اواخر سال ۲۰۱۰ در تونس جوانی به نام محمد بو عزیزی اقدام به خودسوزی کرد. شاید کمتر کسی گمان میکرد که این اقدام زمینهساز تحولاتی بزرگ در تونس و بسیاری از کشورهای عربی شود. سرنگونی بنعلی در تونس، مبارک در مصر، قذافی در لیبی، عبدالله صالح در یمن در کنار حرکتهای گسترده مردمی در مراکش، بحرین و عربستان زمینهساز تحولات پرشتابی در کشورهای عربی و حتی صحنه جهانی شد.
در تونس به عنوان محور اصلی این تحرکات تا حدودی شرایط مناسبتر از سایر کشورها بوده بگونهای که دولت و پارلمان این کشور براساس اصل مشارکت همگانی شکل گرفته و تا حدودی جریانهای سیاسی توانستهاند چارچوب سیاسی و امنیتی را محقق سازند اما نکته مهم آنکه عدم روند نظارتی در پیگیری اهداف قیام مردمی موجب شده تا برخی تحولات به دوران بنعلی یا همان دوران دخالتهای خارجی در تونس بازگردد. اعلام مصونیت و حتی ایجاد شرایط برای حضور دوباره نزدیکان بنعلی در ساختار قدرت و از سوی دیگر حرکت در مسیر روابط با رژیم صهیونیستی و وابستگی به غرب از جمله این رفتارها است. در مصر نیز در حالی مبارک سرنگون شد که حکومت مرسی و جریان اخوان بر استمرار بحرانهای کشور دامن زده و در نهایت در سال ۲۰۱۳ ارتش با کودتا قدرت را در دست گرفته و السیسی فرمانده ارتش در مسند ریاست جمهوری قرار گرفت. اکنون مصر هر چند دچار اعتراضهای مردمی چندانی نیست اما بحرانهای امنیتی از جمله در صحرای سینا چالشهایی برای این کشور ایجاد کرده است. السیسی با سیاست پاندولی بازی میان شرق یعنی روسیه و چین و غرب یعنی اروپا و آمریکا سعی دارد تا به تامین منافع داخلی و حضور در معادلات منطقه بپردازد. رفتاری که نوعی پارادوکس را در سیاستهایش ایجاد کرده است.
در لیبی پس از حذف معمر قذافی به رغم وعدههای گسترده غرب برای حل بحران لیبی، در نهایت این کشور نه تنها روی آرامش ندیده بلکه گرفتار جنگ داخلی شده و عملا لیبی به چندین منطقه تقسیم شده است. در بحرین نیز مردم با تکیه بر اصل وحدت و رهنمودهای مرجعیت دینی با محوریت آیتالله شیخ عیسی قاسم قیامی سراسری را رقم زدند و تا به امروز توانستهاند در حرکتی مسالمتآمیز آن را ادامه دهند.
در یمن نیز در حالی سال ۲۰۱۱ مردم عبدالله صالح را سرنگون ساختند اما اقدامات منصور هادی جانشین وی موجب شد تا ملت با آسیبشناسی اشتباهات گذشته در سال ۲۰۱۴ دور جدید قیام را آغاز کند که نتیجه آن تحقق توافقنامه صلح و مشارکت شد. حرکت مردمی یمن برای استقلال و آزادی واقعی موجب شد تا دشمنان این سرزمین با محوریت سعودی – آمریکایی سیاست بحرانسازی در این کشور را در پیش گیرند که نتیجه نهایی آن تجاوز گسترده ائتلاف سعودی – آمریکایی به یمن از فروردین ۱۳۹۴ بوده که تا به امروز ادامه دارد. در نقطه مقابل به رغم جنایتها و کشتارهای گسترده ائتلاف مذکور ملت یمن در کنار مقاومت در برابر متجاوزان به تقویت توان نظامی خود پرداختند و توانستند موشکهای دوربردی بسازند که عربستان وامارات را هدف قرار داده و توازن قوا را تغییر دهند.
در عربستان نیز حرکت مردمی با سرکوبگری گسترده همراه بود و حتی سعودی اقدام به اعدام شیخ باقرالنمر از علمای بزرگ جهان اسلام کرد. به توپ بستن و نابودسازی منطقه عوامیه از جمله اقدامات سعودی است.
نویسنده: علی تتماج