اقدام آمریکا و انگلیس در انعقاد قرار داد تسلیحاتی با استرالیا با محوریت ساخت زیردریایی هستهای برای این کشور با واکنشهای گستردهای در جهان مواجه شده است. از یک سو بسیاری از کشورها آن را اقدامی مغایر با امنیت جهان و زمینه ساز رقابت هستهای در جهان می دانند و از سوی دیگر برخی کشورها مانند فرانسه نیز آن را خنجر از پشت عنوان میکنند چرا که پیش از این فرانسه با استرالیا برای ساخت زیر دریایی قراردادی ۹۰ میلیارد دلاری امضا کرده بودند که اکنون لغو شده است. این رفتار از سوی بایدن در حالی صورت گرفته است که پیش از آن نیز در دوران ترامپ این رفتارها تکرار شده بود و وی بسیاری از توافقات با سایر کشورها را لغو و یا با اعمال فشار برکشورها آنها را به لغو قرار داد با کشورهای دیگر وادار ساخته بود. آنچه در باب قرار داد انگلیس و آمریکا با استرالیا مطرح شده است در حالی زمینه ساز نزاعهای بسیاری حتی با متحدان اروپایی آمریکایی شده است که یک نکته مهم در آن وجود دارد و آن ماهیت رفتاری نظام سرمایه داری است. نخست آنکه آمریکا و انگلیس به عنوان کانون نظام سرمایه داری برای رسیدن به منافع اقتصادی نه تنها راه خیانت به متحدانشان را پیموده اند بلکه قوانین و مقررات جهانی را نیز نقض کردهاند چنانکه عملکرد آنها نقض آشکار منع گسترش سلاحهای هستهای است که مغایر با قوانین ان پی تی میباشد. دوم آنکه واکنش کشورهای اروپایی از جمله فرانسه به این قرار داد بیش از آنکه از جنس نگرانی برای امنیت جهان باشد از جنس اقتصادی است و فرانسه خشمگین از لغو قرار داد اقتصادی و منافعی است که در قبال توافق با استرالیا به دست میآورد. به عبارتی دیگر بخشی از نظام سرمایه داری یعنی آمریکا و انگلیس برای منفلع اقتصادی امنیت جهان را به خطر انداخته و به متحدانشان نیز خیانت کردهاند و فرانسه به عنوان بخش دیگری از نظام سرمایه داری نه به دلیل تهدیدات امنیتی زیر دریایی هستهای بلکه صرفا به خاطر منافع اقتصادی با این قرار داد مخالفت کردهاند. چنین رویکردهای کاسبکارانه و اقتصادی از سوی نظام سرمایه داری را در سایر مسائل جهانی میتوان مشاهده کرد که از آن جمله عدم اجرای تعهدات اروپاییها در قبال لبنان بوده که به رغم برگزاری سه نشست بینالمللی برای کمک به این کشور در نهایت نه تنها کمکی به آن نکردهاند حتی مانع ارسال سوخت به این کشور شدهاند و زمانی نیز که حزبالله سوخت را از ایران برای مردم لبنان تامین کرده به تحریم آن پرداختهاند. نمود دیگر این نوع رفتار را در افغانستان میتوان مشاهده کرد چنانکه آمریکا و ناتو بدون مسئولیت پذیری و صرفا برای منافع اقتصادی و سیاسی خویش، افغانستان را در بدترین وضعیت ترک کردهاند که زمینه ساز بحران انسانی و سیاسی در این کشور شده است. عدم تعهد پذیری و منفعت طلبی نظام سرمایه داری مسئلهای است که گاه آنها را در برابر جهان و گاه در مقابل هم قرار میدهد چرا که ماهیت نظام سرمایه داری منفعت بیشتر بدون هیچ گونه نگاه انسانی و تعهد پذیرانه است که نتیجه آن را در بیسامانی و بحرانها و جنگهای جاری در جهان میتوان مشاهده کرد.
نویسنده: قاسم غفوری
نویسنده: قاسم غفوری