سیاست خارجی آمریکا در طول چند دهه اخیر نشان میدهد که آنها اصرار زیادی به اجرای سیاست تحریم علیه سایر کشورها دارند که نمود آن را در چهار دهه اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران میتوان مشاهده کرد. به عبارتی نوعی اعتیاد به تحریم برای آنها ایجاد شده به گونهای که در هر شرایطی بر اجرای تحریمها علیه دیگران اصرار دارند چنانکه حتی در قبال اروپایی که متحد آنهاست در کنار روابط، تحریم اروپا نیز در دستور است.
بُعد دیگری از این اعتیاد هم در قبال ایران قابل مشاهده است چنانکه حتی اوبامایی که برجام را امضاء کرد به تمدید تحریمهای «آیسا» یا همان تحریمهای ۱۰ ساله ایران پرداخت. حال این سوال مطرح میشود که این اعتیاد به تحریم از جمله در قبال ایران از کجا آمده است؟
بخشی از این اعتیاد برگرفته از شرایطی است که از زمان جنگ جهانی دوم به دلیل ضعف کشورها و ابرقدرتی آمریکا شکل گرفت، چنانکه دلار به عنوان تنها ارز مبادلاتی جهان خودنمایی کرد و در نهایت آمریکا را به آنجا رساند که به واسطه دلار میتواند ابر قدرت اقتصادی بماند.
این برتریطلبی موجب شد تا آمریکا اقتصاد را مؤلفهای برای تحمیل خواستههای خود به کشورها و سازمانهای بینالمللی قرار دهد که بخشی از اهداف آن نیز جلوگیری از قدرتیابی اقتصادی سایر کشورها برای حفظ برتری جهانی آمریکا بوده است.
دلیل دیگر اعتیاد آمریکا به تحریم را در رفتار کشورها در قبال آن میتوان مشاهده کرد. کشورهایی که برای عافیتطلبی مسئولان و یا ضعف درونی و بیرونی تسلیم تحریمهای آمریکا شدهاند که موجب شد تا چنین تصوری برای واشنگتن ایجاد شود که با تحریم، همه دنیا را میتواند تسلیم خود سازد. نکته دیگر در ایجاد اعتیاد تحریمی آمریکا علیه ایران، در عملکرد مسئولان کشور میتوان جستوجو کرد که خواسته یا ناخواسته زمینهساز این اعتیاد آمریکا شدهاند. متأسفانه گره زدن همه مسائل کشور به برجام و تأکید بر اینکه مذاکره با کدخدا میتواند حلال مشکلات باشد، در حالی تصویری غیرواقعی از روابط با آمریکا در میان مردم ایجاد کرد که توهم تأثیرپذیری تحریمها را نیز به همراه داشت.
نکته قابل توجه آنکه عدم مدیریت صحیح در ماههای اخیر به ویژه در حوزه ارز و سکه و تورمی که بر کشور جاری شده بر این توهمات آمریکایی افزوده و موجب شده تا سران آمریکا بر اعمال تحریمهای شدیدتر تدکید داشته باشند.
حال این سوال مطرح میشود که راهکار پایان دادن به اعتیاد تحریمی آمریکا چیست؟
اولا یکی از عوامل استمرار اعتیاد آمریکا به تحریم برخی مواضع مطرح شده از سوی مسئولان مبنی بر مذاکره با آمریکاست. اعلام نیاز به مذاکره با کدخدا این توهم را ایجاد میکند که فشارها نتیجه داده و ایران گزینهای جز مذاکره ندارد، لذا بر شدت و استمرار تحریمها افزوده میشود. پایان دادن به چشم داشتن به مذاکره با آمریکا و خودداری از رفتارهایی مانند نامه نوشتن برای مذاکره با واشنگتن از مؤلفههای پایان دادن به این اعتیاد آمریکایی است.
ثاًنیا اقدام علمی برای نشان دادن عدم وابستگی به برجام و مقوله تحریمها را باید بُعد دیگر رفع این اعتیاد تحریمی آمریکا دانست. این مقوله به واسطه اقدامات فعال و مؤثر سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه در حل چالشهای اقتصادی کشور با محوریت مبارزه با مفاسد اقتصادی و پرداختن به مسائل ضروری کشور به جای مسائل حاشیهای است.
به عنوان مثال مجلس به جای پرداختن به مسائل حاشیهای نظیر استیضاح رئیسجمهور باید به دنبال طرحهایی برای کمک به اقتصاد کشور باشد. یا قوه مجریه به جای تجزیه وزارتخانهها باید طرحهایی همچون طرح توسعه تولید داخلی و افزایش استفاده از دادههای داخلی را در دستور کار داشته باشد و قوه قضائیه نیز مبارزه با مفاسد را با جدیت پیگیری کند. سروسامان دادن به شرایط کشور در کنار مقابله عملی با تحریم و تهدیدات مؤلفههای مهم در مقابله با اعتیاد تحریمی آمریکا است که قطعاً دستاوردهای داخلی و جهانی بسیاری برای ایران خواهد داشت.
سوم آنکه روحیه مقاومت، اصلی است که دشمن همواره از آن هراس دارد، چنانکه خانم وندی شرمن معاون سابق وزارت خارجه آمریکا رسماً اذعان میکند که با مقاومت ایرانیها، اقدام علیه آنها توهم است و ترامپ باید از این توهم خارج شود. نمود عینی این مقاومت را در دستاوردهای دفاعی کشور میتوان مشاهده کرد چنانکه در واکنش به جوسازی جنگطلبانه رسانه متیس وزیر دفاع آمریکا، جنگ با ایران را یک توهم خطرناک دانست و آن را رد کرد.
دشمن در هر نقطهای که مقاومت را روبهروی خود ببیند، عقب گرد خواهد داشت لذا استمرار مقاومت از جمله در حوزه اقتصادی با تکیه بر داشتههای داخلی مؤلفهای برای مقابله با اعتیاد تحریمی آمریکاست.
چهارم آنکه بخشی از اعمال فشارها و تحریمها بر ایران برگرفته از حضور ایران در منطقه است که تهدیدی برای منافع آمریکاست. آمریکا به دنبال خارج کردن ایران از معادلات منطقهای است چنانکه دائماً تأکید میکند که ایران باید رفتار منطقهای خود را تغییر دهد. تجربه نشان داده هر قدم عقبنشینی زمینهساز پیشروی بیشتر دشمن میشود، لذا عقبنشینی از منطقه افزایش فشارهای ضدایرانی را درپی دارد، لذا ایستادگی در منطقه از جمله ادامه حضور مستشاری در سوریه و عراق از راهکارهای پایان دادن به اعتیاد تحریمی آمریکاست.
در جمعبندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که بخشی از اعتیاد تحریمی که آمریکا در آن گرفتار است، برگرفته از رفتارهای مسئولان است که همه چیز را به برجام گره زدند، حال وقت آن است که با تکیه بر داشتههای داخلی و البته عزم و اراده جدی سه قوه برای اجرای وظایفشان در حل چالشهای اقتصادی کشور، توهم تسلیمسازی ایران را از ذهن سران آمریکا پاک کنند که نتیجه آن نیز مقابله با اعتیاد تحریمی آمریکا خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری