فرانسه در حالی همواره خود را مدعی حقوق بشر معرفی میسازد که طی روزهای اخیر بعد دیگری از لایههای پنهان این ادعا برملا شده است. بر اساس گزارشهای منتشره کلیساها در فرانسه به مراکزی برای سوء استفاده و اذیت و آزار جنسی کودکان مبدل شده و طی چند دهه گذشته جنایات گستردهای علیه کودکان در این مراکز صورت گرفته است. این گزارشها در حالی منتشر شده است که نمود دیگری از این وضعیت را در کانادا و نسل کشی بومیان در مراکز به اصطلاح دینی(تحت نظارت کلیساها) میتوان مشاهده کرد که بیش از ۱۵۰ هزار کودک عنوان شده است. از سوی دیگر موضوع آزار جنسی کودکان در جوامع غربی نه تنها در کلیسا بلکه در دیگر نهادهای آموزشی و اجتماعی آنها نیز رواج دارد، چنانچه گزارش تحقیق و تفحص از شورای محله لَمبِت در جنوب لندن که چندی پیش منتشر شد، نشان داد که صدها کودک تحت مراقبت در پنج مرکز نگهداری، از دهه ششم قرن بیستم به مدت چندین سال هدف سوءاستفاده جنسی و آزار و اذیت بودهاند.
نکته مهم آن است که قوانینی که در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله در فرانسه در لوای اقدامات فرهنگی و سند ۲۰۳۰ صورت میگیرد زمینه را برای گسترش چنین فجایعی فراهم میسازد در حالی که به دلیل حمایت دستگاه قضا از چنین رفتارهایی قربانیان جرات و ارادهای برای شکایت نیز ندارند. مسئله آن است که تنوع و گستردگی این فجایع ضدانسانی به ویژه موضوع آزار و اذیت کودکان که معمولا از سوی رسانههای جریان اصلی در غرب بایکوت شده یا با ضریب بسیار پائین منتشر میشوند، بخشی از فساد رواج یافته در جوامع غربی است که عملا به بحرانی انسانی تبدیل شده است و بزرگترین باندهای قاچاق و سوء استفاده از کودکان توسط مقامات رسمی این کشورها ایجاد و اداره میشوند. به عبارتی دیگر به صراحت میتوان گفت که نظام سرمایه داری نه تنها همه چیز را در قالب سرمایه می بیند بلکه حتی کودذکان نیز در جمع این سرمایهها قرار گرفتهاند. این فجایع در کنار تجاوزهای گسترده نظام سلطه به کشورهای مستقل جهان که منجر به کشته شدن میلیونها انسان طی دهههای گذشته شده، بیش از هر چیز بیانگر سلطه خوی منفعتطلبی و اصالت لذت به عنوان میوه «لیبرال دموکراسی» است که با شعار دروغین آزادی، روح انسانیت و معنویت را به مسلخ برده و پشیزی برای حقوق انسانها قائل نیست.
وضعیت در حالی بر نظام سرمایه داری حاکم است که در اسلام ستیزی آشکار ماشین رسانهای غرب سالهاست با نفرتپراکنی نسبت به ادیان توحیدی و غیر تحریف شده به ویژه اسلام، سعی در نشان دادن چهرهای خشن و ضدبشری از آنها دارد تا با جلوگیری از گرایش مردم به آن، همچنان در پوشش لیبرال دموکراسی بتواند بر جهان حکومت کند چنانکه در فرانسه اهانت به مقدستان اسلامی و خشونت علیه مسلمانان آزادی بیان عنوان میشود در حالی که در سایه این رویکرد اسلام ستیزانه فجایعی همچون آنچه در کلیساها روی داده پنهان میگردد.
نویسنده: فرامز اصغری
نکته مهم آن است که قوانینی که در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله در فرانسه در لوای اقدامات فرهنگی و سند ۲۰۳۰ صورت میگیرد زمینه را برای گسترش چنین فجایعی فراهم میسازد در حالی که به دلیل حمایت دستگاه قضا از چنین رفتارهایی قربانیان جرات و ارادهای برای شکایت نیز ندارند. مسئله آن است که تنوع و گستردگی این فجایع ضدانسانی به ویژه موضوع آزار و اذیت کودکان که معمولا از سوی رسانههای جریان اصلی در غرب بایکوت شده یا با ضریب بسیار پائین منتشر میشوند، بخشی از فساد رواج یافته در جوامع غربی است که عملا به بحرانی انسانی تبدیل شده است و بزرگترین باندهای قاچاق و سوء استفاده از کودکان توسط مقامات رسمی این کشورها ایجاد و اداره میشوند. به عبارتی دیگر به صراحت میتوان گفت که نظام سرمایه داری نه تنها همه چیز را در قالب سرمایه می بیند بلکه حتی کودذکان نیز در جمع این سرمایهها قرار گرفتهاند. این فجایع در کنار تجاوزهای گسترده نظام سلطه به کشورهای مستقل جهان که منجر به کشته شدن میلیونها انسان طی دهههای گذشته شده، بیش از هر چیز بیانگر سلطه خوی منفعتطلبی و اصالت لذت به عنوان میوه «لیبرال دموکراسی» است که با شعار دروغین آزادی، روح انسانیت و معنویت را به مسلخ برده و پشیزی برای حقوق انسانها قائل نیست.
وضعیت در حالی بر نظام سرمایه داری حاکم است که در اسلام ستیزی آشکار ماشین رسانهای غرب سالهاست با نفرتپراکنی نسبت به ادیان توحیدی و غیر تحریف شده به ویژه اسلام، سعی در نشان دادن چهرهای خشن و ضدبشری از آنها دارد تا با جلوگیری از گرایش مردم به آن، همچنان در پوشش لیبرال دموکراسی بتواند بر جهان حکومت کند چنانکه در فرانسه اهانت به مقدستان اسلامی و خشونت علیه مسلمانان آزادی بیان عنوان میشود در حالی که در سایه این رویکرد اسلام ستیزانه فجایعی همچون آنچه در کلیساها روی داده پنهان میگردد.
نویسنده: فرامز اصغری