یادشان به خیر و خدا رحمتشان کند امثال مرحوم نوذریها را که برنامه سراسر نقد و شادی صبح جمعه با شما را در رادیو تقدیم میلیونها نفر از آحاد جامعه کشور میکردند تا به این وسیله شاید بتوانند گوشهای از غم و غصههای آنها را التیام بخشند. در میان طنزهای این برنامه، سرگذشت ملات آباد هم برای خود عالمی داشت که بیشباهت با داستان شبهای برره مهران مدیری نبود و شاید هم بهنوعی کپیرایت یکی از یکدیگر بهحساب میآمد! اگرچه هر دوی این برنامهها جنبه طنز داشتند اما وقتی داستان جنبه واقعیت به خود میگرفت میتوان پذیرفت که این روزها هم نحوه مدیریتها در بعضی از دستگاهها بیشباهت به دو روستای برره و ملات آباد نیست زیرا زمانی که بعضی از مدیران غیرحرفهای و فاقد تخصص لازم به دلایل متعدد که یکی از آنها رانت است! مسئول میشوند پیش خودشان اینگونه میاندیشند که مجموعه اداری در اختیار آنها تنها به مثابه یک سوئیت مجردی است تا بتوانند برنامههای جاری خارج از محیط اداری و شخصی را در پروژه آیندهنگری از قبیل ادامه تحصیل برای اخذ مدرک بالاتر و همچنین چرخش موازی مؤسسه یا شرکتی غیرانتفاعی شیفت عصر خود را نیز با استفاده از رانت و امکانات این ارگانهای دولتی یا خصولتی اداره نمایند! اینجاست که مجموعه اگرچه کوچک و ناکارآمد و باریبههرجهت بوده و نیازی به تجهیزات متعدد و مدرن ندارد اما ناچار است به خاطر فعالیتهای جنبی متعلق به مدیران از راه رسیده کامل و کارآمد باشد و حتی بعضی از عوامل بهصورت مضاعف خردهفرمایشیهای مدیر را پیرامون رتقوفتق امور خارج از وظائف اداری، اجابت نمایند! امروز مشاهده واضح و بدون پرده این رفتارها در گروهی از ادارات و ارگانهایی که وظائف سنگین انتظامی و اجرایی خاصی را ندارند آشکارا قابلرؤیت است زیرا در بعضی موارد بهمنظور رد گم کردن، گوشهای از کار را با شرح وظائف سازمانی آن ارگان تطبیق میدهند تا خدای ناخواسته انگ حقالناس به آنها زده نشود و مدیون خاص و عام نباشند! کلانشهر اصفهان به لطف و مرحمت رسانه ملی علاوه بر شبکه ۵ تلویزیونی بیش از هفتادسال است که رادیو هم دارد و امروز این رسانه شنیداری بهصورت شبانهروزی اما عمدتاً مملو از تبلیغات، آگهی و برنامههای تکراری در خدمت مردم میباشد که البته هنوز هم پس از گذشت هفتادسال از عمر خود در بعضی از قسمتهای استان شنیده نمیشود! و مسئولان آن بخصوص در حوزه معاونت صدا بقول خودشان سعی وافر دارند تا کمتر برنامهای تکراری روی آنتن بفرستند که همچون پیش از ظهر جمعه هفتم تیرماه جاری گاف ندهند! اما پیش میآید و بعضیاوقات چارهای جز قبول نظر پشتیبانی مالی ندارند که از قدیم گفتهاند حق همیشه با مشتری است حتی اگر زور باشد! بنابراین توانایی بالقوه و بالفعل قابلملاحظهای در مجموعه صداوسیمای این استان وجود دارد تا هر نوع نیازی را در اسرع وقت جهت مشتریان خود تأمین نماید که برنامههای پیش از ظهر و عصر صدای شهر در طول هفته نیز از این قماش است و سالهاست بدون تعطیلی روی آنتن میرود.
حالا معلوم نیست به چه دلیل وقتی چنین قراردادی بین دو ارگان خصولتی و نیمهدولتی منعقد گردیده و مجری طرح یعنی صداوسیما وظیفه خود را بهخوبی به انجام میرساند و کارفرما نیز سر موقع رقم صورتوضعیتها را پرداخت میکند چه دلیلی دارد تا دستگاهی موازی در ارگان کارفرما ایجاد شود که همه امکانات مشابه را ازجمله نویسنده، مجری، کارگردان، استودیو و دیگر نیازهای تدوین، تنظیم، اجرا و پخش را داشته باشند درحالیکه همه هزینههای این پروسه به پیمانکار پرداخت میشود! پرواضح است که بهرغم وجود پیمانکاری با دارا بودن همه امکانات اجرایی اما بازهم هستند نیروهایی که باید با استفاده از رانت پست و سمتی برایشان در چارت سازمانی دیده و دستوپا شود و یا نقشی برای تحولات در پیش رو بخصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی در پایان سال جاری و ریاست جمهوری و شوراها در سنوات بعد داشته باشند! که مدیریت سوری آن بتواند با استفاده از محیط و امکانات موجود نسبت به برگزاری جلسات همفکری در زیر نقاب دانشجویی اقدام و زمینه را برای تلاشهای بعدی فراهم نماید حالآنکه پیمانکار بدون کوچکترین تأخیر یا نگرانی وظائف محوله را انجام میدهد! که در این شهر همه پارامترهای ملات آباد یا به روایتی برره بهوضوح دیده میشوند!
نویسنده: حسن روانشید