سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۹
کد مطلب : 100599
تحلیلی بر سخنان مهم سردار سلیمانی

پس چه کسی می‌ماند؟ اینها همه مردم ما هستند

پس چه کسی می‌ماند؟ اینها همه مردم ما هستند

یک نفر همچون سرلشکر قاسم سلیمانی با نگاهی ژرف به جامعه و همه اجزای آن باید پیدا شود تا بگوید؛ «اگر بخواهیم دائم از القاب بی‌حجاب و باحجاب یا اصلاح‌طلب و اصولگرا استفاده کنیم، پس چه کسی می‌ماند؟»
شاید هر فردی و هر شخصیتی به خود اجازه ندهد که درباره موضوع بی‌حجاب و باحجاب یا اصلاح‌طلب و اصولگرا با چنین صراحتی سخن بگوید و این جریان دوقطبی و چند قطبی که باعث شده تا فاصله‌های میان افراد جامعه را زیاد کند، به نقد بکشد.
اما هنگامی که فردی همچون سردار سرلشکر قاسم سلیمانی احساس خطر کرده و وارد میدان می‌شود، این آتش به اختیاری درباره موضوع بسیار مهم از سوی یکی از فرماندهان ارشد سپاه مطرح می‌شود و اتفاقاً به هدف هم می‌خورد.
مدت‌هاست که جامعه به خاطر برخی خط‌کشی‌ها و تمایز قائل شدن‌ها، فضای تضاد و دوقطبی به خود گرفته و همین امر باعث بسیاری از معضلات و مشکلات اجتماعی و فرهنگی شده است.
شاید سردار به روی ماجرا اشاره کرده و عمق آن را به رسانه‌ها و دیگر کارشناسان واگذار کرده است تا هر چه بیشتر در این زمینه به بحث و بررسی بپردازند و اکنون که یکی از فرماندهان ارشد سپاه که نزد مردم محبوبیت بسیاری دارد در اینباره سخن گفته، پس لازم است به موضوع طرح شده از سوی او بیشتر پرداخته شود.
موضوع بی‌حجاب و با حجاب از نظر فرهنگی و اجتماعی یکی از موضوعات مهم جامعه است، هر فرد و هر شهروندی یک حقوق شهروندی دارد و حاکمیت هم یک حقوق حاکمیتی، البته هنوز درباره اجباری بودن حجاب بحث وجود دارد، اما آنچه که مسلم است، اسلام بر حجاب، هم برای زنان و هم برای مردان تأکید دارد. عرف و سنت ایرانیان نیز براساس پوشش بسیار مناسب استوار بوده است و اگر وضعیتی اینگونه در جامعه دیده می‌شود، تأثیر بسیاری از عوامل است که اکنون نمی‌خواهیم به آن بپردازیم.
اما تفکیک به این صورت و جامعه ایران را به چند شقه تقسیم کردن، باعث دودستگی‌هایی می‌شود که افراد را از یکدیگر دور می‌سازد و روابط اجتماعی با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌گردد، باید میان همه اقشار جامعه یک ارتباط صمیمی و سالم برقرار باشد تا این ارتباطات باعث تأثیرات مثبت خود بر افکار عمومی جامعه شود.
اگر تنها قشر بی‌حجاب یا بدحجاب با خود ارتباط داشته باشند و یا تنها قشر با حجاب ارتباطات درونی خود را حفظ کنند، فاصله میان این دو قشر باعث بروز تبعات اجتماعی و فرهنگی می‌شود که هم‌اکنون هم در جامعه وجود دارد.
چه بخواهیم چه نخواهیم، اقشاری از جامعه مسئله حجاب را به خوبی رعایت نمی‌کنند، اما همین قشر را نمی‌توان ترد کرد یا به تندی با آن برخورد نمود، بلکه با جذب در جامعه و احترام می‌توان به بازگشت آن و رعایت یک چارچوب حداقلی را از او توقع داشت.
اکنون بسیاری از خانواده‌ها در میان خود با نمونه کوچک تری از موضوع بی‌حجاب و باحجاب روبرو هستند، در اکثر خانواده‌ها برخی حجاب را کامل رعایت می‌کنند و برخی دیگر آن را ناقص پیاده می‌کنند، همین موضوع بی‌حجاب و با حجاب باعث دوری و کدورت‌هایی می‌شود که حتی برادر و خواهر را از هم دور می‌کند و روابط میان خانواده سرد می‌شود.
در این میان، هم آن قشر بدحجاب باید اندکی از خواسته‌های خود کوتاه بیاید و هم آن قشر با حجاب مقداری از سخت گیری‌ها کم کند، که ادامه این روند باعث معضلات زیادی خواهد شد که در آینده بیشتر بروز می‌یابد.
برای همین است که سردار سپاه اسلام می‌گوید؛ «اینکه در جامعه مدام بگوییم او بی‌حجاب و این باحجاب است یا اصلاح‌طلب و اصولگراست، پس چه کسی می‌ماند؟ اینها همه مردم ما هستند. آیا همه بچه‌های شما متدین‌اند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب می‌کند و جامعه هم خانواده شماست.»
سردار سلیمانی این سخنان را در پانزدهمین اجلاس روز جهانی مسجد که در تهران برگزار شد بیان کرده است، اجلاسی که در آن ائمه جماعت مساجد و بسیاری از متولیان مذهبی و فرهنگی شرکت داشتند و روی سخن او خطاب به آنها است.
فرمانده سپاه قدس دوخطر جدی علیه ایران را بیان می‌کند و می‌گوید؛ «ما امروز با دو خطر مواجهیم. یک خطر داخلی که فتنه مذهبی است و دیگری خطر خارجی که تهاجم علیه جهان اسلام است. چه کسی امروز مسئول رشد الحاد و لاابالی‌گری در کشور است؟ آیا همه ما به وظایف خود عمل کرده‌ایم؟»
سردار سلیمانی می‌گوید؛ «وقتی من را مسئول حفظ یک پل می‌گذارند، باید بدانم که وظیفه‌ام فقط حفظ همین پل نیست بلکه این پل یک محیطی دارد اگر آن محیط سقوط کرد، پل هم سقوط خواهد کرد. اینکه بگوییم من هستم و بچه‌های حزب‌اللهی خودم، اینکه نمی‌شود حفظ انقلاب. امام جماعت باید بتواند با حجاب و بی‌حجاب را با هم جذب کند.»
حرف حساب سردار این است که مسئولین و متولیانی که باید در حوزه فرهنگی و اجتماعی جامعه کار می‌کردند، چه کردند؟ آنهایی که باید جاذبه بیشتری نسبت به دافعه داشته باشند، آیا اینگونه بوده است؟ یا اینکه دافعه قوی‌تری داشتند و باعث پراکندگی و دوری مردم از بدنه نظام اسلامی شده‌اند؟!
هنگامی که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مهرماه سال ۹۱ در جمع روحانیون خراسان شمالی درباره برخورد با جوانان و زنان «بدحجاب» چنین می‌گویند؛ «مدارا کنید، ممکن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد (خب) داشته باشد. بعضى از همین‌هایى که در استقبالِ امروز بودند، در عرف معمولى به آن‌ها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمان‌هاست. او یک نقصى دارد، مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌هاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»(اتاق خبر ۲۴)

https://siasatrooz.ir/vdcb9gb89rhbgsp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی