?>?> قرآن «زینت‌المجالس» نیست | سیاست روز
جمعه ۲۹ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۲
کد مطلب : 102848
به بهانه رونمایی از کشتی طلایی مزین به آیات الهی

قرآن «زینت‌المجالس» نیست

قرآن «زینت‌المجالس» نیست

قرآن مطلا رونمایی می‌شود و هزاران انتقاد داخلی و خارجی را برمی‌انگیزد، مثل همیشه رسانه‌های معاند هم پای کار می‌آیند و می‌خواهند از آب گِل‌آلود ماهی‌خودشان را بگیرند. کاری با این معاندان نداریم که قصدشان مشخص است فقط یک سوال از رونمایی‌کنندگان و سازندگان این قرآن داریم، انصافا در شرایط فعلی که مردم دچار مشکلات معیشتی هستند و شنیدن اخبار اختلاس، حقوق‌های نجومی، املاک نجومی، احتمال گرانی انرژی و... آزارشان می‌دهد و هر ماه حسابشان را با دلهره چک می‌کنند تا ببنند در لیست قطع‌شدگان یارانه هستند یا نه، واجب بود چنین رونمایی را بگیرید؟!
کاری نداریم پول این رونمایی از کجا آمده و اینکه آیا کار صورت گرفته ارزنده و هنر محسوب می‌شود یا نه، فقط انصافا شرایط را بسنجید و بعد پاسخ دهید، پاسخی منصفانه و البته جامع نه از آن پاسخ‌ها که هزار حرف و حدیث بعدش به وجود آورد و باعث شود که آرزو کنیم کاش اصلا پاسخی نمی‌دادید. حالا داستان را یکبار دیگر از انتها به ابتدا مرور می‌‌کنیم، درست از پاسخ سازنده کشتی.

پاسخ صاحب اثر
می‌خواهیم داستان را از ته بخوانیم، برای همین از توضیحات روز گذشته سیدعلی‌اصغر موسویان کاتب قرآن کریم و صاحب اثر "کشتی مطلا" که به واکنش‌ها و انتقادات غیرمنصفانه کاربران فضای مجازی بیان شده است شروع می‌کنیم:
۱- موسویان ابتدا پاسخ را با هزینه‌کرد شخصی برای ساخت کشتی مطلا شروع کرده و می‌گوید: «خدمت مردم شریف ایران عرض می‌کنم کلیه هزینه‌های قرآن مزبور و سایر قرآن‌های قبلی به صورت کاملا شخصی پرداخت شده و هیچ یک از مسئولین در ۲۴ سال گذشته تاکنون حتی ریالی به اینجانب در تولید آثارم مساعدت نکردند.»
۲- بعد سراغ محل هدیه دادن این آثار رفته و ادامه می‌‌دهد: «این اثر ۲۶ کار قرآنی حقیر است که تمامی هزینه‌های آن برعهده خودم بوده و پس از اتمام کارها و رونمایی به حرم‌های مطهر ائمه طاهرین از جمله حرم مطهر حضرت معصومه(س)، حرم حضرت علی(ع)، امام حسین(ع)، حضرت عباس، امام رضا(ع)، حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و خدمت مراجع معظم تقلید از جمله دفتر مقام معظم رهبری، آیت‌الله سیستانی در نجف با افتخار اهداء شده است.»
۳- موسویان در ادامه به چرایی چنین هزینه‌کردی و اینکه چرا نباید به او انتقاد شود گفته: «بنده متحیرم چطور وقتی کسی در مسیر قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام هزینه‌ای می‌کند تمام هجمه‌های تبلیغات منفی به سویش برپا می‌شود که به جای چنین هزینه‌هایی به افراد حقیر و نیازمند کمک شود. در این خصوص عرض می‌کنم این حرف‌ها تازگی نداشته و تکراری است و یقینا چنین حرف‌هایی از سوی رسانه‌های تحت امر آمریکا و دولت‌های اروپایی حمایت شده و قصد تخریب ساحت مقدس قرآن اهل‌بیت و بزرگان دینی کشور را دارند. چطور وقتی آقایان بالانشین متمکن و برخی از مسئولین دولتی میلیاردها تومان در سال صرف سفرهای خارجی و تفریح به نقاط مختلف جهان می‌کنند سخنی از کمک به نیازمندان نمی‌شود اما درخصوص کارهایی مانند حقیر بایستی چنین هجمه تبلیغات وسیع را شاهد باشیم که عمدتا نیز از ناحیه رسانه‌های بیگانه می‌باشد کمااینکه مشابه این کارها توسط مقام معظم رهبری، آیت‌الله جوادی‌آملی و مکارم‌شیرازی و دیگر مراجع عظام تقلید نیز رونمایی شده است و متاسفانه دشمن خارجی و داخلی با چنین یاوه‌گویی‌هایی به ساحت مقدس قرآن و این حضرات توهین کرده‌اند....»
۴- وی درباره چرایی این کار نیز توضیح می‌دهد: «پیامبر اسلام فرمودند: هرگاه شخص مومنی از دنیا برود و برگه‌ای بر روی آن که حدیثی از من نوشته باشد روز قیامت آن برگه پرده‌ای میان او و آتش خواهد بود و خداوند به ازای هر حرفی که روی آن نوشته ۷ برابر پهناورتر از دنیا به او حسنه عطا می‌کند.»
۵- او کارش را با بارگاه ائمه مقایسه کرده و قیمت را بیان می‌کند: «این حدیث در کتابت قرآن که گفتار خداوند متعال است نیز صدق می‌کند، اگر کتابت قرآن بنده مقداری به طلا مزین شده اشکال دارد پس چرا در طول بیش از ۱۳۰۰ سال گذشته گنبد و ضریح امام معصوم(ع) به طلا و نقرجات مزین شده است چراکه حضرات معصومین نیز خود قرآن ناطق هستند وچه بسا در کنار کتابت قرآن شایسته است تمام آیات خداوند با طلای ناب به رشته تحریر درآید. ضمن اینکه اینچنین مطالب و عنوان آنها اظهرمن‌الشمس است که از سوی رسانه‌های آمریکایی تشویق شده‌‌اند. بنده یقین دارم که مردم شریف کشورم که شیعه اهل‌بیت(ع) هستند نسبت به ائمه طاهرین ارادت خاصی دارند و بنده اعلام می‌کنم که قرار است این قرآن مصلا در سوم شعبان مصادف با ولادت حضرت سیدالشهداء به حرم مولایمان اباعبدالله‌الحسین(ع) اهداء شود از خداوند متعال خواهانم که آن وصیتی که همواره دغدغه قرآن و حضرات معصومین و فرزند خلف حضرت زهرا(س) امام خامنه‌ای مدظله‌العالی است به مردم شریف کشورم و تمام مسلمانان در طول تاریخ رهنمون شود. مطمئن باشید تنها برنده این میدان دشمنان داخلی و خارجی هستند که با انتقادات بی‌اساس و غیرمنصفانه ما را از اهداف اصلی خود دور کرده و کار خودشان را به سرمنزل مقصود می‌رسانند.»
۶- و البته با عنوان چند نکته پایانی بحث را اینطور خاتمه می‌دهد: «امام معصوم فرمودند: اگر ۵۰ نفر به یک کار شما شهادت بدهند و تو نظر آن ۵۰ نفر را رد کنی نظر آن شخص و تمام آن ۵۰ نفر حجت است. بنده به تمام پیشنهادهای چند میلیاردی کشورهای عربی پاسخ منفی دادم چراکه کارهای حقیر به عشق اهل‌بیت و به قصد اهدا آن به آستان‌های مقدس بوده است. ضمنا قرآن مزبور از چوب ساخته شده و بدنه آن از ورق برنز بوده که پس از اتمام حکاکی آیات، بر روی آن آب طلا خورده است که در اصطلاح به آن مطلا گفته می‌شود. این قرآن شریف کلام خداوند است که بر قلب بهترین بنده عالم خلقت حضرت محمد مصطفی(ص) نازل شده است بنابر این تمام کلام خداوند باید بر طلای ناب ۱۸ عیار حکاکی و به رشته تحریر درآید.»
اما برای تحلیل این شش بند باید بنویسیم که جناب موسویان گرامی حتما هیچ‌گاه کسی کار شما را که برای ماندگاری قرآن و با نیت عمل به رهنمودهای پیامبر اسلام انجام داده‌اید تقبیح نمی‌کند اما برای بند یک و دو توضیحاتتان باید بگوییم که مهم نیست که هزینه قرآن چقدر شده و این هزینه چطور تامین شده است مانند آنکه مهم نیست که این هنر شما به بارگاه کدامیک از معصومین که قطعا برای ملت ایران عزیز و شریف هستند اهدا شده است، برادر بزرگوار و ارزشی مهم این است که یک قرآن‌خوان و یک اهل قرآن باید اولویت‌های جامعه را تشخیص دهد؟ جناب آقای موسویان آنجا هم که در گزارشات و یادداشت‌ها مدام از پرداختن دولت به معضلاتی با اولویت کمتر مانند استادیوم رفتن بانوان به جای حل معضل زنان سرپرست خانوار می‌نویسیم هم منظورمان بررسی غلط و درستی این اقدام نیست بلکه گلایه ما از عدم شناخت اولویت‌هاست، مثل این‌جا که به نظر می‌رسد اولویت نخست ماندگاری قرآن را که کمک به درک و فهم و عمل به آن است رها شده یا حداقل مانند این موضع مورد توجه و اطلاع‌رسانی قرار نگرفته است. نکته دوم اینکه شما برای رونمایی، از افرادی همچون تولیت آستان حضرت معصومه و نماینده ولی فقیه دعوت کردید و به هر حال وقت و هزینه آنها را هم گرفته‌اید که این خودش مصداق بارز هزینه شدن ریالی از احدی به جز خودتان برای این اقدام است.
اما بند سوم آنجا که دلخورید چرا هجمه‌ها به مومنین بسیار است و کسی به فلان هزینه‌کردها در فلان دولت گیر نمی‌دهد! باید بگوییم که از شما بعید است چنین اظهاری در توضیح چرایی رونمایی از کشتی مطلا در شرایط روز، چراکه پرواضح است که انتظاری که از اهل دین و قرآن‌خوان‌ها است به مراتب بسیار بالاتر از هر مسئول با هر سمت و جایگاهی است همانطور که قطعا می‌‌دانید که در تعابیر دینی ما این نکته وجود دارد که هر که از مراتب بالاتری در درک برخوردار است و البته نگاه‌ها و انتظارات بیشتری را به واسطه جایگاهش در جامعه داراست، خداوند از او انتظارهای بیشتری دارد و سخت‌تر هم امتحان پس می‌دهد.
برای بند چهارم یک سوال داریم، نمی‌توانستید قرآن را طوری دیگر ماندگار کنید؟ مثلا ترجمه قرآن به زبان‌های دیگر کشورها و توزیع رایگان آن در کشورها و یا حتی چاپ معمولی قرآن روی کاغذ معمولی با ترجمه و تفسیر فصیح و توزیع رایگان در مراکزی که نیاز دارند و یا... .
می‌دانیم برنده این میدان دشمنان خارجی هستند اما کاش شما هم کمی تامل می‌کردید که ببینید این معرکه را در چنین شرایط اقتصادی چه کسی راه انداخته؟! در نیت درست شما شکی نیست اما آیا می‌توان بدون تدبیر و با نیت صحیح هر کاری را در هر زمانی انجام داد و توقع نقد نداشت و با گفتن اینکه منتقدان به نفع دشمن کار می‌کنند قدرت نقد را از جامعه ساقط کرد؟! همه دوستدار ائمه هستیم، همه به بارگاه مطلای معصومین نقد نداریم همانطور که در طول این ۲۴ سال نقدی به کارهای شما نبود اما باز هم تکرار می‌کنم آیا الان زمان درستی برای چنین اقدامی بود؟! چرا یکبار شما تامل نمی‌کنید؟
مهم میزان هزینه و سرمایه نیست مهم اعتماد مردم به مقدسات است، مهم نزدیکی روحانیت و اهل تفکر و تامل به قرآن با مردم است که با چنین اقدامی به هم می‌ریزد.
بگذارید ساده بگوییم اصلا فرض می‌کنیم شما هزینه‌ای از جایی نگرفتید، همه کمک‌هایتان را هم به مستضعفان انجام داده‌اید، همه آن مدل ماندگار شدن قرآن را هم انجام داده‌اید، اما چرا برای آن کارهایتان رونمایی نگرفتید و اطلاع‌رسانی نکردید تا گزک دست دشمنان بدهید؟ اصلا به کلام رهبر معظم انقلاب و بنیانگذار انقلاب در این‌باره اشاره می‌کنیم.

امام خمینی(ره) و اهمیت قرآن
در وصیتنامه سیاسی - الهی امام خمینی(ره) که در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۶۱ نوشته شده است آمده: «اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ما ترک پیامبر اسلام - صلی‌الله علیه و آله و سلم - مسائل اسف‌انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی(ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‌ای کردند برای حکومت‌های ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه وآله و سلم - دریافت کرده بودند و ندای إِنّی تارکٌ فیکُمُ الثقلین در گوششان بود با بهانه‌های مختلف و توطئه‌های از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را - که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است - از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهی - که یکی از آرمان‌های این کتاب مقدس بوده و هست - خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه‌گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است. و هر چه این بنیان کج به جلو آمد کجی‌ها و انحراف‌ها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوت‌ها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاء الله، معصومین - علیهم صلوات الاولین و الآخرین - بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند - چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومت‌های جائر و آخوندهای خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیله‌ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد. و مع‌الاسف به دست دشمنان توطئه‌گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت‌ساز، نقشی جز در گورستان‌ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمی‌آورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار - صلی‌الله علیه وآله و سلم - و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن می‌گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده؛ و کلمه «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بی‌دین شده بود و اکنون نیز هست.»
امام خمینی(ره) همچنین در سخنرانی در جمع میهمانان خارجی در جشن پیروزی انقلاب در ۲۱ بهمن ۱۳۶۰ می‌فرمانید: «قرآن و اسلام مهجور و مظلومند؛ برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسائل مهم قرآنی و مسائل مهم اسلامی یا بکلی مهجور است و یا بر خلاف آنها بسیاری از دولتهای اسلامی قیام کردند. از مسائل مهم سیاسی قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف است - با تعبیرهای مختلفی که در قرآن کریم هست - منع تنازع بین مسلمین و سران مسلمین است که نکته‌اش را هم فرموده است که لا تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم ما بررسی کنیم به اینکه آیا این دو اصل مهمی که دو اصل سیاسی مهم اسلامی است، در بین مسلمین چه وضعی دارد. آیا مسلمین اعتنایی کرده‌اند به این دو اصل؟ و آیا تبعیتی کرده‌اند از این دو اصل مهمی که اگر اطاعت از آن بکنند، تمام مشکلات مسلمین حل می‌شود و اگر اطاعت نکنند فشل می‌شوند و رنگ و بویشان از بین می‌رود... احکام قرآن مهجور است به اینکه در ماذنه‌ها اذان می‌گویید و نماز می‌خوانید و اکثر احکام سیاسی اسلام را اعتنا به آن ندارید، از مهجوریت بیرون نمی‌رود قرآن. البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شئون زندگی انسان از امور لازم است، لکن کافی نیست. قرآن باید در تمام شئون‌ زندگی ما حاضر باشد. قرآن وقتی می‌فرماید: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا، می‌فرماید: وَ لا تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم؛ این طور احکام مترقی سیاسی که اگر به آن عمل بشود سیادت عالم مال شماست. این قرآن را مهجور کردیم همه و اعتنا نکردیم به این مسائل. باید قرآن در همه شئون وارد بشود، قرائت قرآن باید بشود. قرآن، ذکر، همه باید در همه جا باشد. در همه شئون انسانی اسلام باید قرآن وارد بشود، لکن بعضش باشد و بعض نباشد، اشکال است؛ اشکال در موارد دیگر نیست. در احکام سیاسی، دستور قتال می‌دهد با کسانی که با مسلمین مقاتله می‌کنند و امروز اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده و مقاتله می‌کند، امریکا در مقابل مسلمین ایستاده و مقاتله می‌کند، صدام مزدور امریکا در مقابل مسلمین ایستاده است و مقاتله می‌کند. خدا دستور داده است به اینکه با این اشخاصی که بر ضد مسلمین، بر ضد طایفه‌ای از مسلمین قیام کرده‌اند، با آنها مقاتله کنید.»

تدبر در قرآن
رهبر معظم انقلاب نیز در ۲۴ تیر ۱۳۸۹ اینطور می‌فرمایند: «در من بازهم به جوانان عزیزمان توصیه می‏کنم که با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست کنید. «و ما جالس هذا القرآن أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فی هدی او نقصان من عمی»؛ هر باری که شما با قرآن نشست و برخاست کنید، یک پرده از پرده‏های جهالت شما برداشته می‏شود؛ یک چشمه از چشمه‏های نورانیت در دل شما گشایش پیدا می‏کند و جاری می‏شود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، این‏ها لازم است.مقدمه‏ی این کار این است که بتوانیم قرآن را بخوانیم، بتوانیم قرآن را حفظ کنیم؛ حفظ قرآن خیلی مؤثر است. جوانها، دوره‏ی جوانی را، قدرت حفظ را قدر بدانند. خانواده‏ها به کودکان خودشان حفظ قرآن را تشویق کنند، آن‏ها را وادار کنند. حفظ قرآن خیلی باارزش است. حفظ قرآن این فرصت را به حافظ خواهد داد که با تکرار آیات، در قرآن قدرت تدبر پیدا کند. این فرصت است، این توفیق است؛ این را از دست ندهید. آن‏هائی که حافظند، این نعمت بسیار بزرگ الهی را قدر بدانند؛ نگذارند حفظشان ضعیف بشود یا خدای نکرده از دست برود. خواندن قرآن، از اول تا آخر، یک چیز لازمی است. باید قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همه‏ی معارف قرآنی یکجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمینی لازمند تا برای ما تفسیر کنند، مشکلات آیات را تبیین کنند، معارف آیات و بطون آیات الهی را برای ما بیان کنند؛ این‏ها همه لازم است. اگر این‏ها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو می‏رویم و توقف دیگر وجود ندارد.»

فریب با قرآن بر سر نیزه!
شاید حسن ختام این بخش باید سخنرانی حسن رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۹۲ قرار بگیرد: «قرآن را سر نیزه می‌برند و به نام قرآن جبهه قرآنی را شکست می‌دهند. در جنگ صفین در واقع نبرد بین قرآن و ضد قرآن نبود، تازه آنها قرآنی‌تر بودند، زیرا قرآن‌ها را سر نیزه‌ها زدند و گفتند زیر سایه قرآن قرار داریم. یک عده آدم مقدس مآب نفهم که نگاهشان به قرآن نگاه جدای از سبک سیاست، اقتصاد، اخلاق و زندگی است، بازی خوردند. پس جامعه قرآنی بودن فریبتان ندهد، یک وقت نه خودمان را با این اسم‌ها فریب بدهیم و نه بگذاریم کسی کلاه ‌ما را بردارد. چون آن کسانی که امام علی(ع) را کشتند و ترور کردند و به خاک و خون کشیدند، حافظان قرآن بودند. آنها از همه ما و شما قرآنی‌تر بودند. ابن عباس می‌گوید که در جنگ نهروان وقتی حضرت امیر(ع) مرا فرستاد که برو و با خوارج صحبت کن، وقتی به اردوگاه آنها رفتم و برگشتم دلم تکان خورد، چون دیدم که همه آنها داخل چادرها و خیمه‌ها نشسته‌اند و دارند قرآن تلاوت می‌کنند و بعد آمدم به حضرت امیر(ع) گفتم که ما با چه کسانی در ‌جنگیم؟ این‌ها همه سربازان خود شما بودند و جزء بهترین افسرهای شما بودند و پیشانی‌های آنها مانند زانوی شتر کبره بسته است و زخم شده است از بس که سجده می‌کنند. کنار هر خیمه‌ای که رد شدم مانند کندوی زنبور صدای قرائت قرآن می‌آید. حضرت امیر(ع) فرمودند که بازی آنها را نخور. پس مراقب باشید که از آن جامعه قرآنی‌ها نشویم که حافظ قرآن، تجوید قرائت و جلد زرکوب باشیم، اما پیش چشم ما علی ابن ابی‌طالب(ع) قربانی شود و این به دست خود ما اتفاق می‌افتد. این هم یک خطر دیگر است در مواجه با ارزش‌های قرآنی. قرآن برای تطبیق با مصادیق آمده و شب شعر نیست و الّا معاویه هم مجلس قرآن می‌گرفت، یزید هم مجلس قرآن می‌گرفت و به قاریان و حافظان جایزه می‌دادند.»

https://siasatrooz.ir/vdcayun6a49nwa1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی