یکم) جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با هر نیت و هدفی - وحدت برای معرفی کاندیدای واحد ریاست جمهوری و یا احیای ارزشها در جامعه - که تشکیل شده باشد، از آن جهت که میتواند در راستای وحدت و یکپارچگی بخش اعظمی از جامعه گام بردارد، فی نفسه عملی ممدوح و پسندیده بوده و جای تقدیر و تشکر از طراحان، بانیان، مجریان و حمایت کنندگان را دارد. از اینکه این بار جریان اصولگرایی متشکل از نحلههای مختلف و بعضاً متضاد در اقدامی انقلابی تصمیم گرفتند شیپور نظام جمع را از طرف درست آن در دست گرفته و همچون دمیدن صوراسرافیل موجی به راه بیندازند، تا بلکه با بسیج عمومی شاهد مشارکت حداکثری در پای صندوقهای رأی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری- ۲۹ اردیبهشت ۹۶- را باشند، صمیمانه تبریک گفته و موفقیت اسلام و مسلمین را خواستارم.
اگر این طرح علیرغم مخالفت و کارشکنی رقبای سیاسی انتخاباتی و کمکاری پرگویان بیعمل - اصولگرانماها - در عالم واقع نیز اتفاق بیفتد، آنگاه حضور چند ده میلیونی مردم آگاه، فهیم و رشید ایران اسلامی در پای صندوقهای رای، رکورد جدیدی را در تاریخ برگزاری انتخابات در کشور به ثبت خواهد رساند - در حال حاضر بالاترین درصد مشارکت ۸۵ درصد و مربوط به انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ میباشد - این حضور داوطلبانه، آگاهانه و عاشقانه یقیناً انقلاب را برای چند دهه دیگر بیمه میکند. حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رأی پیوسته به نفع نظام بوده و تأئید جمهوری اسلامی محسوب میشود.
حال اگر بخت و اقبال با اصولگرایان یار شد و دل مردم متوجه کاندیدای منتخب آنان گردید که چه بهتر علاوه بر اسلام، مسلمین نیز بهرهمند خواهند شد. در هر دو حال برد - برد با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی خواهد بود.
دوم) دوستان اصولگرا نباید جامعه را با پادگان نظامی یا انتظامی اشتباه بگیرند و انتظار داشته باشند که با یک طرح ساده و اعلام موجودیت و بیان مواضع انقلابی جدید و برشمردن مطالبات به حق و بجا مانده - انباشت شده ادوارگذشته - مردم همچون نیروهای نظامی تحت امر و گوش به فرمان، اطاعت امر داشته و بفرموده به هرکسی که آنها معرفی کردند بیخیال گذشتهها، بدون چون و چرا - سمعاً و طاعتاً – به کاندیدای منتخب آنها رأی بدهند وگرنه نیروی انقلاب اسلامی نخواهند بود. عزیزان باید بدانند که شعار بزرگی را برای جریان اصولگرایی در این دوره از رقابتهای انتخاباتی برگزیدهاند. تقسیم جامعه به نیروهای انقلاب اسلامی و لابد جناح مقابل هم ضد انقلاب اسلامی تلقی خواهند شد؟! کار خطرناکی بوده و دستآویزی برای دشمنان داخلی و خارجی خواهد بود. حال اگر به هر دلیلی کاندیدای نیروهای انقلاب رای نیاورد و به جای آن رقیب آنها رأی آورد آنگاه چه خواهند گفت؟
البته مردم هرگز اشتباهات گروههای سیاسی را به پای ارزشهای انقلاب و اسلام نخواهند نوشت چراکه به تجربه دیدهاند، آنهایی که تا آخر پای انقلاب ایستادهاند خود مردم بودهاند؛ فارق از جریانات سیاسی با هر اسم و رسمی زیرا که احزاب در ایران موسمی بوده و چون ابرهای بهاری در آستانه هر فصلی از انتخابات میآیند متراکم میشوند و بعد هم نباریده جای خود را به دیگری میسپارند.
سوم) نکته دیگری که میباید آویزه گوش گردانندگان این جبهه باشد، پرهیز از افراط و تفریط در مواضع است. بیتوجهی به آن باعث تردید در نیروهای اصولگرا و تقلیل رفتن در جبهه میشود. چراکه همه به یاد دارند در جریان انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در سال ۹۲ برخی از تئوریسینهای جریان اصولگرا جبهه اصلاحات را در کشور تمام شده تلقی کرده و برخلاف استراتژی همیشگی نظام مبنی بر ضرورت مشارکت حداکثری مردم معتقد به رقابت درونگروهی بین نحلههای اصولگرایی برآمدند و همین اشتباه استراتژیکی و راهبردی آنها در عدم شناخت واقعیتهای جامعه باعث اختلاف در درون این جبهه و عامل شکست در مقابل رقیب نه چندان قوی - بلکه ضعیف - شد.
حال چگونه سیاستمداران فراموشکار درصدد یارگیری از بین اصلاحطلبان به زعم خود خوشخیم برای جذب در جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی افتادهاند الله أعلم بذاتالامور. بهتر است دوستان ما به فکر نهادینهسازی اتحاد بین نحلههای اصولگرایان و تحمل همدیگر برای اهداف بزرگی که در پیش دارند باشند تا جذب از اردوگاه اصلاحطلبان! این نوع شعارها را کسی در حد شوخی هم از ما نمیپذیرد چه رسد به اینکه آن را جدی به گیرند.
چهارم) تجربه همیشه چراغ راه آینده بوده است. پیشنهاد میشود دوستان اصولگرا یکبار دیگر عملکرد خود را در تعیین لیست واحد برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در انتخابات پیشین یک بار دیگر مرور کنند. خواهند دید، در آن دوره با استفاده از ابزارهای فشاری که در اختیار داشتند فرمایشی بدون در نظر گرفتن مطالبات قاطع مردم و جریان اصولگرا لیست واحدی در تهران و برخی از حوزههای انتخاباتی رسیدند و بقیه کاندیداهای مطرح انصراف دادند، امّا هواداران و رأی اکثریت مردم را از دست دادند. گرچه دوستان به داشتن لیست واحد بعنوان یک دستاورد در آن دوره از انتخابات افتخار کردند. اما نه گفتند در مقابل آن مجلس دهم را بهراحتی از دست دادند. امیدوارم آن تجربه و افتخار در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری برای تعیین کاندیدای واحد ریاست جمهوری تکرار نشود!
پنجم) و کلام آخر - برخی پیمایشهای میدانی هم نشان میدهد که مطالبات دوسوم همین مردم از دولت آینده رونق اقتصادی با کنترل تورم، ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است. در عین حال اظهار داشتهاند در صورت رقابت رئیس دولت فعلی با کاندیداهایی که تاکنون مطرح بودند متوسط بین ۳۰ تا ۴۵ درصد آرای مردم را از آن خود خواهد کرد. بنابراین موفقیت برای رقابت با رئیس دولت یازدهم تنها و تنها در صورتی قابل تصور است که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، پس از اقناع یاران و هواداران خود، با یک کاندیدای واحد جامعالشرایط و مقبول در افکار عمومی با درنظر گرفتن رأی و نظر مردم وارد صحنه رقابتهای انتخاباتی شود. در عرصه رقابتها نیز فقط و فقط با معرفی توانمندیهای کاندیدای خود و جلب اعتماد اقشار مختلف جامعه برایند.
از دو قطبی شدن فضای تبلیغاتی انتخابات به جبهه نیروهای انقلاب و غیرانقلاب و همچنین از دشمنی و مخالفت با رئیسجمهور محترم که ناخواسته تضعیف نظام است جداً پرهیز نمایند! پرواضح است که خیل عظیم مردم انقلابی ایران اسلامی با سلیقههای متفاوت و ذائقههای مختلف که بزرگوارانه با مناعت طبع و با نثار جان و مال پای ارزشهای انقلاب اسلامی و منویات امام امت و رهبری معظم مردانه ایستادهاند را در هیچ گروه و جبههای نمیتوان محدود کرد.