پس از گذشت چند روز از اعلام بازگشت آمریکا به پیمان پاریس یا همان پیمان اب و هوایی، منابع خبری اعلام کردند که سه سال بعد از تصمیم دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا برای خارج کردن این کشور از شورای حقوق بشر سازمان ملل به بهانه رویکرد ضد صهیونیستی، دولت جدید واشنگتن قصد دارد مجدداََ به این شورا ملحق شود.حال این سوال مطرح است که چرا آمریکا رویکرد بازگشتی به نهادهای بین المللی را در پیش گرفته است و چه اهدافی را دنبال میکند؟ بخشی از این رفتار را در سیاستهای بایدن در قبال ترامپ میتوان بررسی کرد. با توجه به شرایط بحرانی کرونا در داخل آمریکا و نیز ناتوانی بایدن برای انجام مطالبات مردمی، وی به دنبال اجرای وعدههای کم هزینه ای است که حداقل بیانگر اراده وی برای تغییرات باشد. وی با اقدامات کم هزینههای همچون اعلام بازگشت به نهادهای جهانی به دنبال خرید زمان است تا در صورت امکان شرایط را برای انجام وعدههای انتخاباتی فراهم سازد و یا اینکه از گذر زمان برای فراموشی وعدههایش نزد افکار عمومی بهره گیرد. نکته دیگر آنکه سیاست آمریکا در دوران ترامپ، مشت آهنین و اعمال فشار بر کشورها و نهادها و سازمان و حتی پیمان های منطقه ای و جهانی برای نمایش قدرت آمریکا بود.
این سیاست در حالی دستاورد چندانی برای آمریکا نداشت بگونهای که در مقاطعی حتی به چند جانبه گرایی علیه آمریکا منجر شد. اکنون بایدن با ادعای بازگشت به این ساختارها سعی دارد تا تغییر در سیاستهای آمریکا را القا ساخته تا در لوای آن بتواند به اجماع سازی برای تحقق آنچه منافع آمریکا مینامد بهره گیرد. نکته قابل توجه آنکه سیاستهای بایدن نسبت به ترامپ درباره مباحثی همچون چین، روسیه، جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی و حتی آمریکای لاتین و غرب آسیا تغییری نگرده است و همچنان به دنبال اعمال فشار و تحمیل خواستهها به این کشورها و مناطق است. تفاوت آن است که در دوره ترامپ آمریکا یک جانبه این اقدامات را صورت میداد حال آنکه بایدن با بازگشت به ساختارهای منطقهای و جهانی به دنبال بهره گیری از اجماع سازی است.
اجماع سازی که نه در چارچوب تعامل و نزدیکی جهانی بلکه در قالب اعمال فشار بر کشورهایی همچون روسیه، چین، کره شمالی و ایران و تحقق اهداف آمریکا در سایر نقاط جهان است.
نویسنده: علی تتماج