?> امام علی (ع) و فقر در جامعه | سیاست روز
يکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۰
کد مطلب : 104767

امام علی (ع) و فقر در جامعه

اساسا فقر یكی از غم‌بارترین مصیبت‌هایی است كه در زندگی دامن‌گیر انسان شده است و تلاش‌های بشریت در طول تاریخ دست بدست هم داد تا این آفت را ریشه‌كن نماید ولی علیرغم این تلاش‌ها فقر همچنان باقی است و تا به امروز قربانیان زیادی را از جوامع بشریت در كام خود فرو برده است. فقر در لغت به معنی شكاف و بریدگی است و فقیر به كسی گویند كه ستون فقراتش درد كند یا شكسته باشد و به عبارتی دیگر فقر به معنی نیازمندی و فقیر به محتاج و نیازمند گویند و فقیر در معنی اصطلاحی كه در دائره المعارف‌ها آمده است عبارتست از كسی كه نتواند خود و خانواده‌اش را از نظر مالی تأمین كند و نیازمند مردم باشد.
حضرت امیر (ع) در مورد بوجود آمدن فقرا در حكمت ۳۲۸ می‌فرمایند: خداوند سبحان روزی فقیر را در اموال توانگران مقرر داشته، پس هیچ فقیری گرسنه نماند مگر آنكه توانگری حق او را بازداشته است و خداوند تعالی توانگران را بدین سبب بازخواست می‌كند.
مفهوم كلام امام علی (ع) در این حكمت این است كه:
اولا: توانگران و ثروتمندان مسئول تأمین نیازهای فقیران هستند، زیرا خداوند در اموال ایشان حقوقی را برای فقرا مقرر داشته است كه باید ادا كنند.
ثانیا: وقتی كه توانگران مانع رسیدن این حق به مستحقان می‌شوند، فقر بوجود می آ‌ید. از این گفتار چنین فهمیده می‌شود كه توزیع ناسالم ثروت از علل اساسی فقر است. 

مهم‌ترین علل فقر انباشتگی ثروت نزد ثروتمندان
شاهد این مطلب حكمت ۳۲۸ كه در بالا ذكر شد و همچنین در این خصوص حضرت می‌فرماید: «ما جاع فقیر الا بما منع به غنی» یعنی فقیر بوجود نمی‌ آید مگر بواسطه امتناع نمودن ثروتمند از دادن مالی به او. حضرت علی علیه السلام به مالك اشتر توصیه می‌نمایند كه این را هم بدان كه در میان بازرگانان كسانی هم هستند كه تنگ‌نظر و بدمعامله و بخیل و احتكار كننده‌اند ‌كه تنها با زورگویی به سود خود می‌اندیشند و كالا را به هر قیمتی كه می‌خواهند می‌فروشند كه این سودجویی و گران‌فروشی برای همه افراد جامعه زیان بار و عیب بزرگی بر زمامدار است

انحصار منابع ثروت نزد توانگران
بطوری كه عوامل تولید و فرصت‌های كار منحصر به عده‌ای از مردم است كه با یكدیگر نسبت خویشاوندی و یا وابستگی دارند و در كنار این پدیده، دیگران از داشتن چنین فرصت‌هایی محروم هستند و این امر آنان را در حال فقر قرار می‌دهد. در این‌باره می‌توان به نامه حضرت به مالك اشتر كه فرمودند: بدان، كه والی را خویشاوندان و نزدیكان است و در ایشان خوی برتری‌جویی و گردنكشی است و در معاملت با مردم رعایت انصاف نكنند. ریشه ایشان را با قطع موجبات آن صفات، قطع كن و به هیچ یك از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به اقطاع مده، مبادا به سبب نزدیكی به تو، پیمانی ببندند كه صاحبان زمین‌های مجاورشان را در سهمی كه از آب دارند یا كاری كه به اشتراك انجام می‌دهند، زیان برسانند و بخواهند بار زحمت خود را بر دوش نان بنهند.

مال‌اندوزی حاكم
امام علی (ع) در این رابطه در نامه خود به مالك اشتر می‌فرمایند: مردم زمانی تنگدست گردند كه همت والیان، همه گرد آوردن مال بود. همانا ویرانی زمین به جهت تنگدستی كشاورزان است و تنگدستی كشاورزان به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانی است كه به آینده حكومتشان اعتقاد ندارند و از تاریخ گذشتگان عبرت نمی‌گیرند و ابن ابی الحدید در شرح خطبه ۲۰۰ حضرت امیر (ع) می‌نویسد: خداوند بر پیشوایان مقرر فرموده كه خود را در معیشت با مردم تنگدست، برابر دارند تا بینوائی را رنج بینوائی به هیجان نیاورد و موجب هلاكتش گردد، و بر پیشوای عادل و دادگر واجب است كه خود را در پوشاك و خوراك به ضعیف‌ترین مردمان همانند سازد تا مردمان فقیر هلاك نگردند.

بیكاری
بیکاری كه یا بخاطر عامل درونی است كه عبارت است از تنبلی و ناتوانی، حضرت علی (ع) در این رابطه می‌فرمایند: «ناتوانی و كم‌كاری آفت است» و یا مربوط به عوامل قبلی است كه ذكر شد.

مال‌اندوزی و عدم استفاده از آن
به این امر اصطلاحا بخل گویند. حضرت امیر (ع) در این رابطه می‌فرماید: در بخل ننگ است و یا در رابطه با نتیجه بخل حضرت می‌فرمایند: بخل همه بدی‌ها را فراهم می‌گرداند و مهاری است كه سوی هر بدی می‌كشاند.

اسراف
به معنی مصرف كردن بیهوده و هدر دادن ثروت. در این‌باره آن حضرت می‌فرماید: بخشیدن مال به كسی كه مستحق ان نیست. خود گونه‌ای از اسراف و تبذیر است. پس‌ اسراف نیز به نوبه خود می‌تواند باعث به وجود آمدن فقر شود.

احتكار و گران‌فروشی
این عمل غالبا به منظور كسب سود بیشتر و در اوضاع نابسامان اقتصادی صورت می‌گیرد. حضرت در این رابطه به مالك اشتر توصیه می‌نمایند كه: این را هم بدان كه در میان بازرگانان كسانی هم هستند كه تنگ‌نظر و بدمعامله و بخیل و احتكاركننده‌اند ‌كه تنها با زورگویی به سود خود می‌اندیشند و كالا را به هر قیمتی كه می‌خواهند می‌فروشند كه این سودجویی و گران‌فروشی برای همه افراد جامعه زیان بار و عیب بزرگی بر زمامدار است.
با توجه به علل مذكور برای فقر و محرومیت در جامعه از منظر امیرالمومنین (ع) و با توجه به این‌كه حضرت «فقر را مرگی بزرگ» می‌دانند و در توصیه‌ای به فرزندشان محمد حنیفه می‌فرمایند: ای فرزند، من از تهیدستی بر تو هراسناكم، از فقر به خدا پناه ببر، كه همانا فقر، دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل دشمنی است.
همچنین با توجه به توصیه‌هایی كه حضرت امیر در نامه ۵۳ به مالك اشتر دارند، می‌توان چنین نتیجه گرفت كه برای ریشه‌كنی فقر در بعد فردی بایستی تمام افراد جامعه مصمم به ریشه‌كنی آن باشند و در بعد اجتماعی، وظیفه دولت به عنوان زمامدار اسلامی است كه تمام سعی خود را در جهت توزیع عادلانه ثروت، كنترل قیمت‌ها، جلوگیری از احتكار و ... بنماید.

https://siasatrooz.ir/vdcce0qsm2bqxm8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی