تحلیل مواضع اروپاییها در چند ماه اخیر این گزاره را به ذهن متبادر میکند که قاره سبزنشینان شریک بازی برجامی آمریکا هستند؛ یعنی آنها نیز بیمیل نیستند که توانمندی موشکی ایران تحدید و بازرسیها از کشورمان تشدید شود و حتی محدودیتهای هستهای ایران نیز مادامالعمر باشد.
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا شامگاه جمعه ۲۲ دی، در موعد اعلام موضع ۹۰ روزه خود در قبال برجام، بار دیگر همچون ماه اکتبر (مهر ماه) پایبندی ایران را به مفاد برجام تایید نکرد، اما با امضای تمدید تعلیق تحریمهای هستهای ایران، عملا آمریکا را از توافق هستهای خارج نکرد.
وی در نطق شامگاه جمعه خود این را هم گفت که این آخرین باری است که تمدید تعلیق تحریمهای هستهای ایران را امضا میکند و چنانچه تغییرات مدنظرش در برجام لحاظ نشود دیگر قلمش را در این راستا نخواهد چرخاند. امری که به موجب بند ۳۶ توافق هستهای منجر به نقض فاحش برجام از جانب آمریکا و خروج این کشور از آن توافقنامه بینالمللی خواهد شد.
البته ترامپ در موعد قبلی یعنی در تاریخ ۱۳ اکتبر (۲۱ مهرماه) هم که پرونده برجام را به کنگره حواله داد تهدید کرده بود دیگر تعلیق تحریمهای هستهای ایران را تمدید نخواهد کرد؛ اما همگان دیدند که او جمعه شب این کار را مجددا کرد تا مشخص شود لاف و گزافهای رئیسجمهور سبک مغز آمریکا پشیزی ارزش ندارد.
رئیسجمهور آمریکا در نطق جمعه خود برای نشان دادن جدیتش در تغییر برجام، از اروپاییها خواست تا در مدت ۱۲۰ روز آینده برای ایجاد یک توافق مکمل همکاری کنند، وگرنه دولت آمریکا از برجام خارج خواهد شد.
از نظر ترامپ و استراتژیستهای نزدیک به او، برجام باید در سه حوزه تغییر عمده کند؛ نخست آنکه بند غروب برجام حذف گردد و اعمال محدودیت بر فعالیتهای صلح آمیز هستهای کشورمان دائمی باشد! دوم آنکه مباحث مرتبط با توانمندی دفاعی و موشکی کشورمان نیز به برجام ملحق شود! و سوم آنکه نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران تشدید شود و این نظارتها مراکز نظامی را هم شامل شود!
پیرامون قطعیت امکانناپذیر بودن تغییر برجام در هر سه حوزه فوقالذکر، مقامات و مسئولان کشورمان به کرات اعلام موضع کردهاند که پرداختن به آن اطاله کلام است.
اما در ادامه این گزارش میخواهیم، نسبت طرف اروپایی با این سه حوزه مورد علاقه آمریکا جهت اعمال تغییر در برجام را بررسی کنیم؛ بویژه آنکه ترامپ به نوعی برای متحدان اروپاییاش ضربالاجلی ۱۲۰ روزه تعیین کرده تا تغییرات مورد نظر را در قالب آن سه حوزه در برجام اعمال کنند وگرنه آمریکا از توافق هستهای خارج خواهد شد.
اروپاییها تا اینجای کار در لفظ و تا حدودی در عمل به برجام پایبند بودهاند. پنجشنبه هفته گذشته (۲۱ دی) ۲۴ ساعت قبل از موعد اعلام موضع برجامی ترامپ، وزرای خارجه ایران و سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه به دعوت «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مقر این اتحادیه در بروکسل گرد هم آمدند تا راهکارهای استمرار حیات برجام را بررسی کنند.
آنطور که میزان نوشته؛ در پایان نشست فوقالذکر، مسئولان اروپایی حاضر متفقالقول اعلام داشتند که برجام باید ادامه یابد و لغو توافق هستهای به ضرر همه طرفها خواهد بود. مردان دیپلماتیک تروئیکای اروپایی به همراه خانم موگرینی در همان نشست این را هم گفتند که ایران باید بتواند از منافع برجام منتفع شود.
اما به واقع اگر ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا بر تغییر برجام در همان سه حوزه فوقالذکر اصرار داشته باشند، با توجه به قطعیت عدم تن دادن ایران، اروپاییها چه مسیری را انتخاب میکنند؟ آیا به سمت متحد استراتژیک خود یعنی واشنگتن که سالانه حدود ۷۰۰ میلیارد دلار مراوده مالی با آن دارند غش خواهند کرد؟ یا اینکه از مخدوش کردن اعتبار خود در سطح جهان حذر میکنند و اجازه نمیدهند لجاجتها و زیادهخواهیهای واشنگتن برجام را تخریب کند؟
تحلیل مواضع اروپاییها در چند ماه اخیر این گزاره را به ذهن متبادر میکند که قاره سبزنشینان شریک بازی برجامی آمریکا هستند. یعنی آنها نیز بیمیل نیستند که توانمندی موشکی ایران تحدید و بازرسیها از کشورمان تشدید شود و حتی محدودیتهای هستهای ایران نیز مادامالعمر باشد.
اروپاییها و مشخصا «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اگر چه در اوایلِ کوک شدن ساز ناکوک برجامی آمریکا، بر ضرورت حفظ برجام با همین سیاق فعلی پای میفشردند، اما اظهارات و مواضع اخیر آنها (مقامات اتحادیه اروپا) حاکی از نوعی همپوشانی با آمریکا در قبال حفظ برجام با افزودن ضمائم و ملحقات است. (البته با یک تفاوت کوچک؛ آمریکاییها میگویند این ضمائم در قالب فرایند اصلاح و تغییر برجام باشد؛ اروپاییها میگویند، این ضمائم در فرآیندی جداگانه لحاظ شود).