۱- آنها که چهار سال پیش میخواستند اهداف شوم خود را در آب گلآلود سوریه دنبال کنند، سیل اسلحه و شبهنظامیان را به سوی سوریه روانه کردند و امروز انساندوستان دوآتشهای شدهاند که بر جنازه کودکان و زنهایی که از زیر آوار بیرون میکشند، اشک میبارند و تقاضای آتشبس میکنند. آتشبس برای چه مقصودی؟ برای کمکرسانی به انسانهای بیپناه یا برای تجدید قوای شبهنظامیان و ادامه و استمرار جنگ. آمریکا که دست متحدان منطقهای خود را باز گذاشت تا از هر راهی که بتوانند تنور جنگ را گرم کنند، امروز در بنبست بیسرانجامی گیر کرده است که باید راه عربگریزی برای فرار از آن پیدا کند.
۲- اخباری که این روزها از تحولات سوریه منتشر میشود گویای افزایش سطح خشونت در این کشور بحران زده است. همزمان، تقابل مواضع روسیه و آمریکا به عنوان بازیگران جهانی میدان سوریه شدت یافته و دورنمای برقرار صلح و پایان مصائب انسانی این کشور را تیرهتر ساختهاست.چند هفته پس از پایان آتش بس سوریه، تنش و جدال لفظی میان مسکو و واشنگتن در زمینه تحولات این کشور به طور کمسابقهای فزونی یافته است .
۳- طی ۶۷ ماهی که از بحران سوریه میگذرد، بارها در پی گفت وگوهای طولانی، توافق برای آتشبس صورت گرفته ، اما هربار با آتشافروزی مجدد و پایبند نبودن به توافق، آتشبس بیثمر مانده است و هر یک از طرفها دیگری را به نقض آتشبس محکوم کردهاند.حدود هفت ماه پیش، آتش بس دیگری با توافق روسیه و آمریکا اجرا شد، اما به دلیل از سرگیری خشونتها، آتشبس پیشین نیز بدون هیچ دستاوردی شکست خورد. وجود ابهامهایی در توافقهای آتشبس و نکتههایی که خواسته یا ناخواسته مسکوت نگهداشته میشود، اسباب ضربه خوردن توافق و بیثمر شدن آن را به وجود میآورد.دولت سوریه از حدود یک سال پیش تاکنون با حمایت هوایی روسیه توانسته است کفه ترازوی تحولات میدانی را به نفع خود سنگین کند و شهرهای مهمی همچون حمص و حماه را در اختیار بگیرد.
۴- به نظر میرسد که ایالات متحده آمریکا از طریق رایزنیهای گسترده با روسیه به منظور برقراری آتشبس در سوریه ۳هدف اصلی را دنبال میکردند؛ اول اینکه بر نقش منفی و مخرب خود در سوریه که موجب گسترش تروریسم در این کشور شده، سرپوش نهاده و با انحراف افکار عمومی منطقه و جهان اینگونه القاء کنند که به دنبال راهکار مسالمتآمیز برای حل بحران سوریه هستند. دوم اینکه با برقراری آتشبس در سوریه ، روند پیشرویهای گسترده ارتش این کشور در نبرد با گروههای تروریستی ـ تکفیری را متوقف و یا حداقل کُند سازند ؛ پیشرویهایی که خواب را از چشمان واشنگتن و دیگر همپیمانان منطقهای آن یعنی عربستان سعودی، قطر و ترکیه ربوده بود. سوم اینکه فرصتی را جهت تقویت گروههای تروریستی ـ تکفیری در سوریه فراهم آورند، بدین معنا که از یک سو روحیه متلاشی شده آنها را تقویت و از سوی دیگر آنها را به انواع سلاحهای جنگی پیشرفته تحت عنوان نخنمای حمایت از گروههای مسلح به اصطلاح معتدل، تجهیز نمایند.
۵- ترکیه، عربستان، قطر و امارات متحده عربی مهاجمانی بودند که به رهبری آمریکا به دنبال کلاهی از نمد سوریه بودند که پس از صرف میلیونها دلار به هیچ یک از اهداف خود دست پیدا نکردند. روسیه، سوریه، ایران و حزبالله لبنان برعکس مدافعانی بودند که برای دفاع خود دلایل متقنی داشتند و غیر از روسیه که با محاسبات سیاسی قوی وارد این ماجرا شده بود؛ سه بازیگر دیگر علاوه بر محاسبات سیاسی به گونهای عقیدتی نیز بر حقیقت کاری که میکردند ایمان داشتند. طبیعی بود کسانی که انگیزههای قوی و مشروع نداشتند، امروز بخواهند از این ورطه خود را بیرون بکشند؛ زیرا چشمانداز آینده این جنگ درهم پیچیده نوید هیچ پیروزیای را نمیدهد. چنین بود که کنفرانس لوزان تدارک دیده شد و این بار دیگر با هیچ عذر و بهانهای نمیتوانستند ایران را حذف کنند و برعکس این ایران بود که در رفتن به لوزان تعلل میکرد؛ زیرا هدف کنفرانس مشخص بود.
۶- «اوباما» در پایان دوره هشت ساله ریاست جمهوری خود قرار دارد و آبان ماه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام خواهد گرفت. او نمیخواهد در فاصله چند ماه پایانی دوران ریاست جمهوری خود، نقطه عطف برجسته در سوریه، آن هم با آزادسازی حلب و دگرگونی استراتژیکی در جنگ سوریه به انجام برسد. سیاست روزآمریکا شعار آتشبس و نگه داشتن جنگ سوریه در حالت تعلیق است. اما گویا پوتین امتیازات بیشتری از اوباما میطلبد و نمیخواهد پیروزی در سوریه را به سادگی متوقف و از دست دهد. واقعیت این است که طرح محرمانه توافقی مسکو ـ واشنگتن در ماههاي گذشته با اعلام آتشبس شکننده به بنبست خورده است و مطبوعات غرب نوشتهاند «این هم نشد!»