تاریخ جهان پر از فراز و نشیب است و ایران نیز از این سیر مستثنی نیست و کسانی که تاریخ را میسازند و البته بعد آن را بازگو نموده یا مینگارند عمدتا کنشگران سیاسی، فرهنگی و یا اجتماعی و... هستند که با افکار و اعمال خود نبض جامعه را دست گرفته و پویشی مردی و جوشش اجتماعی را رقم میزنند که البته این خود کارکردی از کارکردهای اشخاص برجسته اجتماع است اما در این رهگذر آنچه نباید فدا شود حقیقت است حقیقتی که اقشار برگزیده جامعه به بهانه نبود یا دفاع از آن مردم را به صحنههای مختلف میکشانند که گاهی هزینههای فراوانی نیز دارد در همین راستا متنی را از یکی از فعالان سیاسی کشور مطالعه میکردم که فعالیتهای مجلس ششم را صادقانه دانسته و این صداقت را مایه هزینه برای این مجلس قلمداد نموده بود. همین قضاوت موجب شد تا نگاهی به آن برهه تاریخی بیندازیم و ببینیم آنچه موجب هزینه برای برخی از اعضای این مجلس بود چگونه رفتارهایی بوده است؟ آیا صداقت ایشان موجب شده تا موضعگیریهایی از سوی بزرگانی چون رهبر انقلاب صورت بگیرد یا ترجیح منافع گروهی بر ملی هزینههایی را به ایشان تحمیل نمود؟
شاید بتوان قدم اول در این مجلس را اعتراض به اعتبار نامههای برخی نمایندگان از جمله غلامعلی حدادعادل یا سایر نمایندگان اصول گرا دانست اعتراضی که رئیس اصلاحطلب مجلس ششم نیز آن را غیرقانونی دانست که این نیز خود جای سوال دارد زیرا این جریان همیشه مدعی شعار «زندهباد مخالف من» هستند.
اما چالش بعدی که در این دوره از مجلس رخداد درگیری نماینده مجلس و قوه قضاییه بود که موجب شد حسین لقمانیان به ۱۳ ماه زندان تعزیری محکوم شود که آن موضوع نیز با نامهنگاری نمایندگان اصولگرا و در خواست ایشان از رئیس قوه قضاییه برای گرفتن حکم عفو از رهبری به پایان رسید.
باید این را نیز گوشزد کرد قوه قضائیه در مواردی دیگر مانند اعلام جرم علیه حمید رسایی نماینده اصولگرا ثابت کرده در بسیاری از موارد مشی فراجناحی دارد. به هر روی چالشها و یا به تعبیر آن فعال سیاسی صداقتهای اکثریت مجلس ششم به همین موارد ختم نمیشود، اوج این رفتارها در موضوع اصلاح قانون مطبوعات و حواشی آن که به پیشنهاد نوشیدن جام زهر به رهبری منتهی میگردد مشاهده میشود. جریان بدین منوال بوده است که مجلس پنجم بنا به ملاحظاتی قانون مطبوعات را بازنگری کرده و قانونی را تصویب کرده بود که دارای بندهای زیر بود، طبق این قانون صاحبان امتیاز یا نویسندگان روزنامه باید شرایط زیر را احراز میکردند و از قوانین ذیل پیروی مینمودند: «حكم انفصال از خدمت موقت يا دائم كساني كه در صدد اعمال فشار بر مطبوعات باشند. - لازمالاتباع بودن مصوبات شوراي عالي امنيت ملي براي مطبوعات. - اضافه شدن «انتشار مطلب عليه قانون اساسي» به مصاديق اخلال در مباني و احكام اسلام. - ممنوعيت استفاده از كمكهای خارجي. - جرم بودن واگذاري نشريه به غير، اعم از قطعي يا شرطي، يا اجاره. - اضافه شدن شرط «پايبندي و التزام عملي به قانون اساسي «براي متقاضي روزنامه. - مسئوليت ساير اشخاص (نويسنده و...) در ارتكاب جرم مطبوعاتي علاوه بر مدير مسئول. - تعيين مجازات براي برخي از جرايم مطبوعاتي. - اضافه شدن برخي از اعضا به هيأت نظارت.و مهمترين بخش آن: - ممنوعيت فعاليت مطبوعاتي هواداران و اعضاي گروههای ضد انقلاب و گروههای غيرقانوني و محكومين دادگاههای انقلاب اسلامي بوده است.»
مجلس ششم اولین گام خود را اصلاح این قانون قرار داد در حالی که این مصوبه آخرین مصوبه مجلس پیشین بود و هنوز از تصویب آن زمان لازم نگذشته بود تا نواقص آن مشخص شود لذا رهبر انقلاب با ارسال نامهای خطاب به رئیس و نمایندگان آن مجلس اینگونه مینگارند: «بسم الله الرحمن الرحيم جناب حجهالاسلام والمسلمين آقاي كروبي رياست مجلس شوراي اسلامي و حضرات نمايندگان محترم با سلام و تحيات، مطبوعات كشور سازنده افكار عمومي و جهتدهنده همت و اراده مردمند، اگر دشمنان اسلام و انقلاب و نظام اسلامي مطبوعات را در دست بگيرند يا در آن نفوذ كنند خطر بزرگي امنيت، وحدت و ايمان مردم را تهديد خواهد كرد و اينجانب سكوت خود و ديگر دستاندركاران را در اين امر حياتي جايز نميدانم. قانون مطبوعات كنوني تا حدودي توانسته است مانع از بروز اين آفت بزرگ شود و تفسير آن و امثال آنچه در كميسيون مجلس پيشبيني شده مشروع و به مصلحت كشور و نظام نيست.» (سيدعلي خامنهاي)
ایشان در همان زمان نیز از کلیدواژه «نفوذ» استفاده میکنند و قانون مصوب مجلس پنجم را مانع از نفوذ اجانب و ضد انقلاب میدانند. گام بعدی، نگارش نامهای از سوی نمایندگان مجلس ششم به رهبر معظم انقلاب بود وپیشنهاد نوشیدن جام زهر به ایشان بود - برخی از عبارات آن برای نسل کنونی نیز آشناست - در آن به مواردی اشاره شده بود از جمله «قتلهای زنجیرهای، جنایت کوی دانشگاه، تعطیلی مطبوعات و رسانهها، دستگیری فعالان سیاسی، سرکوب دانشجویان و دانشگاهیان، اجرای علنی احکام قضایی بسیار کمسابقه،» پس از این سخنان صادقانه نوبت به اوج صداقت دوستان میرسد که همان تحصن مقدس است! تحصنی به بهانه رد صلاحیت عدهای از نمایندگان ولی واقعا چرا نباید کسانی که داعیهدار قانونمداری و... هستند به قانون تمکین کنند؟ چرا نباید این اصل اول مردمسالاری رعایت شود در حالیکه در نامه نمایندگان مزبور به رهبری ایشان قانون اساسی را میثاق ملی دانستهاند.
اما از برکات این حرکت صادقانه نیز نباید غافل شد یکی از این برکات اعلام همبستگی دشمنان قسم خورده انقلاب با این تحصن مقدس بود! امام خمینی(ره) میفرماید: «و ما هم نباید توقع داشته باشیم که اینها برای ما خوب بگویند، اگر خوب بگویند، معلوم میشود ما خیانتکاریم!»
فرهاد ملاامینی - دبیر مجمع پیروان مهدی موعود(عج)