از آنجا که ولایت فقیه محور انقلاب و تکیه گاه آن محسوب میشود، موضوع تضعیف جایگاه ولایت فقیه محور جنگ نرم دشمنان و فعالیت خناسها، فتنهگران و دشمنان انقلاب اسلامی قرار گرفته است.
ولایت فقیه و پیروی ازآن، از جمله دستاوردهای مهم جریان غدیر است که در باورهای دینی ما، پیروی از ائمه و خدا محسوب میشود و درعصر غیبت استمرار امامت و ولایت، در سایه ولی فقیه عادل است.
نگاهی به تاریخچه انقلاب اسلامی نشان میدهد که ولایت فقیه یکی از مهمترین موضوعات فقهی، حقوقی و سیاسی زمانهی ما به شمار میرود و مایهی قوام جامعه اسلامی و عمود خیمه انقلاب است به طوری که امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی در سخنان خود تاکید کردند که باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا دشمنان توانند به کشورمان آسیبی بزنند. همین امر نیز یکی از مهمترین دلایل مخالفت دشمنان با جایگاه ولایت فقیه بوده و آنان از همه ابزارها و امکانات خود برای تضعیف و خدشهدار کردن جایگاه ولایت و رهبری استفاده میکنند.
نقشآفرینی ولایت فقیه در رشد و تعالی نظام، وحدت مردم و دولتمردان، بصیرت افزایی جامعه و یکصدائی در مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی و ارتقاء جایگاه ایران در جهان و منطقه موجب عصبانیت بیش از پیش دشمنان شده و از همین رو آنان همه توان خود را به کار گرفته این جایگاه را دچار تزلزل کند.
نگاهی به پیروزیهای خارجی
همواره خلأ وجود رهبری و ولایت در بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای اسلامی در مقاطع مختلف کاملاً مشهود بوده است اما پیروی از ولایت فقیه در مقابله با داعش در عراق نمونهای کامل از برکات اعتقاد به ولایت فقیه بود.
در این نمونه فتوای مرجعیت دینی موجب اتحاد و هماهنگی نیروهای مردمی با نیروهای نظامی در مبارزه با داعش شد و این امر باعث شد تا نیروهای عراقی با کمک مستشاران ایرانی موفق به شکست داعش در این کشور شوند. باید توجه داشت اینکه خیلی از شهدای میهن در وصیت نامه یشان توصیه به حمایت و پیروی از ولایت فقیه کردهاند، نشان از اهمیت بالای جایگاه وظیفه ما در برابر ولایت فقیه دارد.
تضعیف جایگاه ولایت فقیه در فتنه ۸۸
تضعیف جایگاه ولایت فقیه و رهبری نظام توسط برخی در فتنه ۸۸ نه تنها در تضاد با افکار و اندیشههای امام بود بلکه نشان از آن داشت که قسمتی از فعالیتهای براندازانه نظام با تکیه بر این نظر صورت میگیرد.
سران فتنه ۸۸ اگرچه تظاهر به پیروی از خط امام داشتند اما تضعیف جایگاه ولایت فقیه ورهبری نشان داد که دشمنان نظام با یارگیری منصوبان به انقلاب تلاش میکند در این زمینه به اهداف خود دست یابد. نقشه دیگر دشمنان در این زمینه از بین بردن هویت دینی و انقلابی نسل جوان بود تا مسیر را برای نفوذ و توطئه علیه ولایت فقیه هموار کند.
سوء استفاده
در حقیقت حوادث و اتفاقات سال ۸۸ آزمونی بود که معیار قبولی آن حمایت از ولایت فقیه محسوب میشد. حال به نظر میرسد در ادامه همان فتنه، شاهد فتنه جدیدی هستیم که تلاش میکنند تا با تضععیف جایگاه ولایت فقیه موجب انحراف جریان انقلاب اسلامی شود.
اخیراً پس از آنکه برخی از مردم با طرح خواستهها و مشکلات معیشتی و اقتصادی خود، خواستار بهبود عملکرد دولت شدند، معاندن و فتنهگران ضمن سوء استفاده از این شرایط، زمینه را برای فراهم شدن اهداف خود مساعد دیدند و عدهای دیگر نیز با آنان همراه شدند.
از جمله اینکه در این میان شاهد تلاش برخی از اصلاح طلبان تندرو در این زمینه هستیم. نگاهی به فعالیت این گروه از اصلاحطلبان نشان میدهند، که پدرخواندگان فکری آنها در حزب مشارکت اعتقادی به ولایت فقیه نداشته وتاختن به اصل مهم ولایتفقیه بهطور مداوم در دستور کار حزب خود قرار داده بودند و حتی در برخی از موارد تئوری ولایتفقیه، عین استبداد دینی عنوان میکردند. بررسی اظهارات و جلسات و سخنرانیهای این عده نیز بر این امر تاکید میکند.
اکنون نیز این افراد با اعلام التزام نداشتن به ولایت فقیه، خواهان حذف اصل ولایتفقیه از ساختار نظام شدند. به عنوان مثال در این زمینه میتوان به اظهارت تاج زاده اخیر (عضو مشترک احزاب منحله مشارکت و مجاهدین انقلاب) اشاره کرد که در این باره گفته است: گفته است "اکثریت اصلاحطلبان به جمهوری اسلامی ولایت فقیه اعتقاد ندارند".
دو سال پیش نیز عیسی سحرخیز (مدیرکل مطبوعات در دولت اصلاحات ) تصریح کرد "اکثر اصلاح طلبان بر خلاف گذشته، علاقهای به آقای خمینی ندارند".
طرح مسائل اختلافانگیز
از سوی دیگر درحالی که کشو از جوانب مختلف مورد هجمه و تهاجم دشمن است، برخی به بهانه خدمت به نظام و کشور با ایجاد شبهه در مورد جایگاه ولایت فقیه و تضعیف رهبری موجب ایجاد شکاف در کشور میشوند.
این افراد با جنجال و طرح برخی از مباحث بیهوده به اختلافات در جامعه دامن میزنند و تنها کسانی که از اقدام این افراد سود میبرند فقط دشمنان اسلام و انقلاب هستند.
در این زمینه میتوان به ارسال نامهای به رهبر انقلاب درباره فروپاشی انقلاب و مدیریت نادرست کشور اشاره کرد که از سوی عدهای که ادعای پیروی از ولایت فقیه را دارند صادر شده است. جالب اینجاست که درطرح این نیش و کنایهها نه تنها به توصیههای مقام معظم رهبری توجه نشده بلکه آب به آسیب دشمنان ریخته میشود.
در حال حاضر کسی منکر مشکلات کشور نیست اما اینکه با سیاه نمایی مشکلات کشور به جایگاه ولایت فقیه نسبت داده میشود بیتقوایی و بیانصافی است.
باید در نظر داشت که در کشور، اداره امور اجتماعی و وظایف اجرایی بر عهده دولت و دستگاه اجرایی، مسایل قضایی بر دوش قوه قضاییه و تدبیر امور و قانونگذاری نیز به قوه مقننه واگذار شده است و همه مسئولین و مدیران کشور- چه در حال حاضر و چه در گذشته- در به وجود آمدن شرایط فعلی کشور مسئول هستند.
رهبری همواره با راهنمایی، توصیه و روشنگری مسائل مختلف را در جمع مردم و مسئولین مطرح کردهاند و بایستی اگر مطالبهای وجود دارد مسئولین که زمام امور کشور را به عهده داشتند پاسخگو باشند. راه حل مسائل کشور بارها از سوی رهبر مطرح شده و این درحالی است که مشکلات کشور به اجرای این توصیهها برمیگردد.
اگر در کشورمان اتفاقاتی میافتد و یا مسائلی پیش میآید که خلاف اوامر رهبری است، برگرفته از آن است که ما جایگاه حقیقی افراد شناخته نشده و بسیاری هنوز معنای حقیقی
ولایت پذیری را درک نکردهاند.
در نهایت
درنهایت باید در نظر داشت اکنون که کشور در شرایط حساسی قرارداد و دشمنان کمر به تضعیف نظام بستهاند لازم است که تلاشهای ویژهای برای حفاظت و تبیین نقش این جایگاه در بطن جامعه صورت گیرد. این امر باید برای افکار عمومی روشن شود که بدون اتصال به ولایت به طور حتم دچار انحراف خواهیم شد و به سر منزل مقصود نخواهیم رسید.
باید روشن شود که اگر امروز به اصول اولیه انقلاب و اهداف بنیانگذاران آن که خود را حامی پابرهنهها دانسته و میدانند وفادار ماندیم، به شکل عملی دفاع از ولایت فقیه کردهایم.
در خیلی از موارد دیده شده است که افراد مذهبی و حزب اللهی در مقام و پستهای مختلف دست به اقداماتی زدهاند که نه تنها مورد تایید رهبری نبوده است بلکه نهی هم شده است و رهبری باید برای حفظ و امنیت کشور، خود را در برابر چنین اقداماتی هزینه کند.