دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۳:۵۰
کد مطلب : 100698
آنچه بر فرهنگ و هنر در تهران دوران قالیباف گذشت

یادم تو را فراموش!

یادم تو را فراموش!

«آقای قالیباف یک مدیر توانمند، مقتدر با عزم جزم بالا و پرکار و پرتلاش است و امیدوارم جامعه بتواند از ایشان و امثال وی در پست‌های دیگر استفاده کند.»
«تجلیل کار خوب و پسندیده‌ای است و‌ تجلیل از فرد توانمند و موثری همانند قالیباف نیز کار پسندیده‌ای است. من به دولت پیشنهاد کردم که از آقای قالیباف به عنوان وزیر استفاده کند، اما این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت.»
«در سال‌های گذشته، تهران را هر سال آبادتر از سال‌ قبل دیده‌ام.»
«فعالیت‌های آقای قالیباف در حوزه فرهنگ و هنر مشابه ندارد... برای اجرای کارهای فرهنگی نخستین کسی که در ذهن ما حس می‌شد، آقای قالیباف بود چه در بحث مالی و چه در بحث‌های دیگر شخص دکتر قالیباف در حوزه فرهنگی هنرمندان را حمایت می‌کرد.»
«زمانی که شاید خیلی‌ها اهالی هنر را تحویل نمی‌گرفتند تنها کسی که به آنها اهمیت می‌داد شخص دکتر قالیباف بود... کارهایی که دکتر قالیباف طی این سال‌ها انجام داده‌اند در هیچ زمانی صورت نگرفته است و زحمات زیادی در حوزه هنری و فرهنگی کشیده‌اند... ما در سال‌های گذشته نیز شهرداران زیادی دیده‌ایم اما هیچ‌یک نتوانستند خدماتی همانند دکتر قالیباف ارائه کنند... قطعا در آینده بیشتر و بیشتر زحمات و کارهایی که قالیباف کرده است، به چشم خواهد خورد و مشخص می‌شود که چه کسی در حوزه فرهنگی موثر بوده است.»
«در این شش هفت دهه‌ای که کار نمایشی انجام می‌دهم، شهرداری ندیدم که جدای از خدمات شهری، در اندیشه فرهنگ و هنر و بُعد معنویات ولو بُعد ذوق به طور کلی با استفاده از ابزار امکان کار فرهنگی و هنری بوده باشد. تنها کسی که به سمت این اندیشه رفت و اقدام کرد دکتر قالیباف بوده است. با اقدامات آقای قالیباف اکنون بیش از یکصد تئاتر روی صحنه است و هر شب برنامه اجرا می‌کنند.»
«بعضی وقت‌ها حافظه تاریخی ما دچار مشکل می‌شود اما هیچ وقت محبت‌ها و حمایت‌های بی‌دریغ قالیباف را یادمان نمی‌رود. همچنانکه خانه موسیقی ایران به همت سیدمحمد خاتمی و دکتر قالیباف شکل گرفت.»
شاید باورتان نشود، اما این اظهارات، بخشی از نظرات چهره‌های مختلفی است که از پشت عینک انصاف، تهران و دستاوردهای شهردار سابقش را دیده‌اند.
حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی، علی مطهری، موسوی‌خوئینی‌ها، محمدمهدی عسگرپور (تهیه‌کننده و کارگردان)، علی مرادخانی (معاون هنری وزارت ارشاد)، علی نصیریان، حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی) بخشی از چهره‌هایی هستند که این روزها به تعریف و تمجید از عملکرد شهردار سابق تهران می‌پردازند. چهره‌هایی که اغلب به لحاظ سیاسی با قالیباف و تفکر او اختلاف دیدگاه دارند، اما اینقدر منصف هستند که نتوانند چشم بر روی واقعیات ببندند.
عملکرد محمدباقر قالیباف طی ۱۲ سال گذشته، قطعا با نقص‌ها و اشتباهاتی همراه بوده است. اما آنچه مهم است، برآیند حاصل از این مدیریت است که اگر با دقت به تماشای آن بنشینیم، چیزی جز موفقیت نخواهیم دید.
در این گزارش لازم است کمی جزئی‌تر به آنچه در حوزه فرهنگ و هنر برای تهران رقم زده شد بپردازیم.

سینماهایی که قد کشیدند
شاید در نگاه اول به این فکر کنیم که پردیس قد بلند آزادی در خیابان شهید بهشتی، جزو کارهای خوب شهرداری بود.
اما این نقطه شروع افزودن بر صندلی‌های سینماها بود. پردیس‌های سینمایی تماشا، رازی، ملت، راگا، زندگی، کیان و... به اضافه سالن‌های متعدد سینما در باغ کتاب تهران را باید در نظر بگیریم تا متوجه شویم چند هزار صندلی به ظرفیت اکران فیلم‌ها در شهر تهران اضافه شد.
برای اهالی سینما این همه کارهای شهردار سابق برای سینما نبود. کافی است کمی به عقب برگردیم و دوره‌های مختلف جشنواره فیلم فجر را مرور کنیم. مرکز همایش‌های برج میلاد از آن جاهایی بود که بعد از سال‌ها نصیب سینمایی‌ها شد تا جشن سال نوی سینما را در آن با آبرومندی تمام برگزار کنند.
به این اقدامات، افزوده شدن یک جشنواره جدی و تخصصی مثل «فیلم شهر» را هم باید اضافه کرد.

خاک خوردن برای صحنه نمایش
کافی است به گذشته برگردیم و بعد متوجه می‌شویم افزودن چندهزار صندلی برای تماشای تئاتر یعنی چه. اینکه شهرداری بتواند برای بهتر دیده شدن نمایش‌ها گام بردارد در اولین اقدام باید فضای بیشتری را برای اجراها فراهم کند. پاسخ این سوال را خود تئاتری‌ها داده‌اند. در همین مراسم تقدیر از اقدامات فرهنگی و هنری قالیباف، اصغر همت حضور داشت و گفت و برای همین هم نشان ویژه را به یک مدیر به ظاهر سیاسی یا نظامی داد.
اما پردیس تئاتر تهران از آن جاهایی است که اهالی تئاتر به خوبی لزوم داشتن آن را درک می‌کنند. جایی که بعد از سال‌ها باعث شد تا یک مجموعه‌ای شبیه به تئاتر شهر برای بچه‌های مظلوم حوزه نمایش ساخته شود و تعداد گروه‌ها و ساعات اجراها را بیشتر کند.
مرکز تئاتر صبا، خانه تئاترهایی که ساخته شد، باغ نمایشی که در کنار باغ کتاب خلق شد و حمایت از مجموعه نمایش هم از جمله کارهایی است که طی این سال‌ها دیده شد. به اینها جشنواره «تئاتر شهر» را هم باید اضافه کنیم.
شاید برای همین باشد که معاون هنری دولت معتقد است «.قطعا در آینده بیشتر و بیشتر زحمات و کارهایی که قالیباف کرده است، به چشم خواهد خورد و مشخص می‌شود که چه کسی در حوزه فرهنگی موثر بوده است»

کتاب‌هایی که جان گرفتند
شاید باورپذیر نباشد، اما بیشترین اتفاقات خوب برای حوزه کتاب رقم خورد.
اولین اتفاق مثبت به سرانجام رسیدن «شهر آفتاب» بود که باعث شد نمایشگاه کتاب بعد از سال‌ها صاحب مکانی نسبتا خوب و فارغ از شلوغی‌های درون شهر شود. آنهایی که به مانند نگارنده دو دوره اخیر نمایشگاه را تجربه کرده‌اند می‌توانند به راحتی کیفیت برگزاری و امکانات در دسترس مخاطبان را با دوره‌هایی که مصلی یا مرکز نمایشگاه بین‌المللی میزبان نمایشگاه کتاب بودند، مقایسه کنند.
کمک به ساخت و تجهیز کتابخانه‌ها هم از دیگر اتفاقات خوب دوران شهرداری قالیباف بود، اما شاید یکی از به‌یادماندنی‌ترین میراث‌های این دوره را بتوان باغ کتاب دانست.
جایی که باید از نزدیک تجربه کنید تا متوجه شوید، در دل پایتخت برای اهالی کتاب چه امکان و مکان لذتبخشی فراهم شده است.
راستی یادمان نرود که در هفته کتاب تمامی بیلبوردهای شهری به جای آنکه محلی برای کسب درآمد باشند، تبدیل به ویترینی برای معرفی کتاب‌های خوب داخلی یا خارجی، قدیمی یا جدید و معاصر شدند.

فرهنگ‌سراها و خانه‌های فرهنگ
این بخش از فعالیت شهرداری قطعا برای خانواده‌ها ملموس‌تر است. چراکه هم متوجه افزایش کیفیت فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ شده‌اند و هم از رشد کمی آنها مطلع شده‌اند.
فرهنگسراهایی که تقریبا طی این ۱۲ سال، هرساله یکی به آنها اضافه شد. فرهنگسرای امام(ره)، رسانه، رویش، رضوان، مهر، تهرانسر، مترو، اخلاق، خاتم(ص)، رازی و تهران در دوره مدیریت محمدباقر قالیباف احداث شدند
اما برای فرهنگسراهای قبلی هم اتفاقات خوبی افتاد. حالا دیگر فرهنگسراها جایی امن و دنج برای اجرای تئاتر، نمایشنامه‌خوانی، تعزیه‌خوانی، انجام برنامه‌های خیریه و کلاس‌های آموزشی برای رده‌های مختلف سنی و ایجاد کارگاه‌های علمی و هنری شده است.

موزه‌های پرتعدادی که دیدنی است
احداث موزه‌ها و خانه موزه‌ها از دیگر اقدامات فرهنگی است که در دوره قالیباف در شهر تهران اتفاق افتاد.
باغ موزه هنر ایرانی، موزه دکتر علی شریعتی، موزه جلال آل‌احمد، موزه استاد شهید مرتضی مطهری، موزه دکتر چمران، خانه موزه بازار، باغ موزه قصر، باغ موزه دفاع‌مقدس، موزه مشاهیر، موزه خوشنویسی و موزه موسیقی نمونه‌ای از اقدامات قالیباف در این زمینه است. 

ساز کوک موسیقی
برگزاری کنسرت‌های موسیقی، دوره‌های آموزشی، بزرگداشت‌ها، نشست‌های تخصصی، تشکیل ارکستر و گروه‌های کر و موسیقی و... همه کارهای شهرداری برای اهالی ساز و صدا نبود.
به اینها باید حمایت از تولید آلبوم‌های موسیقی و از همه مهم‌تر موزه موسیقی و استودیوی ضبط مجهزش را اضافه کرد.

نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر
«نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» عنوان یک رویداد فوق‌العاده در سطح شهر تهران بود که بازتاب‌های داخلی و خارجی فراوانی داشت. اینکه باز هم شهرداری در یک دوره مشخص تمام بیلبوردهای تبلیغاتی را برای به تصویر کشیدن آثار هنرهای تجسمی به شکل یک نگارخانه گسترده دربیاورد و با استفاده از این فضاهای تبلیغاتی میراث ماندگار هنر ایرانی و خارجی را برای مردم عادی که احتمالا اغلب‌ گذرشان به نگارخانه‌ها نیفتاده و نمی‌افتد یک اتفاق ویژه بود.
تهران پر شده بود از تابلوی آثار هنری اساتید مختلف. درست مثل نگارخانه‌ها همه آثار شناسنامه داشت. از صاحب اثر گرفته تا نام اثر و سال خلق آن. این اتفاق با واکنش مثبت هنرمندان ایرانی همراه شد.
اما باز باید گفت که این همه اتفاق در حوزه تجسمی نبود. افزایش چشمگیر تعداد نگارخانه‌ها، برگزاری مسابقه‌ها، جشنواره‌ها و سمپوزیوم‌های بین‌المللی حمایت‌های دیگری بود که از سوی شهرداری صورت گرفت و اتفاقات خوبی را هم رقم زد. یک اتفاق خوب دیگر در این حوزه که نباید از قلم بیفتد، استفاده از آثار هنری برای چیدمان شهری و زیبایی‌بخشی به فضای شهر تهران بود. یادگاری‌های هنرمندانی که حالا در خیابان‌های تهران می‌شود به راحتی دید.

بعدا نوشت
این روزها می‌گذرد. زودتر از آنچه تصورش را بکنیم. همه دعواها و جدل‌ها و تهمت‌های پیش و پس از انتخابات هم تمام می‌شود.
شهردار جدید هم که الحمدلله حکمش امضا شد و حالا می‌تواند با خیال راحت پا به بهشت بگذارد.
اما اگر همه‌ چیز را فراموش کردیم، یادمان باشد تهران یک دهه قبل چه بود و چه شد. یادمان باشد، امروز را و بعد بتوانیم حجم کار و خدمت به فرهنگ و هنر و اهلش در دوران ۱۲ ساله‌ای که گذشت را حتی با آینده قیاس کنیم.
دلمان می‌خواهد به آینده امیدوار باشیم. دلمان می‌خواهد فکر کنیم در دوران اعتدالی و اصلاحاتیِ پساقالیبافی شهر تهران «گلستان» می‌شود و هنر و هنرمند و فرهنگ و فرهنگ‌دوست راحت‌تر نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند، اما از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان که چشم‌مان آب نمی‌خورد.

نویسنده: مهدی رجبی

https://siasatrooz.ir/vdcb9gb8wrhbg0p.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی