بيشك يكي از مهمترين ابزار توسعه و همچنين تبادل فرهنگها سخن و كلمات است. مجموعه كلماتي كه در هر كشوري و با هر فرهنگي به كار برده ميشود زبان و گويش اين كشورها را ميسازد كه از همين طريق مواجهه فرهنگها رخ ميدهد. در رخنمايي فرهنگها هم هر يك از صاحبان و متعلقان اين فرهنگها تلاش مينمايند كه از فرهنگي زباني كشور خويش در برابر احتمال مغالطه و ممزوجيت با ساير زبانها مراقبت به عمل آورند.
زبان فارسي به عنوان يكي از اديبانهترين زبانهاي دنيا كه سخنواران و اديبان فراوان و بيشماري را تاكنون به خود ديده است، نيز با همين باور نيازمند حفاظت و حراست بوده كه شوراى عالى انقلاب فرهنگى اساسنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسى را در جلسههاى ۲۰۸ و ۲۰۹، مورخ ۲۶/۱۰/۶۸ و ۲۴/۱۱/۶۸ به تصويب رساند. نخستين جلسۀ شوراى فرهنگستان در تاريخ ۲۶/۶/۶۹ در محل نهاد رياست جمهورى برگزار شد.
از جمله اهداف اين فرهنگستان ميتوان به اين موارد اشاره نمود: حفظ قوّت و اصالت زبان فارسى، بهعنوان يكى از اركان هويّت ملى ايران و زبان دوم عالم اسلام و حامل معارف و فرهنگ اسلامى؛ پروردن زبانى مهذّب و رسا براى بيان انديشههاى علمى و ادبى و ايجاد انس با مآثر معارف تاريخى در نسل كنونى و نسلهاى آينده؛ رواج زبان و ادب فارسى و گسترش حوزه و قلمرو آن در داخل و خارج از كشور؛ ايجاد نشاط و بالندگى در زبان فارسى، به تناسب مقتضيّات زمان و زندگى و پيشرفت علوم و فنون بشرى با حفظ اصالت آن.
اما آنچه بيش از همه در ميان عموم مردم از فعاليتهاي فرهنگستان نمود پيدا كرده است واژههايي است كه اين فرهنگستان تصويب ميكند تا با واژههاي غربي و خارجي جايگزين شده و موجب پالايش زبان فارسي شود.
روز گذشته علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه «بررسی آسیب شناسی زبان فارسی و مقابله با به کارگیری از واژههای بیگانه» تغییر عناوین بیگانه مورد استفاده به فارسی و الزام مردم به استفاده از واژههای فارسی در عناوین و اسامی را بسیار دشوار دانست و افزود: برای اجرای آن باید به اجماع جدی قانونی رسید. وي ضمن بیان این مطلب گفت: قوانین، آیین نامهها و دستور العملهای مربوط به قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی و عناوین بیگانه کاملا شفاف و روشن است.
وزیر ارشاد با تاکید بر اجرای قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی و عناوین بیگانه ادامه داد: برای اجرای این قانون باید تمامی دستگاهها و نهادهای ذیربط به وظایف قانونی خود عمل کنند. بر اساس آیین نامه و دستورالعملهای این قانون؛ افراد نباید از اسامی و عناوین بیگانه در مکاتبات، گفتارها، سخنرانیها و حتی عناوین مغازهها و فروشگاههای خود استفاده کنند.
وی همچنین استفاده از برخی نشانههای بیگانه و تبلیغات روی برخی کالاها با استفاده از این علایم را، خلاف قانون اعلام کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تغییر عناوین بیگانه مورد استفاده به فارسی و الزام مردم به استفاده از واژههای فارسی در عناوین و اسامی را بسیار دشوار دانست و افزود: برای اجرای آن باید به اجماع جدی قانونی رسید.
اگرچه وزير ارشاد توپ عدم استفاده مردم از واژههاي جايگزين را به زمين مردم انداخت اما بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه اساسا مردم از كلماتي كه «به وقت» و «با قواعد معنادار كاربردي» جايگزين واژههاي خارجي شده است بدون اكراه و اجبار استقبال نمودهاند. اساسا چنين تعبيري را بايد متاثر از اشتباه كارشناسي آقاي وزير دانست. چرا كه عدم استفاده از واژههاي خارجي را در ديرهنگام و غيركاربردي بودن كلمات بايد جستجو نمود. شاهد مثال اين ادعاي ما هم اين باشد كه مردم در دوران بسيار دورتر از آنكه فرهنگستان زبان فارسي راهاندازي شود و از عِده و عُده قابل توجهي هم بهرهمند شود و پيش از آنكه معادل پيتزا را كشلقمه و معادل سايت را «تارنما» عنوان نمايند در برابر ورود بايسيكل به ايران به سادگي هر چه تمام مواجه شدند و «بهموقع» و «كاربردي» از عبارت «دوچرخه» استفاده كردند تا ساده و بيدردسر اين واژه در فرهنگ ايراني استفاده شود.
به هر تقدير به نظر ميرسد فربهي و كندبودن عملكرد نهادهايي از جمله فرهنگستان زبان فارسي است كه در ميان وظايف صريح خود دچار اشكال است و زبان فارسي را با مخاطراتي از جمله هجمه واژههاي جديد مواجه و آسيبپذير رها نموده است.
در ادامه این جلسه دکتر غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نيز با اشاره به مغفول ماندن زبان فارسی از سوی برخی مسوولان و دست اندرکاران، پیشنهاد کرد: لازم است در راستای حفظ و صیانت از زبان و ادب فارسی شورایی با عنوان «شورای هماهنگی پاسداری از زبان فارسی» تشکیل شود و در آن نماینده و عضوی از تمامی دستگاهها و نهادهای ذیربط در زبان و ادب فارسی حضور داشته باشد. وی ادامه داد: لازم است اقدامات و فعالیتهای حوزه زبان و ادب فارسی در سطح حاکمیتی تدوین و تمامی سازمانها و نهادها را موظف و مکلف به اجرای قوانین آن کرد.
اين نگره رئيس فرهنگستان زبان فارسي را هم كه در فكر گستردهتر نمودن تشكيلاتي براي مواجهه با مشكلات پيش آمده براي زبان فارسي نيز ميتوان تصور اشتباه و نادانسته اين بزرگواران دانست. شاهد مثال اين ادعايمان هم اين باشد كه وقتي دستگاهي به نام موبايل و فناوري نوين آن وارد كشورمان ميشد، بسياري از مردم ايران تلاش نمودند تا نام اين كالا و فناوري جديد را به ذهن بسپرند. در همان شرايط اگر فرهنگستان زبان فارسي «بهموقع» و «كاربردي» به ماجرا نگاه ميكرد و واژه «تلفن همراه» را براي آن مطرح ميكردند بيشك امروزه ديگر لازم نبود كه واژه موبايل از ميان كلمات مصطلح ما پالايش شود و در متون مورد استفاده رسانهها و راديو و تلويزيون دائما اصرار به عدم استفاده از اين واژه و بسياري از واژههاي مشابه را شاهد باشيم.