يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۲
کد مطلب : 111723

تاوان ناکارآمدی‌ها تا کی و کجا!؟؟

پس از دوران طلایی دفاع مقدس هنگامی که اولین برنامه توسعه پنجساله کشور به کمتر از بیست درصد اهداف از پیش تعیین شده خود دست یافت، کشور باید مسی

پس از دوران طلایی دفاع مقدس هنگامی که اولین برنامه توسعه پنجساله کشور به کمتر از بیست درصد اهداف از پیش تعیین شده خود دست یافت، کشور باید مسیر برنامه ریزی کشور را به معنای اصیل کلمه اصلاح می‌کرد که نکرد! باید با جدیت علل عدم تحقق اهداف برنامه توسعه را پیگیری می‌کرد که نکرد! اگر هنگامی که دومین برنامه توسعه پنجساله کشور به کمتر از بیست درصد اهداف از پیش تعیین شده خود دست یافت، کشور باید مراقب عواقب و عوارض انحراف از برنامه می‌بود که نبود! باید می‌دانست که با نشانی نادرست نمی‌توان درست به مقصد رسید که ندانست!
اگر هنگامی که سومین برنامه توسعه پنجساله کشور به کمتر از سی درصد اهداف از پیش تعیین شده خود دست یافت، کشور باید تمام تلاش علمی و عملی خود را در راستای رفاه و آسایش مردم بکار می‌گرفت که نگرفت! باید حل مشکلات زندگی مردم را به آینده حواله نمی‌داد که داد!
هنگامی که چهارمین برنامه توسعه پنجساله کشور به کمتر از بیست درصد اهداف از پیش تعیین شده خود دست یافت، کشور باید بر شیوه‌های نادرست برنامه‌ریزی کلان کشور که آزمون ناکارآمدی چند باره خود را پس داده بود اصرار نمی‌کرد که کرد! باید از ناکارآمدی چهار برنامه پنج ساله توسعه درس های لازم را می‌آموخت که نیاموخت!
هنگامی که پنجمین برنامه توسعه پنجساله کشور به کمتر از بیست درصد اهداف از پیش تعیین شده خود دست یافت، کشور باید به فکر انباشتگی نیازها و مطالبات مردم در زمینه های گوناگون می‌افتاد که نیفتاد! باید می‌دانست که مشکلات زندگی مردم را جز با حل کردن نمی توان کنار گذاشت که گذاشت!
راه و سرنوشت ششمین برنامه توسعه پنجساله کشور نیز همانند پنج برنامه ناکام و شکست خورده پیشین است. کشور هنوز هم امید دارد که این بار با نشانی نادرست به مقصد برسد که نرسیده و نمی رسد! ناکارآمدی برنامه های توسعه پنج ساله می‌بایست در برنامه‌های سالانه اصلاح می‌شد که نشد! تقسیم کار ملی در اداره امور کشور در قوای سه گانه بر طبق قانون اساسی برای ارتقای کارآمدی نظام اسلامی باید به درستی می‌کوشید که نکوشید!
کشور باید از دولت ها بابت تدوین و اجرای پنج برنامه توسعه ناکارآمد پرسشگری می‌کرد که نکرد! کشور باید از دوره‌های ۱۰ گانه مجلس شورای اسلامی به دلیل تصویب نادرست و عدم نظارت کافی بر حسن اجرای پنج برنامه توسعه ناکارآمد بازخواست می‌کرد که نکرد! شورای نگهبان باید به خاطر تایید پنج برنامه توسعه ناکارآمد پاسخگو می‌بود که نبود! کشور باید از قوه قضاییه (سازمان بازرسی کل کشور و دیوان عدالت اداری) به دلیل عدم نظارت کافی بر پنج برنامه توسعه ناکارآمد می‌پرسید که نپرسید! جناح‌های سیاسی سنتی اصولگرا و اصلاح طلب که در چهار دهه گذشته قوای سه گانه کشور بین آنها دست به دست شده است می‌بایست برای اداره امور کشور برنامه‌ای کارآمد و مدون می‌داشتند که نداشتند و ندارند!
کشور باید این جناح‌های سیاسی را که همواره مدعی اند نسخه شفابخش عبور از مشکلات کشور را در اختیار دارند به دلیل ناکارآمدی گذشته شان مذمت می‌کرد که نکرد! کشور باید برای بررسی برنامه های تبلیغاتی و شعارگونه جناح های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب، در ایام برگزاری انتخابات راستی آزمایی به عمل می‌آورد که نیاورد! باید جناح های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب که در چهار دهه گذشته، انبوه مشکلات روی هم انباشته در زندگی مردم میراث نادانسته‌ها و ناتوانسته‌های آنهاست جوابگو باشند که نیستند!
جناح‌های سیاسی می‌بایست پس از چهار دهه، دانایی و توانایی استفاده از منابع ملی را به عنوان راهبرد مقابله با تحریم ها (افزایش تحمل و کاهش دردپذیری) کسب می کردند که نکردند! اکنون کشور با انبوهی از مشکلات مزمن و روی هم انباشته از گذشته تنها مانده است، تنها! بدون تردید وجود مشکلات متعدد مانند گرانی، بیکاری، فقر، طلاق، اعتیاد، حاشیه نشینی، مسکن، افزایش سن ازدواج، تجمل گرایی، مهاجرت مغزها، واردات بی رویه، قاچاق کالا، خشکسالی، ترافیک، آلودگی‌های محیط زیست، آلودگی هوا، نابودی جنگل‌ها، مصرف گرایی، احتکار و کم فروشی، تصادفات جاده‌ای، بزهکاری، رشوه، مدرک گرایی، بروکراسی، پارتی بازی، فساد اداری، آسیب های اجتماعی و... زندگی مردم را (بویژه در دوران تحریم های ظالمانه دشمنان علیه ملت ایران) دشوار نموده است. در این روزهای سخت و حساس، هزاران شهید گلگون کفن انقلاب اسلامی و جانباز دلسوخته و امام شهیدان (ره) بر کردار همگان نظاره می‌کنند که چرا کشور کاری را که باید طی چهار دهه گذشته می‌کرد، نکرد!
وظیفه تقسیم کار ملی در اداره امور کشور بر اساس قانون اساسی است که نیازهای اساسی مادی و معنوی ملت شریف ایران را با کارآمدی تأمین کند که با ناکارآمدی مفرط نکرد! دشمنان قسم خورده ملت ایران و انقلاب اسلامی بر امواج ناکارآمدی‌های داخلی موج سواری می‌کنند که بارها کرده‌اند.
ایران اسلامی تا کی و تا کجا باید تاوان ناکارآمدی تقسیم کار ملی در اداره امور کشور را بپردازد که می‌پردازد! زمان آن فرا رسیده است که طومار چهل سال ناکارآمدی در عرصه‌های برنامه ریزی کلان در هم پیچیده شود که به مدد خداوند می شود! کشور باید از حوادث تلخ این روزها درس کارآمدی بیاموزد که انشاءالله می‌آموزد! مشکلات متعدد یاد شده در زندگی مردم شریف ایران اسلامی دستاورد چهار دهه ناکارآمدی و بی برنامگی (بر اساس گزارش های رسمی بررسی میزان تحقق اهداف برنامه های توسعه اول تا پنجم) است که توانسته توانایی پاسخگویی به همه نیازهای اساسی زندگی مردم به یکباره را از تقسیم کار ملی در اداره امور کشور سلب کند که کرده است! نظام اسلامی اختیار انتخاب کارآمدی را از ناکارآمدی را در دست دارد. تایید صلاحیت افراد داوطلب برای تصدی مناصب مهم تقسیم کار ملی در اداره امور کشور (بویژه نظارت استصوابی) بر عهده شورای نگهبان است که می تواند آغازگر آن نوع از کارآمدی باشد که تاکنون نبوده است! کشور باید مراقب ارائه نشانی نادرست جناح های سیاسی مرسوم باشد که مجدداً با تکرار ناکارآمدی تاریخی و عملکرد سنتی خود به تداوم و تشدید مشکلات در زندگی مردم منجر شوند که می شوند! امید است که کشور با درس گرفتن از رویدادهای پرهزینه اجتماعی و سیاسی، در انتخابات مجلس یازدهم شاهد تحول اساسی در تایید صلاحیت کارآمدان نظام اسلامی باشد که به مدد الهی خواهد بود! و البته انتخاب درست مردم نیز نباید نادیده گرفته شود.
انقلاب اسلامی در روند تکاملی خود محتاج تغییرات و تحولات رو به کمال و تعالی است که مقاومت در برابر آن از سوی پیروان روزمرگی وضع موجود و تعلل در حل مشکلات زندگی مردم، چالش های اجتماعی گذرایی را برای کشور بوجود می آورد که علیرغم تحمل فشار و ناراحتی، نتیجه مطلوب هوشیاری برای کارآمدسازی نظام را به همراه خواهد داشت که به لطف خدا دارد! 

نویسنده: دکتر محمدرضا ناری ابیانه

https://siasatrooz.ir/vdccisqs12bqsm8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی