نژادپرستی و ضدیت با آن واژهای است که در ادبیات حقوق بشری جهان به کرات به کار رفته است در حالی که در جوامع بشری نیز اقداماتی در این عرصه صورت گرفته چنانکه یک سال پس از حادثه شارلوتسویل در ویرجینیای آمریکا، جمعی از مردم این شهر با برگزاری راهپیمایی، هرگونه خشونت های نژادپرستی را محکوم کردند. راهپیمایی روز ۱۱ اوت [۲۱ مرداد ماه] سال گذشته، نژادپرستان در شهر شارلوتسویل ایالت ویرجینیا، در پی درگیری میان گروههای طرفدار برتری نژادی سفیدپوستها (سفیدبرترپندارها) –از قبیل نئونازیها و گروه نژادپرست کو کلاکس کلان– و معترضان به نژادپرستی، به خشونت کشیده شد.
در همان روز، یک دستگاه خودرو با سرعت زیاد، شماری از معترضان به تجمع نژادپرستان را زیر گرفت. بر اثر این حادثه، یک نفر کشته و ۲۱ نفر نیز زخمی شدند. همزمان با سالگرد این حادثه مقامات آمریکایی و البته اروپایی نیز در باب محکومیت نژادپرستی صحبت کردند چنانکه مرکل صدر اعظم آلمان ادعا کرده در این کشور نژادپرستی معنایی ندارد. البته این ادعای مرکل در حالی مطرح می شود که آلمان در نیمه ابتدایی سال ۲۰۱۸ حدود ۶۲۷ حمله به پناهندگان خارج از محل اقامت آن ها و همچنین ۷۷۷ حمله به محل اقامت آن ها وجود داشته است که در اثر آن حدود ۱۲۰ نفر مجروح شدند.
حال این سوال مطرح میشود که ریشه گسترش نژادپرستی در آمریکا و اروپا چیست و چرا ادعای سران این کشورها مبنی بر مقابله با نژادپرستی به حقیقت نمیپیوندد؟ پاسخ به این پرسش را در ساختار حاکم بر این جوامع میتوان جستجو کرد. گزارشهای نهادهای حقوق بشری نشان میدهد که در درون آمریکا تبعیض علیه اقلیتهای دینی و نژادی به شدت بالاست چنانکه از دو نیم میلیون زندانی دو سوم آن سیاه پوست هستند جالب توجه آنکه اکثر کشته شدهها به دست پلیس را سیاه پوستان تشکیل میدهند در حالی که پلیسهای سفید پوست خاطی هرگز مجازات نشده و تبرئه شدهاند. اعمال محدودیتهای گسترده علیه لاتین تبارها و مسلمانان از دیگر مسائل مطرح در آمریکاست.
جالب آنکه دولتمردان آمریکا خود نژادپرستترین ساختار را ایجاد کردهاند چنانکه از جنگ افغانستان با عنوان جنگ صلیبی یاد میکنند و ادعا دارند که این فقط آمریکاست که می تواند جهان را بسازد و سایرین باید مطیع باشند.
معرفی اسلام به عنوان تروریسم بعد دیگر این نژادپرستی را نشان میدهد. در جوامع اروپایی نیز به کرات این نوع رفتارها دیده میشود چنانکه قوانین ضد حجاب در این کشورها و محدود سازی حقوق مسلمانان و پذیرش گزینشی پناهجویان بهگونهای که بعضا فقط مسیحیان پذیرفته می شوند بر این امر دامن میزند. نکته مهم آنکه همین کشورهای مدعی حقوق بشر درباره رفتارهای نژادپرستانه رژیم صهیونیستی که این روزها در قالب قانون کشور یهود صورت میگیرد سکوت کرده و از آن حمایت میکنند این رفتارها سندی بر ماهیت نژادپرستانه سران غرب است که زمینه ساز ترویج و گسترش چنین تفکری در میان افکار عمومی غرب میشود.
لذا مقابله با سران غرب خود راهکاری برای مقابله با رفتارهای نژادپرستانه است که میتواند تحقق بخش حقوق فردی و جمعی باشد.
نویسنده: علی تتماج