سومین و آخرین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری دوره دوازدهم جمعه این هفته برگزار میشود، این مناظره از اهمیت زیادی برخوردار است.
مناظره پایانی از آن منظر حساس است که در آن ۶ نامزد سعی دارند تا پرده آخر را مقابل دیدگان مردم به نمایش بگذارند.
برای مردم مهم است که در این پرده آخر مناظره، چه میبینند و چه میشنوند، تا بتوانند حلاجی کرده و برای ۲۹ اردیبهشت ماه جاری تصمیمگیری کنند.
بر اساس آنچه که از دو مناظره پیشین به دست آمده است، طیف اصلاحطلب، با ریزش آراء روبرو گشته چرا که نتوانسته توقعات مردمی و هواداران خود را برآورده سازد.
عملکرد دو نامزد اصلاحطلب یعنی آقایان روحانی و جهانگیری حتی از منظر دوستان و رسانههای حامی آنها هم ضعف گفتاری و رفتاری در آنها دیده میشد.
خندههای مصنوعی و از سر اجبار یکی از آنها، خواندن یک بیانیه از سوی دیگری با خوانش غلط همراه بود، و از همه مهمتر اشتباه بزرگی که آقای روحانی در زیر سوال بردن پیشرفتهای موشکی مرتکب شد، این طیف را در نقطه ضعف قرار داد.
بهت و حیرت هواداران در آن هنگام که رئیس جمهور دستاورد بزرگ موشکی را به خاطر برجامی که مردم هنوز نتایج آن را ندیدهاند زیر سوال برد، همچنین بیانیه پایانی معاون اول او که همگان هم فرم آن را دیدند و هم محتوای آن را شنیدند، دیدنی بود. اما چرا چنین رفتاری از آنها سر زد تا باعث شود که افکار عمومی به این نتیجه برسد، آن دو بازنده مناظره دوم بودند؟
یکی از دلایل را میتوان جایگاهی دانست که این دو در آن قرار دارند، یعنی رئیس جمهور و معاون اول، البته طبیعی است که آنها خود را بالادستی بدانند و از بالا هم نگاه کنند، چرا که همچنان در مسند قددرت قرار دارند و این برای آنها امتیازی است.
قطعاً رئیس جمهور محترم و معاون اول او بر اساس یک سنت دیرین، تصور میکنند که ریاست جمهوری دو دورهای است، هر کاری هم از سوی رقبا انجام شود، باز هم اتفاقی نخواهد افتاد.
داشتن چنین تصوری بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای رقبا، اصلاحطلبان را با شکسست روبرو خواهد ساخت و شاید نخستین دولتی در ایران باشد که در دور اول به پایان کار خود میرسد.
آنجا که رئیس جمهور در پایان مناظره میگوید، ما تازه اول راه هستیم و باید در ۴ سال آینده ادامه راه را داشته باشیم و از مردم میخواهد به او بار دیگر اعتماد کنند، ضعفی است که از سوی این نامزد ریاست جمهوری گفته میشود.
اما آیا میتوان باور کرد که نامزد ریاست جمهوری که هم اکنون رئیس جمهور مستقر است، چنین با ضعف و وادادگی وارد عرصه مناظره شده باشد و شرایطی را ایجاد کند که مردم و تحلیلگران تصور شکست را از آن داشته باشند؟
در واقع میتوان گفت، رفتار دو نامزد اصلاحطلب در مناظره دوم روشی است برای پیروزی در مناظره آخر که چند روز دیگر برگزار میشود.
آنها در مناظره دوم توفانی وارد نشدند، تا همه داشتههای خود را خرج کنند و انرژی درونی را تخلیه سازند، آنگاه برای ادامه راه باقی مانده دیگر توانی نداشته باشند.
اصلاحطلبان مناظره آخر را تأثیرگذار و سرنوشتساز میدانند، برای همین، مناظره روز جمعه ۲۲ اردیبهشت ماه را برنامهریزی کردهاند تا بتوانند در دور آخر، گوی سبقت را از رقیب بربایند.
آنها در مسند قدرت قرار دارند و از این بابت از رانت اطلاعاتی هم برخوردارند، درستی یا نادرستی این اطلاعات در نتیجه مناظره شاید بتوان گفت، تفاوتی هم نخواهد داشت، چرا که همان لحظه تأثیر خود را بر روی افکار عمومی میگذارد و دیگر زمانی برای جبران باقی نیست.
خوب با این اوصاف، اصولگرایان برای جلوگیری از آغاز توفان احتمالی دو نامزد اصلاحطلب چه راهکاری را در پیش بگیرند.
نخست آن که نامزدهای اصولگرا به خاطر تصور پیروزی در دو مناظره گذشته به خود غره نشوند و غرور و تکبر بر آنها حاکم نگردد، که این موضوع میتواند آنها را یک گام در مناظره سوم، جلو ببرد.
دوری از عصبانیت و تخریبگری، داشتن منطق و استدلال، ارائه اطلاعات و آمار دقیق و واقعی به مخاطبی که مقابل تلویزیون نشسته است، نقد منصفانه و عادلانه با برنامهریزی دقیق و حساب شده از سوی نامزدهای اصولگرا میتواند، راه را برای شکست اصلاحطلبان در مناظره آخر هموار سازد.
اصلاحطلبان در این مناظره تند وارد میشوند، البته باید مراقب همهگونه رفتاری از سوی آنها بود، این طیف سیاسی بر روی مناظره آخر حساب باز کرده است.