۷۴ سال پیش جهان با خبری ناگهانی مواجه شد که تا آن روز هرگز مشابه آن را منتشر نشده بود. آمریکا برای نخستین بار از بمبی به نام بمب اتم علیه مردم هیروشیمای ژاپن استفاده کرد تا نشانهای بر برتری و ابرقدرتی این کشور در برابر سایر کشورها باشد. مراسم سالگرد این جنایت بزرگ در حالی برگزار شد که یکی از اصلیترین محورهای سخنرانیهای حاضران در این نشست و آنانی که در باب این جنایت بشری موضع گیری کردند را جهان عاری از تسلیحات هستهای تشکیل میداد.
اکنون ۷۴ سال از آن میگذرد در حالی که شواهد امر نشان میدهد که نه تنها اقدامی برای مقابله با تکرار چنین جنایاتی صورت نگرفته است بلکه عاملان این جنایت بزرگ اکنون در قرن بیست و یکم نیز آن ادعا را تکرار می کنند چنانکه ترامپ رئیس جمهوری آمریکا رسما از محو کردن ایران میگوید و درباره افغانستان ادعا میکند که میتواند یک هفتهای به بحران این کشور پایان دهد که در نتیجه آن ۱۰ میلیون نفر کشته خواهند شد. قطعا جز سلاح هستهای هیچ مولفهای نمیتواند چنین جنایتی را رقم زند. همچنین نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها که مورد حمایت آمریکاست در کنار تاسیسات هستهای دیمونا ایران را به حمله هستهای تهدید میکند. حال این سوال پیش میآید که چرا چنین رفتارهایی صورت میگیرد و راهکار پایان دادن به چنین تهدیدات امنیتی برای بشریت چیست ؟
در باب اینکه که چرا چنین تهدیداتی همچنان صورت میگیرد پاسخ را در یک اصل میتوان جستجو کرد و آن عدم صداقت رفتاری متولیان و مدعیان مقابله با سلاحهای هستهای و امنیت جهانی است. سازمان ملل متحدف آژانس بین المللی انرژی اتمی و دهها نهاد جهانی دیگر موظف به مقابله با سلاحهای هستهای بوده و منع اشاعه از اصلی ترین وظایف آنهاست. حال آنکه نه تنها چنین رویکردی صورت نگرفته بلکه با پرداختن به مسائل حاشیهای و بی اهمیت زمینه ساز انحراف افکار عمومی از واقعیتهای جهان و تهدیدات پیش روی امنیت بین الملل شدهاند. وقتی آمریکا در ویتنام از سلاحهای شیمیایی کشنده استفاده میکند، وقتی در بوسنی نسل کشی صورت میگیرد، وقتی در تجاوز صدام به ایران همین کشورهای غربی سلاح شیمیایی برای کشتار مردم ایران در اختیار صدام قرار میدهند، وقتی در جنگ خلیج فارس، اشغال افغانستان و عراق و یا در جنگ لیبی از فشنگها و بمبهای هستهای استفاده میشود و سازمانهای مدعی حقوق بشر و البته کشورهای غربی مدعی حقوق بشر در برابر آن سکوت میکنند نتیجه آن میشود که آمریکا و یا صهیونیستها به خود جرات میدهند که دیگران را به حمله هستهای تهدید کنند. وقتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به پرونده سازی واهی علیه فعالیت صلح آمیز هستهای ایران میپردازد در حالی که در برابر ۷۰۰ میلیارد دلار بودجه نوسازی بمبهای هستهای آمریکا و یا بوجه سایر دارندگان سلاحهای هستهای سکوت میکند مشخص است که افکار عمومی از حقیقت ماجرا به حاشیههای نادرست منحرف می شوند. جالب توجه آنکه اروپای مدعی مقابله با حقوق هستهای ایران به بهانه امنیت جهان، میزبان ۲۰۰ بمب هستهای آمریکاست که تهدیدی بزرگ برای امنیت ساکنان این قاره است.
با این رویکرد منفعلانه این سوال مطرح می شود که چگونه میتوان از تکرار چنین جنایتی جلوگیری و کشور را در برابر تهدیدات ایمن ساخت؟ پاسخ را در یک جمله میتوان خلاصه کرد و آن اینکه در برابر این تهدیدات جز تقویت توان دفاعی کشور نمیتوان گزینهای داشت. جمهوری اسلامی ایران همواره مخالفت خود را با سلاح هستهای اعلام داشته و بر اساس فتوای رهبری نیز ساخت و داشتن سلاح هستهای حرام است لذا ایران هرگز به دنبال چنین سلاحی نخواهد بود و لذا تقویت سایر ابزارهای بازدارندگی را در دستور کار دارد. تقویت توان موشکی، تقویت قدرت بازدارندگی در حوزه دریایی، زمینی و هوایی و سایبری در حوزه نظامی و نیز مقابله با تحریمها و تهدیدات اقتصادی به عنوان یکی از مولفههای تقویت بنیه دفاعی کشور و... میتواند بخشی از این اقدامات برای جلوگیری از تکرار هیروشیماها و ناکازاکیها باشد.
در این میان سازمان ملل و مدعیان صلح و امنیت جهان نیز به جای آنکه با مسائل حاشیهای و فریبکارانه همچون پرونده سازی عیله ایران، به پنهان سازی تهدیدات اصلی امنیت جهان یعنی دارندگان سلاحهای هستهای بپردازند، باید ابتدا آمریکا را به جرم جنایاتش در استفاده از سلاح هستهای مجازات و بازخواست نمایند و در گام بعد برای انهدام تسلیحات هستهای دارندگان سلاح هستهای اقدام صورت گیرد در غیر این صورت جهان همچنان شاهد توهش جنون آمیز سران آمریکا و همقاطاران آنها خواهد بود.
تا آن زمان برای تکرار نشدن جنایاتی همچون هیروشیما گزینهای جز تقویت توان دفاعی و موشکی به عنوان عامل بازدارند وجود نخواهد داشت چنانکه اگر در طول دفاع مقدس ایران دارای توان موشکی بود صدام جرات موشک باران مناطق مسکونی و استفاده از سلاح شیمیایی علیه هزاران انسان بی گناه را نداشت چنانکه در مقطع کنونی همین توان موشکی موجب شد تا با سرنگون سازی پهپاد جاسوسی آمریکا توسط پدافند جمهوری اسلامی، آمریکا فکر هرگونه گزینه نظامی را از سر بیرون کرده و حتی جنگندههای بی ۵۲ را از منطقه خارج سازد و این یعنی برتری قدرت بازدارندگی مقاومت فعال در برابر فشار حداکثری آمریکایی.
نویسنده: قاسم غفوری