آیتالله بیات زنجانی از مراجع تقلید به بیان نظر خود در رابطه با اجرای حد سرقت پرداخت. وی در حساب توییتری خود نوشت: اجرای حکم و حدسرقت زمانی در اسلام محل بحث است که حکومت، شرایط اقتصادی و امنیتی مناسب را به وجود آورده باشد؛ شرایطی که فرد را به سمت دزدی نراند و مادامی که این شرایط فراهم نشود اجرای این حکم امکانپذیر نیست.
تراشیدن محاسن آیتالله خامنهای توسط ساواک
ماجرای تراشیدن محاسن رهبر معظم انقلاب توسط ساواک در دوران مبارزات انقلابی و واکنش جالب ایشان را از نظر میگذرانید.
در شبکههای مجازی بخشی از کتاب که مربوط به ماجرای تراشیدن محاسن آیتالله خامنهای بود قرار گرفته است: «شنیده بود كه ریش روحانیان را در زندان میتراشند. از بیرجند كه راه افتاده بودند، این فكر رهایش نمیكرد. گاه موهای نه چندان پرپشت محاسن خود را میكشید تا به دردی كه با كشاندن تیغ بر صورتش برمیخاست، عادت كند. "وحشت عظیمی در دل من بود از آن چه از بیرجند انتظارش را داشتم و آن عبارت بود از تراشیدن ریش، خشك خشك...منتظرش بودم."
و آن لحظه از راه رسید و در انباری سابق باز شد . آرایشگر و یك گروهبان در چارچوب در ظاهر شدند. یك صندلی هم با خود آورده بودند. به او اشاره كردند كه بیاید و روی صندلی بنشیند. شنیده بود برخی از روحانیان هنگام تراشیدن ریش مقاومت كردهاند. شاید حضور گروهبان برای مقابله با این مقاومتها بود. "مقاومتی نداشتم و نكردم. آماده بودم. چون میدانستم فایدهای ندارد. دست و پای من را میگیرند و بعد مقداری كتك میزنند و بعد آن كاری كه نباید بشود... خواهد شد."
نشست. منتظر بود دست آرایشگر بالا بیاید و لبه تیغ را روی صورت او مماس كند. ناگهان دید آنچه روی صورت او به راه افتاده دستگاه موزن است. تمام نگرانیها و انتظارهای. موحش غیبشان زد. "اینقدر خوشحال شده بودم ... كه بیاختیار با این سلمانی و با آن گروهبان مرتب بنا كردم حرف زدن و خندیدن ... تعجب [میكردند] اینها كه من چه طور آخوندی هستم كه دارند ریشم را كوتاه میكنند و من اینقدر خوشحالم ... [تمام كه شد] به او گفتم استاد این آیینه را بده چانه خودم را چند سال است ندیدهام... خندهاش گرفت. آیینهاش را داد. بنا كردم به صورتم نگاه كردن. دیدم بله؛ آدم مثل اینکه خودش را درست نمیشناسد." آرایشگر و گروهبان كه اكنون سرحالتر نشان میدادند به آقای خامنهای پیشنهاد كردند اگر نیازی به دستشویی دارد میتواند با آنها همراه شود؛ و شد. مستراح بیرون این محوطه بود. هنگام برگشت آن افسر عبوسِ در هم، آقای خامنهای را دید و با زبان تمسخر از فاصلهای كه دور هم بود صدا بلند كرد: "آشیخ! ریشات را زدند !؟ من هم با همان صدای بلند گفتم: بله، و با خنده [ادامه دادم] الحمدلله [مدتها بود] چانهام را ندیده بودم [كه] دیدم... احساس كرد من هیچ ناراحتی ندارم. شاید تعجب كرد. دلش میخواست كه من ناراحت و متأثر و غمگین باشم كه نبودم."
ساعتی بعد اتاق او را عوض كردند. اتاق جدید روشنتر بود. نم نداشت، چراغ هم. دو پتو هم دادند. شب شد و سنگینی و تاریكی بر اتاق خیمه زد. شام ر ا توی یغْلَوی با یك تكه نان ارتشی دادند تو. درست نتوانست بخورد. شب را هم تا صبح با سرما گذراند. پتوها جوابی برای خنكی هوای پادگان نداشتند. خاطرش آسوده نبود. نگران واكنش پدر و مادر بود. با نخستین تجربه مبارزاتی او چگونه برخورد خواهند كرد؟ نمیدانست.»
هدیه به ترامپ
رئیسجمهور آمریکا در اولین اظهارنظر پس از «تعطیلی دولت فدرال»، از دموکراتهای آمریکا به شدت انتقاد کرده و بر لزوم حضور تعداد بیشتری از جمهوریخواهان در کنگره تاکید کرده است.
دونالد ترامپ نوشت: دموکراتها بیشتر از آنکه درباره ارتش بزرگمان یا ایمنی در مرز خطرناکمان در جنوب(آمریکا) نگرانی داشته باشند، نسبت به مهاجران غیرقانونی نگرانی دارند. آنها(دموکراتها) به راحتی میتوانستند توافق کنند اما تصمیم گرفتند که سیاست تعطیلی دولت را بازی کنند. ما به تعداد بیشتری از جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۸(در کنگره آمریکا) نیاز داریم تا با قدرت از این وضع درهم و برهم عبور کنیم.