رژیم صهیونیستی طی روزهای اخیر بر شدت حملات به غزه افزوده است چنانکه منابع صهیونیستی از حمله ارتش این رژیم به مواضع جنبش مقاومت حماس در نوار غزه خبر میدهند.ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شده جنگندهها و سایر هواپیماهای این رژیم، یک کارخانه سیمانسازی را که حماس از آن برای احداث زیرساختهای زیرمینی و تونل استفاده میکرده هدف حمله قرار دادهاند. همچنین تانکهای رژیم صهیونیستی چندین نقطه متعلق به مقاومت فلسطین در مناطق مختلف نوار غزه را گلوله باران کردند. حال این سوال مطرح میشود که چرا بر شدت حملات صهیونیستها افزوده شده و چه اهدافی را در ورای آن دنبال میکنند؟ پیش از هر چیز این اصل مطرح است که تجاوز صهیونیستها به غزه امری تقریبا روزانه است که از سال ۲۰۰۵ یعنی زمان خروج نیروهای این رژیم از غزه صورت میگیرد اما اینکه چرا در مقطع کنونی بر شدت حملات افزوده است چند نکته قابل توجه است. نخست آنکه نتانیاهو با طرح اشغال کرانه باختری و رود اردن در حالی فرار از شکست و حتی حذف رقبایی همچون بنی گانتص بود که عدم همراهی دوستان اروپایی و حتی آمریکایی صهیونیستها با این طرح عملا این سناریو ناکام ماند در همین حال همزمان نیز نتانیاهو با اعتراضهای شدید به سیاستهای اقتصادی و دیکتاتوری که بر اراضی اشغالی حاکم کرده مواجه شده است. در همین حال نتانیاهو که با هدف قرار دادن سوریه و لبنان به دنبال قدرت نمایی با واکنش قاطع سوریه و هشدارهای حزبالله دیگر توان بهره گرفتن از این سناریو را نیز ندارد. بر این اساس میتوان گفت که نتانیاهو با تجاوزهای مکرر به غزه سعی در انحراف افکار عمومی از این ناکامیها دارد. دوم آنکه نتانیاهو در حالی سازشکاری امارات را برگ برنده خود میداند که سعی دارد تا از این مولفه باری تضعیف روحیه فلسطینیها و نیز سنجش واکنش سایر کشورهای عربی بهره گیرد تا به افکار عمومی رژیم صهیونیستی، سازشکاری کشورهای را نمایش دهد. تجاوزات صورت گرفته به غزه را میتوان طرحی در این چارچوب دانست که سکوت سران ارتجاع عربی و عدم ورود شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب به اعتراض هر چند ظاهری به این تجاوزات برگ برندهای برای نتانیاهو ارزیابی میشود تا شاید با این حربه بر مشکلات داخلیاش سر و سامان دهد. به هر تقدیر تجاوزات صورت گرفته به غزه نه از روی قدرت بلکه برگرفته از چالشهای گسترده صهیونیستها که با کشتار غزه به دنبال پنهان سازی آن هستند.
نویسنده: فرامرز اصغری