نشسته بود در آبدارخانه روزنامه سیاست روز و بلند بلند با خودش حرف می‌زد: "با بهره‌گیری از شرایط پسابرجام، شناسایی و تامین نژادهای برتر دام و ورود آنها به کشور و دستیابی به نژادهای بومی برتر با دور‌گ‌گیری در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی انجام گرفته است."
نزدیکتر رفتم که صدایش را بهتر بشنوم. خودش بود.خود خودش بود. همان ننجون استکبارزده‌ای که از همان اول می‌دانستم با بیگانگان و اتاق فکر موساد و سازمان سیا، ارتباط دارد. داشت همینطور "پسابرجام" و "اقتصاد مقاومتی" را تضعیف می‌کرد.
ادامه داد: "اساس، با بهره‌گیری از ظرفیت گسترش همکاری‌های بین‌المللی پس از توافق برجام، رایزنی با کشورهای پیش‌رو آغاز شد و پس از بررسی دقیق و انطباق شرایط پرورش دام با اقلیم کشور، هماهنگی برای انتقال دام و..."
یعنی چه؟ مگر می‌شود یک نفر در روزنامه اصولگرای اصلاح‌طلب سیاست روز بنشیند و آب به استکبار دشمنان، امپریالیسم شرق و غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار بریزد؟ پریدم وسط آبدارخانه و دست راست را به موازات شانه چپ بالا بردم و به صورت مستقیم خواباندم روی گونه چپ این پیرزن معلوم‌الحال و برق از سرش پراندم.این بار دست چپم را برده بودم بالا که فرود بیاورم روی گونه راستش که ملتمسانه روزنامه‌ای را نشانم داد و با چشم و ابرو فهماند که این حرف‌ها را از خودش درنیاورده و توی روزنامه نوشته‌اند.
حق با "ننجون" بود. خجالت کشیدم که چرا پیرزن بینوا را تنبیه کردم. حالا نشسته‌ام توی اتاقم و در را هم بسته‌ام و روزنامه می‌خوانم. نگو این بیانات ربطی به "ننجون" نداشت و در واقع "بیانیه روشنگری وزارت جهاد" است که پای پسابرجام و اقتصاد مقاومتی و تحولات سوریه و یمن را وسط کشیده و قضیه واردات گاو را به شکل استادانه‌ای توجیه کرده است.
"ننجون" خیلی شانس آورد که هنوز به این پاراگراف نرسیده بود وگرنه به دلیل ارتباطات پنهانش با روسیه به ایشان رحم نمی‌کردم. خودتان بخوانید و قضاوت کنید:
گوسفند نژاد رومانف نیز با قابلیت چندقلوزایی و افزایش تولید گوشت در دوره پرورش نیز به منظور اصلاح برخی نژادهای گوسفند کم‌بازده بومی وارد شده تا از طریق گسترش پرورش آن به معیشت و اقتصاد خانوارهای روستایی و همچنین به تامین صد درصدی نیاز کشور به گوشت قرمز در داخل کمک شود.
رومانوف... چندقلوزایی... گوسفند... معیشت... آخ‌آخ‌آخ!
