در حالی که مدت زیادی از روی کارآمدن دولت دوازدهم نمیگذارد اما این روزها به نظر میرسد که دیگر رابطه دولت و هوادارانش گرمای دوران سابق را ندارد و رو به سردی گذاشته است
هواداران دولت روحانی نه تنها دیگر نمیخواهند از او حمایت کنند بلکه تلاش دارند تا به نوعی خود را جدای از او بدانند.
این امر اگرچه از ابتدای دولت دوازدهم و بلافاصله بعد از انتخاب کابینه دیده میشد اما ارائه لایحه بودجه ۹۷ افزایش برخی از مالیاتها و پیشنهاد گران شدن حاملهای انرژی و در نهایت بروز اعتراضات و در نتیجه اغتشاشات اخیر بیشتر شدت گرفت به ویژه اینکه او قبلا ً نیز رویههای مورد نظر برخی از هوادارانش را پیش نگرفته و آنها را ناامید کرده بود.
رفقای نیمه راه
حمایت صد درصدی اصلاحطلبان در انتخابات ۹۴ و ۹۶ از ریاست جمهوری روحانی موضوعی است که هنوز در اذهان مردم زنده است.
روزگاری اصلاحطلبان خود را مدعی پیروزی روحانی میدانستند اما رفته رفته دیدند که روحانی به خواستههای آنان توجهی ندارد و از مواضع اصلاحطلبانه دوری میجوید.
آنها معتقد بودند با توجه به حمایتهای آنها از دولت روحانی در دوران ریاست جمهوری او بیتوجهی زیادی به اصلاحطلبان و خواستههای آنان شده است.
بنابراین به رفقای نیمه راه او مبدل شده و کم کم میخواهند فاصله خود را با او زیاد کنند. آنها نمیخواهند در قبال اقدامات دولت روحانی مسئولیت پذیر و پاسخگو باشند و در نظر دارند با استفاده از این فاصله در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ باز هم به عنوان منجی و مخالف وضع موجود وارد میدان شوند.
ضعف به چه کسی برمیگردد؟
آیا ضعف دولت به شخص رئیس جمهور برمیگردد یا هواداران سیاسی او؟ مقصر چه کسی است؟
اصلاحطلبان که بارها مدعی شدند حمایت آنها موجب شده است که روحانی بر سر کار بیاید این روزها مسئولیت او را قبول نمیکند و معتقدند، اگر آنها کسی را مورد حمایت قرار دهند این امر لزوما به معنای پذیرش مسئولیت کارهای او نیست. بلکه در هر موقعیتی مسئولیت کار برعهده خود فرد است.
این درحالی است که لازم است جریانات سیاسی باید در هر شرایطی نسبت به حمایت خود پاسخگو باشند
این اصلاحطلبان که مردم را به مشارکت فراخواندند باید هزینه این دعوت را هم در نظر بگیرند.
اما به نظر میرسد که برخی مخالفتها و چوب لای چرخ گذاشتنهای این گروه و سایر هواداران روحانی از جمله مهمترین دلایل عدم موفقیت وی است.
باید توجه داشت وقتی صحبت از حمایت از فردی به میان میآید، لازمه این حمایت، حمایت از اجرای برنامههای اوست.
طرفداران در درجه اول باید کوشش کنند که زمینهای فراهم شود که به انجام بهتر این اهداف منجر شود.
آیا بهبود شرایط اقتصادی و سیاست خارجی فقط در اراده شخص رییسجمهور بود.
بازی بسیاری از نیروهای سیاسی نشان داد که آنها در عمل نگاهی به برنامههای اعتدالگرایانه روحانی ندارند.
بسیاری از هواداران روحانی او را برای انتخاب کابینهاش تحت فشار قرار دادند و در بسیاری از موارد موجبات بروز اختلافات و نبود تعامل میان روحانی و بخشهای دیر حاکمیتی را فراهم آوردند و حتی آن را به عرصه عمومی کشیدند.
وقتی وحدت و انسجام در دستگاههای حاکمیتی وجود نداشت باشد، به طور حتم رئیس جمهور نمیتواند در تحقق اهدافش موفق باشد.
اما حالا که دولت دوازدهم روزهای سختی را پشت سرمیگذارد و به دلیل اوضاع کشور متحمل انتقادات بسیاری نسبت به عملکرد خود است، بسیاری از این هواداران صحبتهایی در خصوص تبری جستن از ضعفهای دولت میکنند.
آیا روحانی از ابتدا یک اصولگرا بود
جالب اینجاست که اکنون مباحثی چون اینکه روحانی از ابتدا اصولگرا بوده و اکنون نیز در کارهای خود رویکرد اصولگرایی را دنبال میکند مطرح میشود تا پایان اصولگرایان نیز به هر نحو شده به پاسخگوئی در مورد قصور کشیده شود.
با این هم در طول این سالها میبینیم که در بیشتر مواقع مواضع رییسجمهور چه در سیاستخارجی و چه در سیاستداخلی و حتی مسائل فرهنگی برخلاف اعتقادات اصولگرایان بوده است.
نگاهی به رویکرد رئیس جمهور نشان میدهد که وی قبل از اینکه وارد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ شود راه خود را از اصولگرایان جدا کرد. بسیاری میگویند که نزدیکی وی به هاشمی رفسنجانی باعث شد تا روحانی از جریان اصولگرایی فاصله گرفته و همین امر سبب شده تا او در دولت اصلاحات دبیری شورای عالی امنیت ملی را بر عهده بگیرد.
همچنین حملات اصولگرایان به مدیریت وی در پرونده هستهای و تغییر رفتار او باعث شد او کمکم به عنوان یک چهره نزدیک اصلاحات شناخته شود .
اما از عملکرد روحانی میتوان به این نتیجه رسید که او در انتخابات گزینه اصولگرایان نبود و نامزد مورد نظر اصلاحطلبان نیز به شمار نمیرفت.
در این میان بسیاری نیز بر این باورند که او رویکردی دو گانه دارد زمانی از اصولگرایان به شمار میرفته اما اینک وامدار اصلاحطلبان است .
جالب آنجاست که اخیراً فائزه هاشمی طی مصاحبهای گفته است که حسن روحانی همیشه یک اصولگرا بوده است!
یکی از روزنامههای اصلاحطلب نیز درباره اصولگرا بودن حسن روحانی نوشت: "تردیدی نیست که حسن روحانی عضوی از جامعه روحانیت بود، یعنی تشکل روحانی که به اصولگرایان نزدیک است. در چنین شرایطی اصلاحطلب خواندن روحانی یک شوخی است و همگان واقف هستند نباید به صرف آنکه اصلاحطلبان تاثیربالایی در پیروزی روحانی داشتند، او را شخصیتی بدانند که عضوی از اردوگاه اصلاحطلبی شده است!"
زخم سر باز میکند
به نظر میرسد شاید موسم انتخابات مجلس در سال ۹۸ زمان مناسبی برای سر باز کردن این زخمها باشد بعید نیست در انتخابات مجلس حتی اعتدالگرایان با اصلاحطلبان ائتلاف هم نکنند و حتی در انتخابات ۱۴۰۰ روبری هم بایستند.
نباید فراموش کرد که اصلاحطلبان در دوره ۸ ساله اصلاحات عملکرد مناسبی نداشتند و رویکرد آنان در قضایای ۸۸ نیز باعث شد که وزنی در میان مردم نداشته باشند. از این رو هر جا که منافع آنان ایجاب کند با هر گروهی که بتواند از ائتلاف با آن سود ببرند متحد خواهند شد و از آن برای رسیدن به قران استفاده میکنند
اما آیا این بیانصافی و خودخواهی نیست که تنها در مواقع موفقیت و یا خوشی در کنار دولتها ایستاد اما در ضعفها و خطاها خود را کنار کشید. این هم منجر به این میشود که حمایت مردم از جریانها و افکار پایان یابد.