حجت الاسلام پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: نکته این است که سینما آیینهای است که باید با مردم حرف بزند و واقعیات را منتقل کند حال اگر این آینه بزرگنمایی ببیش از حد داشته باشد رسالت خود را خراب کرده است.
دومین جلسه از سلسله نشستهای «نسبت سینمای ایران و منافع ملی» با موضوع «سینمای اجتماعی و بازنمایی مصلحانه جامعه» با حضور علیرضا رضاداد (مشاور ارشد سازمان سینمایی و دبیر جشنواره فیلم فجر)، حجتالاسلام نصرالله پژمانفر (عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی)، منوچهر محمدی (تهیه کننده سینما) و محسن یزدی(کارشناس سینما و مدیر مرکز مستند سوره) عصر روز دوشنبه (۳ آذر) در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
علیرضا رضا داد طي سخناني گفت: در مطالعهای که ظرف چند روز گذشته داشتم فهرستی از کارگردانانی که در حوزه سینمای اجتماعی کار کردند استخراج کردم و دیدم ۵۰ کارگردان یک یا چند اثر را در این حوزه ساختهاند. اینها همه کارگردانان موثر و شناخته شده هستند، پس از انقلاب سرمایه بسیار زیادی مصرف شده و دستاوردهای بسیار خوبی ایجاد شده که جای خالی آنها در این نشستها دیده میشود آنها صاحبان آثار هستند. در ادامه این نشست محسن یزدی به تاثیر سینما بر جامعه اشاره کرد و گفت: تاثیر سینما بر اقشار مختلف جامعه است و موافق این امر هستم که این نوع بحثها باید در محیط علمی ادامه پیدا کند. منتقدین هم روی برخی از آثار سینمایی در حوزه اجتماعی بحث دارند و اگرنه ما معتقدیم سینما در این کشور ارزشمند است. از شخص اول مملکت تا مجلس و دولت و.. همه درگیر سینما هستند و به آن احترام میگذاریم. سالانه حداقل ۷۰ یا ۸۰ میلیارد در این سینما هزینه میشود و به همین دلیل این نکته حائز اهمیت است که باید دقت نظر بیشتری شود. مدیران فرهنگی باید دقت نظر بیشتری داشته باشند. وقتی انتقادی صورت میگیرد میگویند منتقد سیاست را دخالت میدهد، درحالی که اینگونه نیست. سطح بحث بسیار بالاتر از بحثهای سیاسی است. هیچگاه منتقدین به سیاهنمایی در سینما همه سینما را متهم نکردند یا همه فیلمسازها متهم نشدند. بحث بر اساس فیلمهای محدودی است که دست به بزرگنمایی مشکلات جامعه و تحریف واقعیت میزنند.
در ادامه حجتالاسلام پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس به اولویتهای سینما اشاره کرد و گفت: ابتدا باید ببینیم سینما ماموریتش چیست. صرفا سرگرم کننده برای مخاطب است یا رسالتهای دیگری دارد. در موضوع سرگرم کردن نیز فاکتورهایی داریم که باید به آن توجه شود. اما سینما ماموریت بسیار بزرگی دارد و توانسته به عنوان یک جهش در خدمت انسان قرار گیرد. شاید بسیاری از مباحث را که نمی توانستیم منتقل کنیم سینما فرصت و ظرفیت بسیار بی نظیر و بی بدیلی را فراهم کرده بتوانیم ناگفتههایی را بیان کنیم. نکته این است که سینما آیینهای است که باید با مردم حرف بزند و واقعیات را منتقل کند حال اگر این آینه بزرگنمایی ببیش از حد داشته باشد رسالت خود را خراب کرده است. بایدآئینگی کند. البته جذابیتها و ویژگیهایی نیز باید داشته باشد که بتواند مخاطب را از خانه بیرون بیاورد و در سالن سینما بنشاند.
وی در ادامه تاکید کرد: ممکن است مسئله کوچکی در اجتماع ما بایدگزارش داشته شود که مسئولین را متوجه سازد که بسیار هم مناسب است، اما این مسئله اجتماعی اگر در سطح سینما تعمیم داده شود ذهن مردم را مشغول میکند. اینجاست که باید بررسی کنیم توانسته سینما رسالت خود را به درستی انجام دهد یا خیر. سینما باید واقعیت را نشان بدهد نه بزرگ نمایی و نه ناچیز و حقیرنمایی کند.
در بخش دیگری از نشست رضاداد به مسایل اجتماعی پیرامون هنرمندان اشاره کرد و گفت: فیلمهای اجتماعی به مسایلی میپردازد که کارگردان آن را حس کرده و یا روی آن مطالعه داشته، گاهی هنرمند لایههایی از مسایل اجتماعی رامی بیند که مدیر پشت میزش آن را درک نمی کند.
منوچهر محمدی هم در این نشست به این نکته اشاره کرد که مدیران فرهنگی رسالت خود را به درستی انجام نمی دهند وی تاکید داشت: نباید سینمای ایران را متهم کنیم. در جایی مثل مجلس که وزرا برنامه هایشان را ارایه میدهند و رای اعتماد میگیرند چقدر برروی برنامهها مطالعه میشود و اجرایی شدن آنها مورد سوال قرار میگیرد. برنامههایی که از وزرا میشنویم شبیه به انشا است. حال چگونه و با چه عقبه و زیرساختی انتظارات ما از فرهنگ و سینما قابل حصول است.
وی ادامه داد: عمق استراتژیک امنیتی و نظامی ما در منطقه تعریف دارد. اما آیا عمق استراتژی فرهنگی ما تعریف شده است؟ ما با پیشینه تمدنی غنی زبان پارسی نه تنها عمق استراتژی فرهنگی را از دست رفته تلقی میکنیم بلکه جریان سینما و فرهنگ ما حتی نمی تواند دایره مخاطبین خودرا در داخل به درستی حفظ کند و دچار سردرگمی میشود. در شرایط فعلی جزء معدود کشورهایی هستیم که بر مبانی استقلال خودمان پافشاری میکنیم و هزینه استقلال را مردم با سعه صدر میپردازند اما فرهنگ با این بودجه که ذکر آن رفت چه ماموریتی باید انجام دهد. سهم بودجه فرهنگ در کشور به نسبت سایر بخشها چه اندازهای است؟ نکته دوم که جزء گزارههای اصلی بحث است این است که ما به عنوان واقعیت باید بپذیریم یک فرهنگ عمومی در کشور داریم که با آن درگیر هستیم. سینما معلول شرایط فرهنگ عمومی است ونه تغییر دهنده آن. فرهنگ عمومی قطورتر و محکمتر و دارای لایههای پیچیده تری است و سینمای ما قدرت هنجارسازی و جریان سازی پیدا نکرده است.
در ادامه نشست رضاداد به ارزش سینمای ایران اشاره کرد و گفت : سینمای ایران سینمای ارزشمندی است و آثار درخشانی در آن وجود دارد تنه اصلی سینمای ایران ارزشمند است . هنر متعهد و دردمند و علاقمند به پیشرفت باید به گونهای از این ابزار بهره ببرد که آینه و واقع نمایی کند دردها را به مخاطبین و صاحبان درد از یک سو و کسانی که به این دردها باید رسیدگی کنند بازنمایی کند. هنرمند مسئول پیشگام و پیشقراول جریان اجتماعی است انتظار میرود متعهدانه و دردمندانه بازنمایی کند و آینه باشد در مقابل جامعه. نگاه این هنرمند متعهد نگاه حکیمانه و طبیبانه است و نمی توانیم برای هنرمند تعیین تکلیف کنیم.