یکم: خوشآمدگویی آفتاب!
بعد از چند هفته هوای پاییزی و البته شبهزمستانی در تهران، چند روزی است خورشید تابیدن گرفته و آفتاب به ميهمانان این روزهای تهران خوش آمد ميگوید.
... بعد از چندماه آمد و شد مشکوک «غربیههای آدمیت به دور»، دیگر پای ميهمانانی به تهران باز شده که مانند مقامات غربی، نسبت به صاحبخانه نجیب خود، احساس خودبرتربینی ندارند.
... این روزها ميهمانانی به تهران آمدهاند کمابیش از جنس خودمان؛ نجیب، شرقی و تا حدودی از خلق و خوی استعمارگری به دور!
دوم: مثلا نقطه عطف
دولت یازدهم به فرجام رسیدن مذاکرات و دسترسی به برجام را نقطه عطفی در دیپلماسی توصیف ميکند. البته چنین نیز هست. این اتفاق، ورای «کیفیت سنجی» و «ارزشگذاری» یک نقطه عطف است. با این وصف فرجام برجام، با یک اتفاق دیگر مصادف است و آن کاهش شدید اثربخشی دیپلماسی ایران در صحنه بینالملل است. به بیان دیگر، گرچه دولت یازدهم توانسته مذاکرات هستهاي را به یک نقطه مشخص (بازهم تأکید ميکنم که به ارزشمندی این نقطه مشخص نظری ندارم) رسانده، اما تقریبا تمام ظرفیت دیپلماتیک خود را صرف برجام کرده و در عرصههای دیگر جهان، میدانهای متعددی را فراموش یا حتی به رقیب واگذار کرده است.
دو سال پیش، همزمان با کورسوی امید برای کاهش تحریمها، غرب با «برگ برنده مرتجعان عرب»، قیمت نفت را به سطح «ثمن بخس» پایین آورد و دیپلماسی دولت یازدهم تماشاگر توفیق رقیب و خسران ملت ایران بود. دیروز در قربانگاه «منا» شهروندان این ملت زیر دست و پا له شدند و در برابر کمتحرکی دیپلماسی دولت یازدهم، «ميهمانکشان سعودی» عربدهکشی هم کردند. امروز بازهم «مرتجعان عرب» دوستان دیروزمان در آمریکای لاتین را به همآوایی فراخوانده تا «جزایر سهگانه» را غصب ایران بخوانند و دیپلماسی دولت یازدهم، بازهم تماشاگر بود!... در مناسبات جهانی نیز، ظرفیت ریاست ایران در جنبش عدم تعهد، فراموش شد تا دوره آن به سر آید و دیپلماسی دولت یازدهم تماشاگر بود! فهرست این ناکامیها، مثنوی هفت من کاغذ خواهد شد. شناسایی ابعاد این قصور و تقصیرها را به فرصتی دیگر ميسپارم و فعلا به آفتاب این روزهای تهران مينگرم!
سوم: ... حتی در کمیت
ورای کیفیت اندک در همه عرصه ها، کمیت مراودات دیپلماتیک ایران با شرق و جنوب آسیا، شبهقاره، آفریقا، آمریکای لاتین و حتی شرق اروپا، نیز بسیار پایین است. حتی تعداد سفرهای مقامات دیپلماتیک به ممالکی غیر از اروپای غربی و آمریکا، اندک شمار است. در حالی که دیپلماسی دولت یازدهم با ذوقزدگی تنها تماشاگر آمد و شد بازرگانان اروپای غربی و آمریکایی به ایران است. بنابراین بدون ملاحظه مذاکرات هستهاي و برجام، وضعیت دیپلماسی دولت یازدهم تقریبا در «نقطه صفر» و بیتحرکی است.
با این وصف ميتوان امیدوار بود که در روزهای آفتابی، بارقه امید برای آیندهاي روشنتر در دیپلماسی دیده شود. اجلاس اخیر سران ممالک صادرکننده گاز، تنها و مهمترین اتفاق دیپلماتیک دولت یازدهم است. اتفاقی که یک پایه آن دیپلماسی و پایه دیگر آن انرژی است. باید به دولت یازدهم به سبب «همین یک اقدام» تبریک گفت. در زمین سرد و یخ زده دیپلماسی، یک شکوفه دمیده و ميتوان در ماه پایانی پاییز، امیدوار به روزهای آفتابی بیشتر و دمیدن روحی تازه در دیپلماسی بود. منتظر مراودات اثربخش بیشتر در عرصه جهانی، ميمانیم.