هدف‌گذاری را در داخل و فضای بین‌الملل برای خود تعریف کرده و برنامه‌های و الزامات حضور در هر عرصه را فراهم کند هم می‌تواند ضمن اثرگذاری مطلوب در داخل کشور و جلوگیری از انحراف و انحطاط آرمان‌های انقلاب و خطاهای مسئولان که خود می‌تواند زمینه‌ساز خطاهای بزرگتر و وسیع‌تر را فراهم کند، پروپاگاندای غربی را هم که بر رسانه‌های بین‌المللی سایه افکنده است با هوش و دقت مورد انتظار مورد هدف و نفوذ قرار داده و حرف خود را در این فضای بسته پیش برد.
البته نکته قابل توجهی که باید بسیار بر آن تاکید کرد حمایت دولت و حکومت از رسانه‌ها و جایگاه و شان آنهاست. اگر دولت‌ها تاب نقدپذیری را بالا برده و همزمان برنامه مدونی برای حمایت از رسانه ها در عرصه بین‌المللی داشته باشند خیلی سریع‌تر می‌تـ‌وان در پروپاگاندای رسانه‌ای غرب نفوذ کرده و آن را شکست. حضور رسانه در عرصه‌های بین‌المللی می‌‌تواند، ضمن جلوگیری از ضد تبلیغات غرب در برابر اسلام به معرفی آرمان‌ها و هدف انقلاب اسلامی پرداخته و صادرات انقلاب‌مان به جهان را که اما خمینی(ره) بر آن تاکید داشتند، به صورت اقناعی پی‌گیرد.
کافی است رسانه‌ها با حضوری فعال درباره ماهیت اصلی جمهوری اسلامی، اهداف و همه سوابق خدمت به مردم جهان فارغ از دین و مذهب و نژاد، گزارشاتی آماده کرده و در کنار آن دست به افشاگری ماهیت استکباری غرب و رخدادهای بین‌المللی مانند خیانت بالفور، حقایق هلوکاست، حقایق ۱۱ سپتامبر، زندان ابوغریب و گوآنتانامو، برده‌داری نوین غرب و فجایعی مثل منا، حمایت غرب از تروریست منتشر کند و اسناد و مدارک خود را عینا در مصاحبه با شاهدهای حقیقی مطرح کند تا خیلی زود مردم جهان که گوششان از پروپاگاندای ترویجی خسته شده جذب سخنان حقیقت محور رسانه‌های ما شده و پیام انقلاب را بشنوند.
البته این رویه با حمایت دولت نه به سفارش دولت، امکان‌پذیر است اگر قرار باشد کار سفارشی بوده و روزنامه نگار و گزارشگر از خود اختیاری نداشته باشد نمی‌توان در داخل و خارج از مرزهای جغرافیایی عملکرد موثری از خود به جای گذاشت. در کنار وجود خط قرمزها لازم است روزنامه‌نگار ماهیت استقلال، واقع‌بینی و حقیقت‌طلبی را حفظ کند.

نویسنده: مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdcaw6n6y49nw01.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی