بعد از بروز ناکامی نیروهای تندروی اصلاح‌طلب در تشکیل دولت همراه با خودشان، بحث‌هایی مطرح شد که آن شکست را پوشش دهد. از جمله مباحثی که مرتب به آن دامن زده می‌شود، موضوع حصر است.
هیچ یک از عناصر دلسوز مایل نیستند تا شرایط ویژه‌ای مانند حصر را شاهد باشند و همه باید تلاش کنند تا این شرایط ویژه به پایان برسد اما پایان دادن به این شرایط ویژه باید از مسیر مخصوص به خود انجام گیرد مگر اینکه بخواهیم به بهانه این موضوع، شرایط جامعه را تند کنیم که البته مجلس شورای اسلامی هم نشان داد که هیچ تمایلی به تندروی در صحنه سیاست و هیچ تمایلی به میدان دادن به نیروهای تندرو ندارد.
درحالی که نیروهای اصلاح‌طلب تندرو به شدت با برخی انتخاب‌ها مخالف بودند، همان وزرای پیشنهادی رأی بسیار بالایی آوردند و برعکس آنهایی که مورد اقبال نیروهای تندرو اصلاح‌طلب بودند، اصلاً در مجلس رأی نیاوردند. پس این نشان می‌دهد که مجلسی‌ها هم تمایلی بر تند کردن فضای سیاسی ندارند اما برخی تلاش دارند ناکامی خودشان را در این که قطعاً کسانی که به آنها رأی دادند مطالباتی دارند، اگر به گونه‌ای مدیریت نشود طبیعتاً موجب سرخوردگی پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان خواهد شد. لذا به نظر می‌رسد با شعارهای خاصی شاید یک بار دیگر فریب سیاسی صورت بگیرد و الا اگر دلسوز ملت و جامعه باشند، برای پایان حصر یک راه منطقی وجود دارد و آن راه این است کسانی که جوانان غیرتمند نسبت به رأی خودشان را تحریک کردند و به آنها اینگونه انتقال دادند که تقلب در انتخابات صورت گرفته یا باید اثبات کنند یا باید بگویند ما در این تحریک به دنبال منافع بودیم یعنی برای پوشاندن ناکامی خودمان، جامعه را تحریک کردیم، تنها راه همین است.
من خودم شخصاً حاضرم با کسانی که بحث تقلب را در انتخابات مطرح کردند به مناظره بنشینم و به یک جمع‌بندی در این زمینه برسیم یا ما اثبات می‌کنیم که آنها غلط فکر می‌کنند و یا آنها اثبات می‌کنند که تقلبی صورت گرفته است. البته این آقایون بلافاصله از شعار اولیه خودشان عبور کردند و گفتند بحث تقلب در انتخابات دیگر مطرح نیست و رخدادهای بعد از مطالبات این جوانان باید پیگیری شود، نشان از این دارد که از همان موقع استدلالی برای اثبات تقلب در انتخابات نداشتند و در این زمینه صرفاً می‌خواستند حس خودخواهی خودشان را ارضاء کنند. طبعاً اگر نتوانستند اثبات کنند تقلبی صورت گرفته و قطعاً هم نخواهند توانست، زیرا هیچ ادله‌ای برای ارائه به جامعه ندارند و حتی اگر ادعایشان این باشد که مراکز قانونی پیگیری نمی‌کنند، چرا به افکار عمومی این مطلب را عرضه نکردند.
هنوز هم دیر نشده است و می‌توانیم مناظره کنیم و آقای کروبی و جناب میرحسین موسوی اگر ادله‌ای دارند، بیایند در یک مناظره شرکت کنند و در فضای مجازی گذاشته بشود و این ادله اینها مورد بحث قرار بگیرد و یک بار دیگر قضاوت در این زمینه انجام شود. اگر نتوانستند راهی جز این نیست که بگویند ما احساسات را تحریک کردیم، خطا کردیم و بیشتر مسائل شخصی خودمان را پی گرفتیم تا منافع جامعه را. قطعاً این پایان مطلوبی برای حصر خواهد بود و طبیعتاً راه پایان حصر همین است که زمینه تکرار این مرزها را کاملاً محدود کند.
عباس سلیمی نمین - الف
