يکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۵
کد مطلب : 110209
آسیب شناسی جریان‌های سیاسی و لزوم رویشی از بطن انقلاب

نیاز به جر یان انقلابی

نیاز به جر یان انقلابی

دو جریان سیاسی در کشور فعال است، راست و چپ، اصولگرا و اصلاح طلب،‌هر یک از این دو جریان سیاسی در طول تاریخ انقلاب اسلامی کارکردهایی داشته که با آسیب‌هایی همراه بوده است.
آسیب‌هایی که از عملکرد این دو جریان سیاسی به کشور وارد شده به خاطر بازی‌های حزبی و جناحی آنها بوده است. بیشترین آسیب از سوی جریان چپ یا همان اصلاح طلبان به کشور وارد شده که نمود آنها را می‌توان در اتفاقاتی که در سال‌های ۷۸ و ۸۸ افتاد مشاهده کرد.آنها در ایجاد فتنه و اغتشاشات آن سال‌ها نقش اصلی را داشتند.
جریان اصولگرا نیز بی عیب و نقص نبوده است هر چند در طول ۴۰ سال عمر انقلاب اسلامی آنها نتوانستند دولت را در دست داشته باشند و فردی که از دل این جریان بیرون آمده باشد به ریاست جمهوری برسانند، اما در برخی از نهادها و ارگان‌ها مهم حضور داشتند.
شاید تصور شود که دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد دورانی بود که او از دل اصولگرایان به پیروزی رسید و رئیس جمهور شد، اما او کاندیدایی بود که از همان ابتدا اعلام کرد به هیچ جریان سیاسی و حزبی وابستگی ندارد، او پس از انتخابات نیز راه خود را از اصولگرایان جدا کرد هر چند جریان سیاسی راست به خاطر برخی سیاست‌های احمدی‌نژاد که به این جریان نزدیک بود، از او حمایت کرد، اما نمی‌توان احمدی نژاد را بیرون آمده از دل اصولگرایان دانست. این دو جریان سیاسی با وجودی که هنوز در عرصه سیاسی کشور فعال است و سعی دارد خود را در مسند قدرت قرار دهد، دیگر کارایی خود را از دست داده است.
کارکرد آنها به ویژه اصلاح طلبان در طول ۴۰ سال عمر انقلاب،‌ کارکردی نامناسب و دردسرساز بوده است.
این دو طیف سیاسی هر گاه زمان انتخابات فرا می‌رسد، فعالیت‌های خود را افزایش می‌دهند و سعی دارند در این میدان رقابت پیروز میدان شوند. اصولگرایان در این رقابت‌های انتخاباتی سعی کرده‌اند تا اخلاق انتخاباتی را رعایت کنند، آنها در بیشتر مواقع نتوانستند افکار عمومی را به خوبی به سوی خود هدایت کنند که این موضوع ضعف در نوع نگاه آنها به افکار عمومی است.
اما در مقابل اصلاح طلبان با ترفندهای انتخاباتی در رقابت سیاسی با جریان مقابل خود تاکنون برد بیشتری داشته‌اند اما آیا با وجود آشکارتر شدن ضعف‌های این طیف سیاسی باز هم می‌توانند در رقابت‌های انتخاباتی پیروز شوند؟
انتخابات مجلس شورای اسلامی اسفند ماه سال جاری برگزار می‌شود،‌اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دوره گذشته توانستند تعداد زیادی از افراد طیف خود را به مجلس بفرستند به ویژه در تهران همه ۳۰ نماینده آن از طیف اصلاح طلب هستند.
شورای شهر تهران و بسیاری از شهرهای دیگر کشور در دست طیف سیاسی اصلاح طلب است که کارکرد آنها در مقابل چشمان مردم است و می‌بینند که ضعف در مدیریت، ناکارآمدی و بی توجهی به مشکلات مردم و کشور در مارنامه آنها موج می‌زند.
آیا مردم بار دیگر به اصلاح طلبان رجوع خواهند کرد و آنها را در انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اسفند ماه سال جاری برگزار می‌شود راهی مجلس خواهد نمود یا طیف مقابل آنها یعنی اصولگرایان پیروز رقابت انتخاباتی خواهد شد؟
همه اتفاقاتی که ممکن است در اسفند ماه بیفتد به مردم بستگی دارد، نوع نگاه و تشخیص آنها است که ترکیب مجلس را مشخص می‌کند و چنین ترکیبی قطعاً بر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز بی تأثیر نخواهد بود.
دستیابی به قدرت از سوی اصلاح طلبان همواره یکی از اهداف و برنامه‌های مهم و اساسی برای طیف سیاسی اصلاح طلب بوده است. آنها برای رسیدن به قدرت دست به هر کاری می‌زنند. شکست آنها در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و رفتارهای غیر سیاسی و بیرون از اخلاق سیاسی آنها نشان داد که تا چه اندازه قدرت طلب هستند. با توجه به تغییر ذائقه مردم در فرایند سیاسی کشور که تا پیش از این دو جریان سیاسی راست و چپ آن را هدایت می‌کردند، حزب بازی و بازی‌های سیاسی، ناخرسندی مردم را در پی داشته است و پیش بینی می‌شود این دو طیف سیاسی آن جایگاه و پایگاه اجتماعی سابق خود را در میان افکار عمویم از دست داده باشند به ویژه جریان اصلاح طلب که اکنون نیز متهم ریدف اول در نزد افکار عمومی به خاطر شرایط و اوضاع اقتصادی حاکم بر کشور است. با این وجود آیا می‌توان متصور بود که یک جریان سوم شکل بگیرد که فارغ از رفتارهای سیاسی دو جریان موجود در کشور باشد؟
اگر در شرایط کنونی جریانی از دل نخبگان، جوانان، انقلابیون و دلسوزان انقلاب اسلامی سر برآورد که همه هم و غم خود را پیشرفت، سربلندی و اعتلای نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دهد، قطعاً مردم نیز به سوی چنین جریانی گرایش خواهند یافت و این اتفاق می‌تواند با حضور چنین افرادی در عرصه‌های مدیریت و مسئولیت،‌ جان تازه‌ای به انقلاب و جمهوری اسلامی ببخشد. در این عرضه سیاسی هم مردم و هم دلسوزان انقلاب باید مراقب حضور و نفوذ تفکراتی همچون تفکر لیبرال سرمایه داری در کشور باشند که اگر این تفکر بتواند بار دیگر بر کشور مسلط شود، یقین بدایند که مشکلات و گرفتاری‌های انقلاب اسلامی بیشتر خواهد شد. انقلابی گری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب است که که با تلفیق با مدیریت جهادی می‌تواند جریان سوم را شکل دهد، جریانی که اکنون جمهوری اسلامی تشنه آن است. 

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره جریان انقلابی فرموده‌اند؛
«ما باید امروز تلاشمان را مصروف تربیت دینی و تربیت انقلابی جوانها بکنیم و این جریان عظیم نیروی انقلاب را هم که در بین جوانها خوشبختانه هست، تقویت بکنیم؛ بهشان امید بدهیم، بهشان پشتیبانی بدهیم و تقویت بکنیم این جریان را. این‌جور نباشد که جریان انقلابی تضعیف بشود، جریان مقابل آنها تقویت بشود؛ این نباید اتّفاق بیفتد؛ نه در محیط دانشگاه، نه در محیط تبلیغات دینی، نه در محیط فرهنگی و امثال اینها.»۹۶/۰۵/۳۰
ایشان تربیت چنین جریانی را لازمه ادامه راه انقلاب اسلامی می‌ دانند،‌ اما به خاطر رفتارهایی که از سوی جریان‌های سیاسی در کشور که قدرت را نیز در دست دارند، این جریان مجال ورود برای خدمت به انقلاب را نداشته و به حاشیه رانده شده است. از سوی دیگر نیز در مقوله تربیت و و تقویت چنین جریانی سهل انگاری عمدی یا سهوی صورت گرفته چرا که قدرت طلبان و انحصارگرایان وجود جریان انقلابی را برای خود خطر می‌پندارند و با تقویت جریان انقلابی می‌دانند که باید با قدرت خدا حافظی کنند. جریان انقلابی باید توان خود را هر چه بیشتر نشان دهد و به افکار عمومی ثابت کند که در پی خدمت صادقانه است نه در اندیشه قدرت. گروه‌های جهادی یک نمونه منحصر به فرد از جریان انقلابی است که تاگنون توانسته‌اند با اقدامات انقلابی و مدیریت جهادی خدمات قابل توجهی را به مردم کشور ارائه دهند.
نیاز امروز و آینده جمهوری اسلامی یران بازگشت به آرمان‌ها انقلاب اسلامی استو رجعت به تفکر انقلابی راه چاره مشکلاتی است که باعث آن تفکرات و اندیشه‌های به غیر از اندیشه انقلابی به کشور تحمیل کرده است.

https://siasatrooz.ir/vdcawwn6o49n6u1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی