التهاب دوران پس از انخابات ۸۸ را کسی فراموش نکرده است، اضطراب و دلهرهای سنگین بر شهر سایه افکنده بود و گروهکها و عدهای معلومالحال با تلاش برای قلیان احساسات جوانان و آشوب شهر را به محلی برای تسویهحسابهای خود تبدیل کردند، هرچند که آتش فتنهای که افروخته بودند دامن خودشان را گرفت و خیلی زود مردم به اصل ماجرا پی بردند اما در این آتش افروخته تعدادی جوان هیجانی، قربانی شدند.
جوانان هیجانی و سادهای که هم از سوی طرف مقابل که برای کشتهسازی و ادامه آشوب تلاش میکرد و هم از طرف برخی نیروهایی که برای مهار فتنه بسیج شده بودند (اشتباهی و یا خودسری و هیجانات شخصی) شکوفا نشده به سینه قبرستان رسیدند، حالا که هفت سال از آن روزها گذشته خیلی از کفهای روی آب کنار رفتهاند و خیلی از مسببین مشخص شدهاند، بیگانگان خارجنشین و گروه فکر فتنه خیلی زودتر از آنچه تصور میشد رسوا شدند. کار به جایی رسید که حتی عامل اصلی این فجایع که بنگاه شایعهپراکنی بیبیسی فارسی بود، در گزارشی مبسوط از اشتباه خود در اطلاعرسانی و حتی اشتباه در بیان این موضوع که در انتخابات تخلفی صورت گرفته سخن گفت و به نوعی اعتراف کرد!
اما همان تعداد اندک
بازداشتگاهی که باعث عزل دادستان وقت تهران و محاکمه طولانی وی شد و حالا دادستان تهران را که روزی با محافظ و تلفن همراه بدون بازرسی بدنی راهی دادگاهی میکرد که او را متهم میخواند، وادار کرده ابراز پشیمانی و شرمندگی کند! دادگاهی که حالا دادستان را تا مرز عذرخواهی از خانواده قربانیان پیش برده و چشمها را برای دادن حکمی انقلابی در روزهای آتی خیره کرده است. حکمی که میتواند نشان از برخوردی قاطع با عوامل خودسر بوده و باعث تکرار نشدن چنین فجایعی شود.
مرور یک فاجعه
١٨ تیر ٨٨ عدهای از فتنهانگیزان بازداشت و در روز ١٩ تیر به کهریزک منتقل شدند. آنطور که رسانهها ادعا کرده و در اخبار آمد، این کار به اصرار دادستان وقت تهران و به دستور علیاکبر حیدریفر، دادیار دادسرای انقلاب تهران و بدون انجام تحقیق لازم از آنان صورت گرفت؛ به گونهای که براساس فرم کلیای که از قبل آماده شده بود، برای حدود ١٤٠ نفر از این افراد قرار بازداشت موقت صادر شد و آنان به کانکسهایی با فضای محدود و شرایط غیرعادی که محل نگهداری افرادی به نام اراذل و اوباش خوانده میشد، منتقل شدند.
آنچه در کهریزک رخ داد، باعث شد عالیترین مقام نظام جمهوری اسلامی تعبیر فاجعه را در این مورد به کار برند. ایسنا نوشته کهریزک جایی بود که شرایط بازداشتشدگان آن در کیفرخواست متهمان کهریزک در آذر ٨٨ اینگونه بیان شد: «فضای کافی حتی برای نشستن وجود نداشت و بیشتر این بازداشتشدگان به طور ایستاده شب را به روز میرساندند. برای تمام افراد تنها دو دستشویی موجود بود که یکی از آنها خراب و دیگری فاقد در بود و بازداشتیها به صورت پابرهنه در تمام محیط، از جمله دستشویی تردد میکردند. تمامی بازداشتیها دچار بیماریهای عفونی چشم شدند. ضرب و شتم مداوم با باتوم، مشت و لگد، لوله و برخوردهای فیزیکی خشن در گرمای شدید تابستان سبب آن شده بود تا بسیاری از بازداشتیهای حوادث اخیر دچار ضعف، غش و از هوشرفتگی شوند... .»
اما بیست و دوم تیر ٨٨ وقتی خبر «نگهداری بازداشتشدگان در کنار اراذل و اوباش و ضرب و شتم بازداشتشدگان» به مقام معظم رهبری میرسد، ایشان به سعید جلیلی که آن زمان، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، دستور میدهند همان روز بازداشتگاه کهریزک تعطیل شود و در صورت نیاز بازداشتشدگان همگی به زندانهای رسمی منتقل شوند. هفتهنامه پنجره که به بهانه این حادثه ویژهنامهای منتشر کرده بود، ماجرای آن روز را اینگونه روایت میکند: «سعید جلیلی با سعید مرتضوی که دادستان تهران بود، تماس میگیرد و دستور رهبر انقلاب را به او ابلاغ میکند اما مرتضوی با این استدلال که در زندانهای دیگر جا وجود ندارد، از اجرای این کار طفره میرود اما سعید جلیلی تأکید کرده در صورت نداشتن جا در سایر زندانها بازداشتشدگان همین امروز آزاد شوند.»
اما مرتضوی گفته جلیلی در تماس با او بدون ذکر هیچ علتی خواسته بازداشتشدگان را به زندان اوین منتقل کند. او هم فردای آن روز دستور انتقال بازداشتیها را از کهریزک به اوین داده و آنها هم در زندان اوین پذیرش شدند. در اینباره روایتهای دیگری نیز موجود است. وکیل مدافع خانواده مرحوم امیر جوادیفر در تیر ٩٥ در همین رابطه به «شرق» گفته بود: «در تاریخ یکشنبه ٢١ تیر جلسهای در ساعت شش بعدازظهر در محل وزارت اطلاعات تشکیل میشود و وزیر وقت اطلاعات در آنجا دستورات مقامات عالی کشور را به دادستان وقت تهران ابلاغ میکند مبنی بر اینکه هر چه زودتر بازداشتگاه بسته شود و بازداشتشدگان به اوین منتقل شوند که شخص سعید مرتضوی، دادستان وقت، در تحقیقات خود بارها بیان کرده است. با این حال با آن که در آن جلسه حضور داشته است، نه تنها به این امر اقدام نمیکند، بلکه به گفته خود فردای همان روز سعید جلیلی، دبیر وقت شورای امنیت ملی، در ساعت ٩ صبح به او دستور میدهد بلافاصله به دستور مقامات عالی کشور باید این بازداشتگاه تعطیل شود و همه بازداشتشدگان به جای دیگری منتقل شوند و در دستوری که ایشان ابلاغ میکنند، حتی گفته شده است اگر جایی هم نباشد، آزادشان کنید. متأسفانه در این روز هم دادستان وقت تهران، برای انتقال آنان به اوین یا به جای دیگر اقدام نمیکند؛ در حالی که اگر در آن روز این انتقال صورت میگرفت، آن فجایع به وجود نمیآمد. به هر صورت پس از اخذ این دستورات در بعدازظهر روز یکشنبه، صبح روز سهشنبه، ٢٣ تیر، بازداشتشدگان با دو اتوبوس به زندان اوین منتقل میشوند. در انتقال و بعد از آن، سه نفر از بازداشتشدگان فوت میکنند.» همان سه نفری که مرتضوی را امروز به جایی رساند تا نامه عذرخواهی بنویسد.
گزارش کمیته ویژه مجلس از فاجعه
اما پس از درز اخباری مبنی بر به وقوع پیوستن جنایاتی عظیم در بازداشتگاه کهریزک، کمیته ویژه مجلس گزارش خود از اتفاقات این بازداشتگاه را در تاریخ ٢٠ دی ٨٨ منتشر کرد. در بخشی از این گزارش که در ایسنا منتشر شده آمده بود: «کهریزک یک بازداشتگاه رسمی بوده و همه مسئولان قضایی از بالاترین رده از آن مطلع و حتی بازدیدهایی نیز داشتهاند. لذا اینکه برخی مسئولان قضایی طی مصاحبههایی از خود سلب مسئولیت نمودهاند به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و امروز بیش از همه دستگاه قضایی باید پاسخگوی ضعفها و خللهای این بازداشتگاه باشد.»
این خبرگزاری مدعی شده که در گزارش این کمیته، سعید مرتضوی به عنوان صادرکننده دستور انتقال بازداشتشدگان روز ۱۸ تیر به بازداشتگاه کهریزک معرفی شد؛ در حالی که او در جلسهای با اعضای این کمیته گفته بود دلیل انتقال برخی از بازداشتشدگان به کهریزک «فقدان ظرفیت زندان اوین» بوده است. همچنین این کمیته مرگ سه نفر از بازداشتشدگان به دلیل بیماری مننژیت را خلاف واقع دانست. اما وکیل خانواده امیر جوادیفر پیش از این در همینباره به «شرق» گفته بود: «مرتضوی در همان زمان، مدیرکل بازرسی نیروی انتظامی و فرمانده نیروی انتظامی را به دفتر خود احضار کرده و به دستور او نامهای را به آنها دیکته میکند تا اعلام کنند این افراد بر اثر بیماری مننژیت فوت کردهاند.»
اما شاید همان روزها اتفاقی که باعث شد التهابات بیشتر شود انتخاب مرتضوی پس از عزل از دادستانی در پستهایی نظیر رئیس ستاد کالا قاچاق و ارز و تامین اجتماعی بود، این مسئولیتهایی که آگاهانه یا ناآگاهانه اعطا شد باعث نگاه بد مردم به بررسی پرونده شده بود، نگاهی که امروز با عذرخواهی مرتضوی و احتمالا حکم قاطعانه قوه قضاییه اصلاح شده و میشود. تا خدایی نکرده هیچگاه شاهد تکرار خودسریهایی که قلب نظام را به درد میآورد نباشیم.
حالا تاوان قصورهایی که در مسیر اتفاق افتاده یک به یک پرداخت می شود، شاید اگر همان روزها متهم اصلی پرونده کهریزک خاضعانه رفتار کرده و باعث تحریک نمیشد، شاید اگر تا مشخص نشدن ماجرای اتهام، پست جدیدی به وی سپرده نمیشد، تاوانها کمتر شده و در نهایت مردم میتوانستند بهانهای برای پذیرش عذرخواهی امروز داشته باشند، شاید اگر مرتضوی هفت سال پیش با رفتارش علنی ثابت میکرد که از اتفاقات رخ داده پشیمان است و مقابل دوربینهای عکاسان که در بیرون از دادگاه غیرعلنی قرار داشت، لبخند نمیزد، ماجرا تا به امروز ادامه پیدا نمیکرد که به نامه عذرخواهی و شهید خطاب کردن کشته شدههای کهریزک برسیم تا بتواند اندکی از درد خانوادهها را با این کلمات تسکین دهد.
در این مسیر هفت ساله شاید خیلیها خواسته و ناخواسته آب به آسیاب دشمن ریختند و حساسیت پرونده را بالا بردند اما آنچه امروز در حال عیان شدن است رسیدن به نقطه پشیمانی است، البته الان باید حق داد که از مرتضی پذیرفته نشود.
وقتی دادگاههای برگزار شده برای واقعه را مرور میکنیم، وقتی یاد نحوه حضور مرتضوی در دادگاه میافتیم، وقتی یادمان میآید که درب ورد مجزا بوده و هیچگاه وی بازرسی بدنی نشد حق میدهیم به خانوادههایی که بارها و بارها به عنوان شاکی در این مسیر بازرسی شدند، مرتضوی را نبخشند، اما همه اینها باعث نمیشود که فتنه ۸۸ را انکار کرده و بگوییم آتشافروزانی که قصد براندازی نظام را داشتند مظلومند، نباید جوانان کهریزک را با آنهایی که عامدانه به جوانان بسیجی حمله کرده و باعث جراحتشان میشدند مقایسه کنیم.
نباید فراموش کنیم قصور اولیه را آنهایی کردند که از این فتنه و حامیان غربنشین اعلام برائت نکردند، مرتضوی هر قدر مقصر باشد قصورش از آنهایی که مردم را به خیابان کشیدند کمتر است هر چند که همین قصور مرتضوی هم باید برخوردی قاطعانه صورت گیرد.
سوشیانت آسمانی