انگار قرار نیست کودکان و نوجوان به دلیل اینکه هنوز به سن قانونی نرسیدهاند مطالبه گر سهم شهروندی خود باشند و همچون گذشتههای دور با دادن یک خروسقندی به دستشان حقوق آنها را به نفع بزرگترها و آنهایی که همیشه پابهرکاب صحنهها هستند مصادره نمایند که بتوانند از مزایای قانونی و احیاناً رانتی آن بهرهجویند و پشتوانههایش را نیز برای انتخابات ذخیره کنند! حاشیه جشنوارههای بینالمللی ازجمله فیلم فجر گروهی از فرهیختگان هنر را در سالهای پایانی دهه شصت بر آن داشت تا نظری هم بهسوی نوجوانان و جوانان این مرزوبوم داشته باشند که زمینه را برای هرچه پویاتر شدن آنها فراهم نمایند. ازاینجهت برگزاری گردهمایی بزرگی که دید بینالمللی و صدور ارزشهای انقلاب اسلامی سرلوحه آن بود را کلید زدند تا طی سیویک دوره گذشته لنگلنگان از مواضع اولیه خود عقبگرد نماید و آواره این شهر و آن شهر شود. اصفهان به خاطر دارا بودن امکانات و ظرفیتهای لازم و قابلقبول فرهنگی و سنتی و همچنین زیرساختهای هنری لازم میتوانست محل مناسبی برای برگزاری همیشگی و پایلوت جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان باقی بماند اما به شرطی که به نام من و به کام دیگران نباشد! اگرچه طی چند سال گذشته برگزاری این رویداد فرهنگی هنری بهرغم مشکلات اقتصادی و تأمین بودجه آن به نحوی از انحاء روی پا مانده است اما بررسیها نشان میدهند هرسال قسمتی از تنوع آن آبرفته تا هزینهها کمتر و کمتر شوند ولی در هیچ مقطع از زمان کل اجرای آن به شهری پرتوان بانوان پایتخت فرهنگ و تمدن واگذار نگردیده است که ثابت کند «همه راهها به پایتخت ختم میشود!» شاید بتوان گفت دبیران انتصابی طی این سالها هرکدام به نحوی بوی همان شهری را میدهند که محل برگزاری آن است اما «میان ماه من تا ماه گردون / تفاوت از زمین تا آسمان است!» وقتی قرار میشود امکانات، تجهیزات، تدارکات، محتوا و نیروهای بالفعل و بالقوه برگزاری این رویداد با زیرساخت تربیتی جهت نسلهای آینده توسط مدیریت خدماتی این کلانشهر تأمین شود معلوم نیست به چه دلیل دبیر و تصمیمگیرنده اصلی آن را در پایتخت انتصاب و بهصورت مدیریت پروازی به اینسو گسیل میدارند؟! این روزها که به برگزاری جشنواره فیلمهای کوکان و نوجوانان که دیگر جنبه بینالمللی چندانی ندارد و قرار است از ۲۸ مرداد تا ۴ شهریور در اصفهان برگزار گردد، نزدیک میشویم مدیریت اجرایی آن که اتفاقاً و برحسب ضرورت مادی محلی است! در مصاحبهای که در سایت رسمی جشنواره آمده بهظاهر نگران بازاریابی آن است تا پس از برگزاری، تازه ابعاد بینالمللی آن ظاهر شود؟! گویا شهردار این کلانشهر که روزهای خوبی را همراه با چند تن از اعضای شورای اسلامی شهر در خنکای سنت پترزبورگ گذراندهاند تأکید داشته که «ما نیازمند ایجاد پل برقراری ارتباط با کودکان هستیم تا برای بچهها به فراخور نیازشان تولید محتوا داشته باشیم که جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان میتواند این مهم را برآورده نماید!» مدیر اجرایی جشنواره که مدیرکل ارتباطات بینالملل شهرداری اصفهان هم هست اعتقاد دارد «ظرفیت موجود در سینماها و سالنهای نمایش در سطح کلانشهر مناسب هستند اما محور نمایش آثار در خیابان چهارباغ تعریفشده که سینماهای دیگر نیز از این موهبت بینصیب نخواهند ماند» ولی سوأل اینجاست که با توجه به افزایش تعداد خواهرخواندههای شهر اصفهان در جهان که در حال حاضر چهارده شهر بزرگ میباشند، میزان آثار رسیده از این خواهرخواندهها برای حضور در جشنواره چه تعدادی است؟ مدیر اجرایی پیشتر هم خود را در ابراز مسائل جشنواره به حساب باز کردن روی استقبال بچههای اصفهان معطوف داشته و به انتخاب ۳۲ نفر از میان آنها برای داوری اشاره میکند که میتوانند بهصورت رایگان در دوره آموزشی شرکت نمایند و هفت روز دوره جشنواره را کنار بزرگان عالم سینما بگذرانند تا در آینده سینما گران خوبی باشند و این مژده مخاطب را به یاد وعده وزیر ارتباطات و فناوری پیرامون اهدای یکسال اینترنت رایگان به عروس و دامادها میاندازد درحالیکه با اعتراض کارشناسان اجتماعی روبرو شده که معتقدند بیشترین اختلافات خانوادگی از طریق شبکههای مجازی ایجاد میگردد که این هدیه رایگان میتواند بنزینی بر روی آتش افروخته باشد! فلسفه برگزاری جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اینست که ساختههای فکری نسل نو برای همه کودکان و نوجوانان به نمایش گذاشته شود نه اینکه آنها را درگیر معضلات اجرایی نمایند و اینچنین مسئله هنر هفتم را با رسانهها تداخل بخشند و نوجوانانی را که طالب آن هستند بهسوی خبرنگاری در این زمینه سوق دهند! استقبال موردنظر از این جشنواره زمانی تحقق مییابد که اتوبوسهایی از شرکت واحد و همچنین خط یک متروی اصفهان طی این چند روز بتوانند کودکان و نوجوانان را بهصورت رایگان بخصوص از بخشهای محروم کلانشهر به خیابان نوستالژی چهارباغ که قطب برگزاری آن تعیینشده است انتقال دهند تا همچون سنوات گذشته گروه و طیفی خاص مشتریان همیشگی و رفقای گرمابه و گلستان آن نباشند! اصفهان همانگونه که توانایی بالایی برای برگزاری اینگونه رویدادها بخصوص در بعد بینالملل دارد، دارای نیروهای باتجربهای در همه زمینههاست که از انرژی جوانی نیز برخوردارند و با اشراف و آشنایی به محیط میتوانند مسئولیت و اجرای کامل هر برنامهای را که به عهده آنها گذاشته میشود بپذیرند که نمونه مدیریتهای کلان آن تا به امروز در کابینه، قوه مقننه، قوه قضاییه و نهادهایی همچون شورای نگهبان، مجلس خبرگان، شورای تشخیص مصلحت نظام، دفاع مقدس و همین ماههای سیل بیامان در ۶ استان کشور است که بهوفور در دیگر امور هم یافت میشود بنابراین اعزام دبیری برای برگزاری این جشنواره هرچند که فرقی ندارد یزدی یا اصفهانی باشد درحالیکه سالها به دلیل اقامت در پایتخت با روند تحولات این دیارها بیگانه است نمیتواند آن بازده لازم را با دوگانه اندیشی به همراه بیاورد. پاسخهای دبیر جشنواره سی و دوم به سؤالات خبرنگار سینمای صبا گویای این الفاظ است که «مجموع حاضران در دورههای پیشین، تحت حمایت نظام آموزش انجمن سینمای جوان ایران قرارگرفتهاند و رابطه مدیریت سینمای کشور با برگزیدگان دورههای قبلی قطع نشده است که برای دیدن نتیجه این مسائل باید صبر کرد» درحالیکه اگر انجام این اتفاق میمون در دامنه جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان طی سالهای گذشته واقعیت داشته باشد امروز بااینهمه چالش رنگارنگ در دامنه سینما روبرو نبودیم و با حضور رانتهای موجود در انتخاب سناریو، بازیگر، فیلم برای نمایش، سالن سینما، موزیک متن و الیماشاءالله که در بعضی موارد به مافیا تبدیلشدهاند، مواجه نمیشدیم! درست است که دبیر جشنواره در بنیاد سینمایی فارابی استخوان ترکانده و میان راه این مسئولیت را پذیرفته است اما این سرنوشت و پیشانی نویس کودکان و نوجوانان بوده تا از ابتدای فستیوال و سیویک دوره گذشته آنها سرگردان باشند و هر دبیری در آغاز سخن از رویکردهای تازه بگوید ولی درنهایت کاسه همان کاسه و آش همان آش شلهقلمکار قدیمی باقی بماند! سینمای کودک و نوجوان نه نیازمند به رویکرد است و نه اتخاذ مواضع و بینش جدید بلکه خواهان آنست تا بتواند افکار رؤیایی این مقطع از سنین را به دیگران القاء و تفهیم نماید. بحث سینما که یکی از راهکارهای گفتمان میان ملتهاست این نیست که فرهنگها تداخل پیدا کنند زیرا کشور ما هماکنون اگرچه ازنظر اقتصادی با مشکلاتی روبروست اما ازنظر فرهنگی و اجتماعی در صدر قرار دارد وهم میتواند صادرکننده نمونه آن باشد؛ بنابراین بخش بینالملل این جشنواره باید تنها نقش صدور فرهنگ و آیین غنی ایرانی اسلامی را به خود بگیرد و اصراری برای تبادل در این زمینه نداشته باشد. قطار کردن الفاظ قبل از آغاز سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان توسط مدیران آن در دامنه رسانههای متنوع نوعی اظهار عقیده و نظر بزرگسالانه برای سنینی است که هنوز اسیر مسائل مادی جامعه نشدهاند و همچنان در رؤیاهای معنوی خود میچرخند که نیازمند مدیریت بر متوازن کردن آنها دارد نه سوق دادنشان بهسوی ناکجاآبادهای خواهرخواندههای غربی!
نویسنده: حسن روانشید