اتفاق نژادپرستانه کنست اسرائیل با پایان اختلافنظری در جمهوری اسلامی که هیچوقت قانون نبود، پوشانده شد تا در لوای بزرگنمایی اختلاف نظر حل شده درباره حضور سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد افراد کمتری از تصویب قانون نژادپرستانه صهیونیستی در قرن ۲۱ و سکوت خفه کننده مدعیان حقوق بشرآگاه شوند.
چهل سال پیش وقتی مشتهای گره کرده مردم در خیابانها فریاد برائت از طاغوت و استکبار سر میداد و مرگ بر شاه، اسرائیل و امریکا یکدست شنیده میشد، چهل سال پیش وقتی بنیانگذار جمهوری اسلامی به نمایندگان اقلیتها برای حرمت قائل شدن برای آنها نامه مینوشت و از حقوقشان در جمهوری اسلامی دفاع میکرد، چهار دهه پیش وقتی شهدایی از ارامنه و زرتشتیان و حتی یهودیها وکلیمیها راهی جبهههای نبرد میشدند میدانستند که جمهوری اسلامی اهل تضییع حق اقلیتها نیست و برای همه ادیان الهی حرمت قائل است. میدانستند که جمهوری اسلامی نژادپرستانه اداره نشده و حقوق شهروندی افراد را برای کلیمی، مسیحی و زرتشتی بودن از بین نمیبرد، آن زمانها هنوز دنیا تجربه تلخ آپارتاید را داشت و هنوز نژادپرستی آنقدر که امروز قبح دارد تقبیح شده نبود! احترام به ادیان در سراسر جمهوری اسلامی رعایت میشد و از نخستین دوره مجلس اقلیتها در آن نماینده داشتند، اما امروز و بعد از تصیح یک تصوری که اتفاقا هیچوقت اجرایی نشد، و درست در زمانی که رژیم صهیونیستی قانون آپارتاید جدید را مصوب میکند! تحلیلهای نخست رسانههای بینالملل به سمت نظری از مجمع تشخیص مصلح نظام درباره سپنتانیکنام میچرخد تا با بزرگنمایی اختلافنظری که حتی یک دوره هم اجرایی نشده است، رسوایی رایی که کنست صهیونیستی برای تشکیل کشور نژادپراستانه داده است را پنهان کنند. اما چرا چنین جسارتی و چنین زمین یکطرفهای برای تاختن به هر دلیل مضحکی به جمهوری اسلامی در اختیار رسانههای زنجیرهای غربی قرار گرفته است؟!
ابتدا برای اینکه عمق فاجعه را درک کنیم به سراغ اتفاقی که در کنست رژیم صهیونیستی رخ داده است میرویم و میگوییم که در قرن ۲۱ چطور یک نظام آپارتایدی حلول کرده است!
کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) بامداد روز پنجشنبه ۲۸ تیرماه لایحه تبعیضآمیز "کشور یهود" را به طور نهایی تصویب و به قانون تبدیل کرد. به موجب این قانون، زبان عبری زبان رسمی خواهد بود و دیگر عربی زبان رسمی نیست. قانون مذکور توسعه شهرکسازی در اراضی اشغالی فلسطین را یک ارزش ملی دانسته و بر ارتقای این شهرکها تاکید میکند. یعنی هر دین و قوم و مذهبی به جز صهیونیستها در سرزمنیهای اشغالی دارای حق نیستند! این یک آپارتاید جدید است که در قرن ۲۱ و با وجود قواعد حقوق بشری و در حضور مدعیان حقوق بشر مصوب شده است.
رسانههای داخلی همراستا با غرب و بیتوجه
یکی از عللی که موضوع سپنتا نیکنام با همه حقوق و قواعدی که در قانون اساسی در جمهوری اسلامی وجود دارد برجسته میشود و رسانههای بینالمللی هم فرصت مییابند که روی آن مانور دهند، علاقهای است که رسانههای داخلی به موضوع پیدا کردهاند. علاقهای که بدون توجه به قواعد اولیه و حقوق اساسی کشور و بدون تحلیل درست از اختلاف نظر رخ داده، آن هم بدون اشاره به این ماجرا که خود سپنتا نیکنام پیش از این یک دوره در شورای شهر یزد حضور داشته است برجسته میشود. پرداختن به این اختلاف نظر و سعی برای مسابقهای حزبی به جهت نشان دادن اینکه کدامیک برای سپنتا بیشتر دل میسوزانند، باعث میشود که یک موضوع پیش پا افتاده معمولی که با رای مجمع، با پیگیریهای رئیس مجلس و رئیسجمهور برای برطرف کردن خلاء قانونی حل میشود به صدر اخبار آید و اینطور جلوه داده شود که اقلیتها تا کنون حقی نداشتند!!
همین یک اتفاق ساده و البته بدون توجه به منافع ملی کاری میکند که افکار عمومی بیش از آنکه نگران وعدههای عملی نشده مسئولان، مبارزه با فساد، شنیدن خبر آپارتاید جدید باشند به سمت موضوعی حل شده رفته و این اتفاق را بزرگ ببینند، در حالی که از اولین روز در جمهوری اسلامی اقلیتها در همه مراکز و مجلس شورای اسلامی حضور داشتند.
رسانههای بینالمللی که توجیه نمیشوند
یکی دیگر از علل اتفاق مذکور بیتوجهی رسانههای بینالمللی ایرانی مانند العالم، هیسپان تیوی، پرس تیوی به ماجرای تصویب قانون نژادپرستی آپارتایدی است که این چند روز اتفاق افتاده، این شبکهها با خالی گذاشتن فضا این اجازه را به رسانههای زنجیرهای غربی برای پوشاندن رفتار نژادپرستانه و قانون ضد حقوق بشری صهیبونیتسها داده و به نوعی به جای جریانسازی اسیر جریانی که طرف مقابل ساخته است، میشوند!
اگر رسانههای بینالمللی مانند یورو نیوز و بیبیسی با تیترهایی مانند «آزادی اقلیتها در ایران» تلاش دارند افکار عمومی جهان را از فاجعه حقوق بشری رخ داده در جهان منحرف کنند باید رسانههای بینالمللی ما پیش از این به این فاجعه پرداخته و مردم جهان را آگاه میکردند اما متاسفانه برای چندمین بار این خلاء در این رسانهها ایجاد و طرف مقابل از خلاء ایجاد شده سوء استفاده کرد.
اختلاف حزبی مسئولان
اما در این میان اختلاف حزبی مسئولان و به اصلاح «درگیر خود شدن» باعث میشود که آنها نیز اظهارنظرهایی در این راستا نداشته و خبر به این مهمی و فاجعهای به این بزرگی بدون آنکه حق مطلب ادا شود از اذهان فراموش شده و اجازه مانور دشمن درباره موضوعی که یک دهم آن هم حقوق بشری نبوده داده شود.
اگر مسئولان کشور نیز در سخنرانیهای خود به این ماجرا توجه بیشتری نشان داده و از اتفاق رخ داده و تصویب قانون ضد انسانی و ضد حقوق بشری مردم را آگاه میکردند قطعا بخشی از قصور رسانهای مان جبران شده و میتوانست فضای یکطرفه را تا حدودی بهم بزند اما متاسفیم که بگوییم مسئولان نیز اسیر اختلافات و کارهای روزمره شده و به این فاجعه عظیم که مردم فلسطین را از حق زندگی در سرزمینشان محکوم میکرد با قصوری قابل تامل گذر کردند تا فضا برای رسانههای دروغپرداز باز شود.
عدهای نیز از آب گل آلوده و فضای ایجاد شده برای حضور سپنتا در شورا سوء استفاده کردند و سعی کردند این ماجرا را به نظر خودشان ربط دهند، مانند عکسهای جعلی که بر روزنامهها از نظرخواهی اعضای شورا چاپ شد و یا تحلیلهایی که در برخی سایتها برای عدم حضور رئیس مجمع و حضور فلان فرد!! نوشته میشد بدون آنکه به این ماجرا هم پرداخته شود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی اقلیتها هیچگاه محدود نبودند.
در نهایت میتوان نوشت که همه این قصورها خلائی را ایجاد کرد که آپارتاید مصوب در رژیم صهیونیستی به اندازه حل اختلافنظر در مورد حضور اقلیتها در شورای شهر هم برجسته نشود و مردم جهان الان درباره سپنتانیکنام بیشتر میدانند تا کاری که کنست ضد انسانی رژیم صهیونیستی انجام داده است.
نویسنده: مائده شیرپور