اخیراً جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ که دشمنی خود با ایران را بارها اشکارا اعلام کرده است خبر از یک سورپرایز جدی برای ایران قبل از سال ۲۰۱۹ داده است.
وی درباره اینکه این سورپرایز چیست توضیحی نداده اما برخی از تحلیگران بر این باورند که این خبرشامل یک جنگ کوتاه اما مؤثر علیه ایران است.
جان بولتون، که در دولت ترامپ به سمت مشاور امنیت ملی آمریکا منصوب شده است ، قبلا نیز تلاشهای بسیاری برای نابودی توافق هستهای کرده بود.
وی همچنین بارها گزینههایی را برای تغییر حکومت در ایران مطرح کرده و آشکارا خصومت خود را با نظام ایران اعلام کرده است.
بولتون تنها در سطح لفظی بلکه بولتون به طور فعال در دوران ریاست جمهوری بوش، نیز به عنوان یکی از اعضای سیاست گذار در دولت وی، از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ به منظور ایجاد شرایط سیاسی لازم برای اقدام نظامی علیه ایران تلاش کرده است.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی عقیده دارند که ترامپ با انتخاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا از یک سو و تغییر وزیر خارجه امریکا و انتخاب مایک بمپئو به عنوان وزیر خارجه که او نیز از طرفداران حمله به ایران است، نشان داده است که در حال چیدن کابینه جنگ خود در مقابل ایران است.
شانتاژ خبری
در همین حال رسانه های غربی و صهیونیستی با خبر سازی تلاش کردند که شرایط تهاجمی را برای ایران به تصویر بکشند و به ادعاهای بولتون رنگ واقعیت دهند. در این زمینه «ایهود اشنرسون» یکی از مقامات سابق واحد ۸۲۰۰ ارتش اسرائیل که معروف به NSA اسرائیل است، در این باره گفت : اولین هدف سایبری که اسرائیل باید در صورت بروز یک جنگ با ایران و حزبالله مورد زیرساختهای انرژی ایران و حزبالله در منطقه و در داخل ایران باشد.
پیشازاین نیز نشریه جروزالم پست در تحلیلی به قلم یکی از ستون نویس های خود بیان کرده بود که تنگه هرمز و شریان صدور نفت ایران یکی از دو هدف اصلی اسرائیل در جنگ محتمل آینده با ایران خواهد بود.
همچنین رسانه های غربی اعلام کردند که پنتاگون نیروهای سایبری خود را در حالتی کاملاً تهاجمی قرار داده که این موضوع میتواند از یک اتفاق محتمل در آینده نزدیک خبر داشته باشد.
همچنین برخی تحلیلگران غربی نیز ابراز عقیده کردند که سمتوسوی جدی این تحولات متوجه ایران است.
امریکا توان جنگ با ایران را ندارد
با این حال تحلیگران نظامی عقیده دارند که جنگی علیه ایران بوقوع نمیپوندد!
در حقیقت هر گونه اقدامی از سوی آمریکا مبنی بر آغاز جنگ علیه ایران، به معنای تبدیل دوباره ایران به یک دولت هستهای تمام عیار است و این تهدیدی بزرگ برای اسرائیل خواهد بود.
علاوه بر این، کارشناسان غربی تاکید میکنند درصورتی که جنگی علیه ایران اتفاق بیافتد ، ایران به شکل قانونی مشروعیت خواهد یافت تا از توان موشکی خود در منطقه استفاده کندو معلوم نیست چقدر از منافع امریکا در این منطقه تهدید شود. امریکا در حال حاضر با مشکلات بسیاری در داخل کشور روبرو است و توان جنگی جدید را ندارد و بویژه آنکه در کاخ سفید و جامعه بین الملل هیچ کس جز اسرائیل موافق تهدیدهای ترامپ علیه ایران نیست.
در عین حال جنگ با جمهوری اسلامی ایران در طول مرزهای دو کشور نخواهد بود بلکه آمریکا باید نظامیان خود در فاصله چند هزار کیلومتری از مرزهای آمریکا به جنگ ایران بفرستند و مسیرهای امنی را برای سوخت گیری هواپیماها ایجاد کنند و دولت ایالات متحده در زمان حاضر توان ورود به جنگی مستقیم در منطقه خاورمیانه را ندارد.
دو عامل اساسی وجود دارد که عوامل اصلی تردید آمریکا در ورود به ماجراجویی نظامی با ایران به شمار میورد، اول اینکه منحصر شدن این جنگ در مرزهایی که آمریکا میخواهد باقی بماند، سخت است. نکته دوم اینکه جنگ بر ضد ایران اولین جنگی خواهد بود که ارتش آمریکا بر اساس شرایط جنگهای نوین باید وارد آن شود، چرا که ایران ارتشی متعلق به یک قرن پیش ندارد، بلکه ایران به خوبی نقاط قوت آمریکا را شناخته و تجهیزات لازم برای از بین بردن کارآیی آن ها را فراهم کرده است. با این اوصاف، ترامپ تلاش می کنند تا با طنین آغاز جنگی بر ضد ایران شرایط خود را در جهان تثبیت کند. شرایط درگیریها آمریکا را از اینکه برای یک حمله محدود یا کنترل شده وارد عمل شود، منع میکند.
نظامیان آمریکایی می دانند که منحصر کردن جنگ بر ضد ایران مانند عراق در سال ۱۹۹۱غیر ممکن است، بدون ایجاد پایگاههای هوایی در منطقه نمی توان تاسیسات هستهای ایران را موشک باران کرد.
در این صورت آمریکا باید سکوهای پرتاب موشک را نیز منهدم کند. اجرای این طرح نیز ممکن نیست، چرا که منطقه خلیج فارس مملو از موشک های ضد کشتی است. به این ترتیب اهداف آمریکا لحظه به لحظه گسترده تر میشود تا اینکه تمام سواحل ایران را در بر گیرد و آمریکا برای انجام این حمله باید بسیاری از تاسیسات نظامی ایران را هدف قرار دهد.
به این ترتیب طرح جنگی محدود آمریکا تبدیل به یک جنگ فراگیر میشود که صدها و شاید هزاران هدف دارد. به این ترتیب حمله به ایران قمار خطرناکی است.
در نهایت
دیگر، این برای اولین بار نیست که دشمنان ایران از جمله مقامات اسرائیلی از حمله به زیرساختهای انرژی ایران سخن میگویند.
اسرائیلیها برای حمله آمریکا به ایران عجله دارند، آنها اینگونه استدلال میکنند که هر تاخیری در حمله به ایران باعث افزایش سختیهای آن می شود و کار را به جایی میرساند که دیگر حمله به ایران غیرممکن خواهد بود.
با این حال آمریکا عادت کرده که ارتش های جهان را تهدید کند و به این ترتیب قدرتی پوشالی برای خود درست کند، قدرتی که بیشتر ناشی از رویکردهای تبلیغاتی است و از فعالیتهای نظامی جدی دور است، این در حالی است که عملکرد ایران ونیروهای مقاومت در در لبنان و غزه و عراق و مبارزه با داعش مرز بین واقعیت و تبلیغات را روشن کرد. ایرانیها ساختار دفاعی خود را در دوری از رقابت با آمریکاییها بنا کرده اندئ به همین علت مبانی جنگهای نامتقارن را در نزد خود تقویت کردهاند که می تواند از شکافهای موجود در ارتش دشمن استفاده کند و آنها را با ابزارهای غیر کلاسیک از جمله موشکها هدف قرار دهد.