شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۴
کد مطلب : 102272

دست در جیب ایران

اقدام آمریکا در معرفی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و البته گسترده‌تر شدن جنایات سعودی در یمن در حالی افکار عمومی را به خود سوق داده که

اقدام آمریکا در معرفی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و البته گسترده‌تر شدن جنایات سعودی در یمن در حالی افکار عمومی را به خود سوق داده که زنجیره‌های از رفتارهای قابل توجه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است.
پارلمان اروپا طی بیانیه‌ای توان موشکی ایران را تهدید امنیت اروپا معرفی می‌کند. هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز نمایش تصاویری که حتی دستگاه نظامی و اطلاعاتی آمریکا نیز آن را رد کرده‌اند ایران را متهم به ارسال موشک برای یمن کرده است که البته با استقبال سعودی همراه شده است.
نماینده انگلیس در سازمان ملل نیز ادعای تهدید بودن توان موشکی ایران را مطرح کرده است در حالی که فرانسه و آلمان نیز ادعا دارند که پذیرنده توان موشکی ایران نیستند و تهران باید رفتارهای منطقه‌ای خود را تغییر دهد. جالب توجه آنکه همه این ادعاها درحالی مطرح شده که همگان ادعای پایبندی به برجام را مطرح و ادعا دارند که به تعهدات برجامی پایبند هستند. نکته مهم آنکه آمریکا و اروپا بر اصل ادامه تحریم و فشار بر ایران تاکید دارند چنانکه کنگره آمریکا آخر هفته گذشته مصوبات جدیدی برای تحریم ایران داشته است.
حال این سوال مطرح می‌شود که چرا غرب چنین فضاسازی سنگینی را علیه جمهوری اسلامی در پیش گرفته و در ورای آن چه اهداف را پیگیری می‌کند؟ هر چند که دشمنی و ضدیت با ایران از اصول همیشگی غرب بوده اما تشدید این تحرکات می‌تواند برگرفته از اهداف جدید و البته روند تحولات منطقه باشد.
آنچه در رفتارهای غرب مشاهده می‌شود در دو محور کوتاه‌مدت و بلندمدت قابل تعریف است. در کوتاه‌مدت آمریکایی‌ها چند هدف را دنبال می‌کنند. از یک‌سو غرب با ادعای تهدید موشکی ایران برای منطقه و جهان سعی دارند تا اصل موضوع یعنی نقش ایران در نابودی داعش و تحقق امنیت در منطقه را پنهان سازند.
غرب با رسوایی حمایت از تروریسم مواجه است در حالی که ایران و مقاومت توانسته‌اند تروریسم را زمین‌گیر و نابود سازند. غرب از الگو شدن و رویکرد جهانی به جمهوری اسلامی که با ادعای تروریست بودنش به دنبال فریب افکار عمومی علیه آن بود، هراس دارد لذا از مقوله تهدیدات موشکی ایران برای استمرار ایران‌هراسی و پنهان‌سازی نقش ایران در امنیت جهان بهره می‌گیرد.
غرب این حقیقت مهم را کتمان می‌کند که امنیت اروپا و آمریکا مدیون ایران است و باید هزینه این امنیت را به ایران بپردازد. غرب به زعم خود می‌خواهد ایران را از مقام طلبکار به بدهکار تغییر دهد. نکته دیگر در اهداف کوتاه‌مدت غرب آنکه آنها سعی دارند از یک‌سو شکست سعودی در یمن و نیز جنایات صهیونیست‌ها در غزه را پنهان ساخته و البته با انحراف افکار عمومی به ایران، از حساسیت‌ها به اقدام آمریکا در اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی که خلاف تمام قوانین جهانی است.
در باب اهداف بلند مدت غرب نیز یک اصل مطرح است و آن اینکه آنها برآنند تا ایران را به سمت پذیرش برجام‌های جدید سوق دهند. براساس طرحی که آمریکایی‌ها از ابتدا مطرح کرده‌اند هدف آنها از مذاکرات حذف توان هسته‌ای حذف توان موشکی ایران، دور ساختن ایران از منطقه است. آنها بر این تصورند که با برجام هدف هسته‌ای خود را محقق کرده‌اند و حال باید برای مراحل بعدی گام بردارند بر این اساس نیز از یک‌سو تهدید بودن توان موشکی ایران را مطرح می‌سازند و از سوی دیگر خواستار پایان نقش ایران در منطقه شده‌اند.
حال این سوال مطرح می‌شود که چرا آنها بر این اصل تاکید دارند و در مقطع کنونی که ایران و متحدانش داعش را نابود کرده‌اند بر حجم این تحرکات افزوده‌اند. چنانکه ذکر شد بخشی از این تحرکات برای پنهان‌سازی نقش ایران در امنیت جهانی است اما در ورای آن یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن اینکه غرب می‌خواهد از هزینه کرد ایران برای کسب منافع بهره گیرد.
غرب در عرصه حمایت از تروریسم در حالی به اهداف خود نرسید که با رسوایی آگاهی جهانی از نقشش در ایجاد تروریسم مواجه شد. آنها برای حضور گسترده در منطقه مولفه‌های جدید را در پیش گرفته و آن ورود به روند بازسازی منطقه است. قدر مسلم آنچه در اذهان ملت‌ها در باب رفتار کشورها می‌ماند نقش آنها در بازسازی و پایان دادن به ویرانی‌های کشورشان است. در مقطع کنونی ملت‌های منطقه ایران را محور اصلی امنیت و آرامش خود می‌دانند و اگر ایران در امر بازسازی این کشورها نیز وارد شود قطعا این رویکرد و نگاه مثبت افزایش می‌یابد.
غرب که از تحولات منطقه عقب مانده سعی دارد تا با حضور فعال در بازسازی منطقه در جبهه اقتصادی و فرهنگی نفوذ خود را محقق سازد که هم کسب درآمد مالی است و هم هزینه کردهای ایران در امنیت منطقه را نابود ساخته و زمینه حذف ایران از منطقه را رقم می‌زند. در این میان یک اصل اساسی را باید در نظر داشت و آن اینکه غرب همزمان به دنبال وادار ساختن ایران به مذاکره درباره توان موشکی و دوری از منطقه است تا چنان نشان دهد که ایرانیان خود به این امور تن داده‌اند تا درس عبرتی باشد برای آنانی که ایران را الگوی مقابله با نظام سلطه ساخته‌اند. متاسفانه برخی اقدامات در عرصه داخلی کشور نظیر اظهارات وزرا و مقامات ارشد مبنی بر چالش‌های گسترده اقتصادی و مالی و نیز نوع بودجه‌نویسی در بودجه ۹۷ کشور که افزایش قیمت‌های متعددی در آن لحاظ شده این تصور را در غرب ایجاد کرده که ایران با بحران اقتصادی شدید مواجه است و با فشار سیاسی و اقتصادی می‌توان آن را به پذیرش زیاده‌خواهی‌هایشان وادار ساخت.
این پالس‌های اشتباه داخلی زمینه ساز آن شده که غرب هم به توان دفاعی ایران چشم داشته باشد و هم طمع حذف ایران از معادلات منطقه تشدید شده است که راهکار مقابله با آن نیز برنامه‌ریزی مدون برای استفاده از ظرفیت‌های داخلی در قالب اقتصاد مقاومتی و نیز حضور فعال در معادلات منطقه به ویژه در حمایت از ملت یمن و فلسطین و بازسازی عراق و سوریه است که قطعا تاثیرات بسیاری در حذف توهمات و زیاده‌خواهی‌های ضدایرانی آمریکا و شرکایش خواهد داشت.

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdcbz5b85rhbg5p.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی