جوانی هستم که کودکی خود را با مادر خود تنها زندگی میکردم. نمیدانم پدرم کیست؟ آیا زنده است یا مرده؟ آیا این خانم نیز به راستی مادر من است یا اینکه مادر من نیز مانند بسیاری دیگر از زنهای این مرز و بوم قربانی زیاده خواهی شده است و من را به دست این خانم سپرده است؟ اینقدر از این داستانها در اطرافمان رخ داده است که دیگر دارم به زندگی خود نیز مظنون میشوم؟ البته خیلی شوکه نخواهم شد که روزی مادر من نیز به من همچنین حرفی را بزند حتی از او بابت سالها زحمت و درد و رنج برای حفظ امانت تشکر خواهم کرد.
آیا من تقصیر کارم که یک سری به اصطلاح انسان قوانینی را سر نیزه کرده و بر سر ما با توپ و تانک پرتاب میکنند. چرا هیچکدام از بندهای حقوق بشری شامل حال ما نمیشود؟ اصلا عجیبتر اینکه چرا برخی از همین بندها دلیل بدبختیهای ما از زمان تولد است. از کودکی تا به امروز هر لحظه احتمال مرگ، نداشتن امنیت جانی و مالی را با تمام وجود تجربه کردهام؛ خوراک و پوشاک و مسکن و مراقبتهای پزشکی و آموزش و ... که دیگر پیشکش. دلیل کوبش بر سر ما و سلب آزادی ما، آزادی است آیا خنده دار نیست؟ مواردی که ذکر کردم از خودم نبود برخی مواد حقوق بشری بود که مخصوصا در مورد کودکان صادق است. مراجعه کنید به بندهای ۱ و ۲ و ۳ و ۱۸ و ۲۵ و ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر که هیچ وقت شامل حال ما نشده است گویا ما بشر نیستیم.
البته از بزرگان کوچک غربی نمیتوان انتظاری دیگر داشت زیرا کودکان در جوامع آنها نیز خیلی مورد توجه نیستند و بیشتر زیر پای خواستههای افسارگسیخته بزرگترهای خود در حال له شدن هستند. آمار سقط جنین ، کودکان بیسرپرست و نامشروع و ... که طبل رسوایی آن در همه جای عالم شنیده شده است. اینها آیا به حال کودکان جوامع دیگر دل سوزی دارند قطعا نه! برای آنها تنها یک چیز مهم است لذت و سود بیشتر شخص خودشان!
روی سخنم با شما مسلمین است. مدتها بود که عادت کرده بودم وضع موجود را بپذیرم و منتظر فرجی باشم. به نظر بخاری از شما بلند نمیشد. نه از دولتهای شما، و نه از شما که در مقابل این رفتارهای نانجیبانه دولتهای خود سکوت میکردید. اما در این یکساله اخیر خیلی به آینده امیدوار شدم وقتی دیدم در مرز ما و اطراف ما مردم مصری اینگونه به پا ایستادند و حاکم نامرد خود را که از ورود آذوقه غذایی در زمان جنگ به منطقه ما جلوگیری میکرد به پایین کشیدند. خوب جای امیدواری هم دارد مردم کشورهای دیگر هم همینطور هرجا قیامی ضد ظلم شکل گیرد ما امیدوار میشویم زیرا کم کم مردم بیدار شده و ریشه ظلمهای اصلی جهانی را خواهند شناخت و به حال ما چارهای خواهند اندیشید.
ای مسلمین حقوق اسلامی خودتان را میشناسید؟ بهتر است زودتر دست به کار شوید وگرنه دوباره حقوقتان را دشمنانتان مینویسند. تا دوباره بیدار شوید و به ظلم رفته بر خودتان اطلاع یابید دوباره چندین دهه را از دست خواهید داد. البته در گذشته تلاشهایی شده است که این تلاشها صورت اجرایی به خود نگرفته است. یکی از دلایل فراموشی طولانی مدت نسبت به این تلاشها همین دولتهای خودکامه رو به زوالتان بودهاند. از اتفاقات تاریخی باید عبرت گرفت از تلاشهای گذشتگان استفاده کرد و سعی کرد نقاط مبهم و تاریک و نقاط ضعف کارهای آنها را گرفت تا با قوت بیشتری بتوان به جلو رفت. حقوق بشر اسلامی یکی از تلاشهای مهم در این رابطه است. از بندهای آن برای تنظیم قانونی لازمالاجرا و جدید بین مردم ممالک اسلامی باید استفاده کرد. نباید بگذاریم کودکی بچههای ما مانند کودکی ما تلف شود.
برخی از مواد حقوق بشر اسلامی درباره کودکان را جهت بررسی پیشنهاد میکنم در زمینههای دیگر نیز میتوان موارد مناسبی پیدا کرد(مواد ۲ و ۳ و ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۷ و ۱۸). این موارد به صورت مستقیم و غیر مستقیم در مورد ما که تا بحال زیر پا گذاشته شده است آینده نیز بسته به تلاش ما دارد. ما در مقابل کودکان حال و آینده مسئولیم و باید دست به کاری بزنیم.
فکر میکنم تجربه قرن اخیر جهان اسلام و نابودی زندگی امسال من از کودکی تا حال بهای سنگینی بوده است و تنها راه نجات مردم سرزمین من و حتی خود شما، اتحاد و برادری خود شما و اتکا به قدرت خودتان است همین و بس.
پيمان خاكساري