آنچه از اوضاع بازار اقلام مصرفی مردم دیده میشود نوعی عدم توازن جدی است که سبب شده مردم در این زمینه متضرر اصلی باشند. در واقع مدیریت کالاهای مصرفی روزانه مردم از سوی دولت به مانند فنری است که دولت تنها اقدام به کنترل و نگهداری یک سمت آن میکند و با عدم کنترل سمت دیگر آن این فنر در میرود و بازار به هم میریزد.
تنظیم بازار گوجهفرنگی یک مثال نغز در این زمینه است. از زمانی که مسئولان امر مطرح کردند که صادرات این محصول کشاورزی دوباره آغاز شده است شاهد افزایش قیمت گوجهفرنگی در میادین میوه و ترهبار شدیم. این درحالی است که سیاست دولت با افزایش قیمت همین کالا در سال گذشته توقف صادرات آن به خارج از کشور بود.
اقلام خوراکی دیگر از جمله پیاز هم که قیمت کیلوی ۱۷ هزار تومان را نیز رکورد زد دچار همین بیماری مدیریتی کنترل یکطرفه و رهاسازی طرف دیگر بود.
پیچ رادیو را که باز میکنیم مسئولان ذیربط از سرریز شدن بازار از کالاهایی صحبت میکنند که دچار گرانی شدهاند، کالاهایی که وقتی بازار حس میکند با کمبود آن مواجه است بر قیمت آنها افزوده میشود و این موضوعی طبیعی است اما بعد از مدتی که بازار با کمبودها و افزایش سرسامآور قیمتها مواجه میشود، مسئولان این کمبودها را با افزایش میزان آن محصول در بازار سعی میکنند مرتفع سازند اما ماشین گرانیها آنقدر با اقدام دیرهنگام و عدم کنترل به موقع سرعت میگیرد که متوقف کردن آن دشوار است و چند متر آن طرفتر از جایی که دولت ترمز کرده، میایستد و در نتیجه گرانی کالاها تثبیت شده و مردم متضرر اصلی این روند قیمتی میشوند. گوشت مرغ یکی از همین اقلام مصرفی مردم است که مسئولان ذیربط بیان میکنند عرضه آن در بازار بیش از تقاضاست اما قیمت افزایش یافته این کالا تا حدود زیادی تثبیت شده است.
افزایش سرسامآور قیمت گوشت یکی دیگر از ضررهایی است که از سیاست انبساطی و انقباضی دولت سرچشمه میگیرد. طنز تلخ ماجرای گوشت قرمز در سال گذشته این بود که وقتی دولت در حال وارد کردن گوشت بود از سوی دیگر این محصول از مبادی رسمی و غیررسمی در حال خروج از کشور بود.
ماجرای مدیریت غلط و عدم تنظیم و تعادل بازار کالاهای مصرفی مردم یک بعد روانی هم دارد که جالب توجه است که مدیران دولتی این بخش آن را بهانه گرانی کالاها قرار میدهند تا ضعف مدیریتی خود را بپوشاند، جالب اینکه همین بعد روانی منفی هم به دلیل عدم درست مدیریت و تنظیم بازار بوجود آمده است.
مسئولان مطرح میکنند که اقدامات لازم جهت بازگشت بازار به روند عادی خود را انجام دادهاند اما بازار با بار روانی منفی روبر است و اقدامات مثبت آنان آنطور که باید جواب نمیدهد و بازار این تمهیدات را پس میزند. مسئولان یک نکته را در این توجیه فراموش کردهاند که به هم ریختگی بازار به سبب بیثباتی مدیریتی و عدم تعادلی است که قیمت کالاها را افزایش داده و همین بیاعتمادی به مدیریت بازار سبب ایجاد این جو روانی میشود.
البته مسئولان امر سعی دارند از قیف به صورت برعکس استفاده کنند که قطعا عدم استفاده صحیح از هر ابزاری سبب ایجاد خسارت میشود. تجربه نشان داده که کاهش قیمتها در بازار ایران یک امر بسیار مشکلی است و بازار و خصوصا کاسبانی که به سود بیشتر دل بسته و اجناس را کمی بالاتر از گذشته خریداری کردهاند، تن به کاهش قیمت نمیدهند.
سیل گرانی در سال گذشته بازارهای مختلفی را با خود برد و عواقب آن گرانیهایی است که امروز در بازار مستولی شده است و متاسفانه دیده میشد امسال نیز همین روند در حال تکرار است. باید دید برنامه دولت دوازدهم برای جبران مشکلات دوسیل پرمخاطره یعنی آب و اقتصادی چیست؟ خصوصا آنکه کارنامه دولت، علیرغم اظهارات بزرگشان در حوزه تصمیمات مسئولان اقتصادی چندان برای مردم ملموس نبوده و عملا مشکلات تثبیت شدهاند. جهاننیوز