پویش شفافیت این هفته ما را مدیرعامل سابق راه آهن جمهوری اسلامی ایران محسن پورسیدآقایی که استعفای او در حادثه هفتخوان (برخورد دو قطار مسافربری و کشته شدن ۴۹ تن از هموطنان) حاشیهساز شده بود پاسخ گفته است.
- فیش حقوقی شما چه میزان است؟
اول بگویم من تاکنون نشده است شغلی را بپذیرم و قبلش بدانم که حقوقش چه میزان است بنابراین اصولا به یاد ندارم که پرسیده باشم که این شغل چه میزان حقوق دارد و بعد از این که شغل را پذیرفتم براساس مقررات فیش برایم صادر شده است. تا به امروز نه حکمی برای خود صادر کردهام و نه حقوقی برای خود ایجاد کردهام و همواره نیز تلاش کردهام که حقوقم از معاونینم کمتر باشد. مثلا در دوران مسئولیت راهآهن حقوق من از برخی معاونین من کمتر بود برای اینکه فکر نشود که لزوما حقوق من باید بیشتر از دیگران باشد.
مبلغ حقوق من براساس قانون برای شرکتهای دولتی دسته الف - ۱ تعیین شده و سازمان امور استخدامی آن را تعیین میکند و من حقیقتش زیاد جزئیات آن را نمیدانم، فکر میکنم حکم حقوق من نزدیک ۶ میلیون تومان و یا کمی کمتر است. به علاوه آن اضافه کار است که معمولا بسیار کمتر از کاری است که انجام میدهم. حق ماموریت هم نمیگیرم. یک مبلغی هم به عنوان بهرهوری است که در قالب سیستمی به همه داده میشود که به من هم داده میشود که طی این سالها بین ۳ میلیون تا ۵ میلیون در ماه بوده است. البته لازم به ذکر است که در این مدت نه از خانه سازمانی متعلق به مدیرعامل راهآهن استفاده کردم و نه وامی از راهآهن یا وزارت راه گرفتم.
- دیدگاه شما درباره فیشهای نجومی چیست آیا به نظر شما درست است که مدیران چنین حقوقهایی دریافت کنند؟
تصور من این است که اصلا در این موضوع شیپور از دم گشادش نواخته شد و هیچکس نپرسید که آیا اصلا این مدیران لیاقت چنین پستها و کارهایی را دارند؟ کارهای موثری هم انجام دادهاند یا نه. باید از نظر عملکرد به موضوع نگاه کرد نه مبلغ دریافتی. به نظرم اگر مدیری کارایی خوبی ندارد این فرد به دلیل عدم کفایت عملی حقوقش را باید حقوق نجومی دانست حتی اگر کمتر از ۱۰ میلیون تومان بگیرد. حتی اگر وزیری کارآیی خوبی نداشته نباید حقوق بالا بگیرد. در مقابل اگر کسی باشد که آثار بالایی برجای گذاشته باشد و همه قبول داشته باشند که او تصمیمات بزرگی گرفته و منافع بسیاری را برای سازمانش آورده، هر میزان هم که حقوق بگیرد نمیتوان حقوق نجومی دانست چون بسیار برای سازمان و نهاد خود ثروتآوری داشته است. گرفتاری ما این است که بخش عمدهای از مدیران کشور براساس شایستهسالاری انتخاب نشدهاند لذا هر میزان حقوق بگیرند نجومی است والا اگر کسی براساس شایستهسالاری انتخاب و برای بخش و سازمان خود ثروتآوری و کارکرد خوب داشته باشد هر میزان حقوق بگیرد اشکالی ندارد. در اسلام هم فیش نجومی نهی نشده است چنانکه درباره قاضی گفته میشود حقوقش را باید بالا تعیین کرد. البته کسی که براساس شایستهسالاری بر مسند قضاوت رسیده باشد به گفته اسلام باید چنان باشد که نشود او را با پول خرید و بتواند قضاوت عادلانه داشته باشد. مدیران ما مگر در معرض خطرات کمی هستند؟ آیا در معرض تطمیع نیستند؟ پس باید برای بینیازی آنها کار کرد. البته من شخصا موافق دریافت حقوق بالا نیستم و میگویم افراد خودشان نباید به دنبال چنین درآمدهایی باشند اما اینکه دیگران بیایند و جوسازی کنند با عنوان فیشهای نجومی این دیگر قابل پذیرش نیست. به نظر من حقوق بالا حق بسیاری از مدیران است اما به نظرم اخلاقی این است که مدیران ما در شرایط کنونی جامعه که مردم مشکل معیشت دارند چنان حقوقهایی را خودشان دریافت نکنند تا با مردم فاصله نداشته باشند.
- شما دوتابعیتی نیستید؟
نه خودم و نه فرزندانم.
- منزل شما کجاست؟
تا زمانی که مدیرعامل راهآهن بودم و قبل از آن در خیابان ولیعصر نزدیک تجریش مستاجر بودم و بخش اصلی حقوق خود را بابت اجاره میدادم. البته نه اینکه خانه نداشته باشم ولی دو واحد کوچک ۸۲ و ۱۰۵ متری در ظفر داشتم که پیشخرید کرده بودم و پس از فروش آنها و بعد از استعفا بالای شریعتی منزل خریدم و الان آنجا ساکن هستم.
- متراژ آن چه میزان است؟
۲۸۲ و نیممتر است.
فرزندانتان چه شغلهایی دارند؟
من یک پسر دارم و ۲ دختر. یکی از دخترهایم با مدرک فوقلیسانس خانهدار هستند و شغلی ندارد. دختر دیگرم نیز دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تغذیه است ولی ایشان نیز شغلی ندارد. پسرم هم در یک کارگزاری کار میکند. شغلی هم که رفته است ارتباطی به شغلها و مناصب دولتی ندارد. دامادهایم نیز شرکتهای خصوصی دارند ولی در هیچ جایی از راهآهن یا وزارت راه قراردادی ندارند. اصولا مشی بنده جوری است که وقتی سمتی را میپذیرم خانوادهام میگویند بیچاره شدیم چون دیگر نباید از اطراف آن وزارتخانه نیز رد شویم.
- تاکنون برای فامیل و نزدیکان لابی کردهاید؟
یکی از دلخوریهای اطرافیان من این است که من هیچ وقت حاضر نیستم برایشان کاری خارج از قائده انجام دهم. بنابراین هیچ کدام از نزدیکان من در وزارت راه و یا راهآهن حضور ندارند. البته برادر خانم من در راهآهن شاغل است که مربوط به سال ۶۸ بوده است و در این دوران نیز در سمت او هیچ تغییری ایجاد نشده است و این خواست من بوده که از او خواستهام به دنبال ارتقا نباشد تا شائبه حمایت از سوی من ایجاد نشود.
- از دولت زمین یا مسکن گرفتهاید؟
هیچ زمین یا مسکنی از جایی نگرفتهام. البته حدود بیست و پنج سال قبل یک خانه کوچک داشتم که سند نداشت که آن هم از طریق قانونی اقدام کردم و برایش سند گرفتم که هیچ ارتباطی به منصب من و یا رانت دولتی نداشت چون اصلا در آن زمان سمتی نداشتم.
- شرکت خصوصی دارید؟
ندارم و فکر میکنم حق ندارم داشته باشم تا زمانی که کار اجرایی دارم. و هیچکس نباید چنین رویکردی داشته باشد. فکر انسان باید در یک جا مترکز شود لذا در این حوزه نه خودم کار خصوصی میکنم و نه به مدیرانم اجازه میدهم که چنین رویکردی داشته باشند. اصولا یکی از ریشههای مفاسد کشور این است که عدهای در مناصب دولتی شرکت خصوصی نیز دارند که بنده معتقدم طبق قانون منع مداخله این موضوع غیرقانونی است.
- نگاهتان به حمایت از تولید چیست؟
به نظرم حمایت از تولید را نباید صفر و یکش کرد. حمایت از تولید در قالب تفکر اینکه همه چیز را باید خودمان تولید کنیم شدنی نیست این تفکر بلوک شرقی در دوره کمونیستی کاملا شکست خورده است. این سیاست منجر به کاهش بهرهوری و افزایش قیمت میشود. درست است که باید حمایت از تولید داشت اما باید تولیدات را شناخت آنجایی که دارای مزیت اقتصادی است روی آن تولیدات سرمایهگذاری کنیم و برخی را نیز که اصلا صرفه اقتصادی ندارد را وارد کنیم. باید نرخ ارز را افزایش دهیم. نمیشود که نرخ ارز را دستوری پایین نگاه داریم و بعد به مردم بگوییم جنس خارجی مصرف نکنید مثل این است که شیرینی را جلوی بچه بگذاری بگویی نخور. به نظرم باید حمایت از تولید داخلی از طریق اقتصادی باشد نه از رویکرد دستوری. وقتی قیمت ارز و تعرفهها را دستوری پایین میآورید برای مقابله با پیامدهای بعدی آن باید دستگاههای نظارتی و اقتصادی بسیاری ایجاد کنی که خود فسادآور و مخل تولید است. در تمام دنیا چیزی به نام قاچاق کالا وجود ندارد چراکه با مشوقهای اقتصادی از ایجاد چنین پدیدهای جلوگیری میشود. در جهان قیمت کالای داخلی و خارجی چنان است که برای مردم صرف نمیکند همه چیز را خرید کالای خارجی داشته باشد.
- کدام کالای داخلی را مصرف میکنید؟
در برخی کالاها هر چند که کیفیت چندان بالایی نداشته باشد ایرانی استفاده میکنیم اما وسایل برقی آشپزخانه مانند یخچال، ماشین لباسشویی و... خارجی هستند.
- ماشین شما چیست؟
تویوتای کمری سال ۲۰۰۷ دارم. کلا تویوتا دوست دارم و از دهه ۷۰ که ماشین خریدم با تویوتا شروع کردم تا به امروز.
- تلخترین خاطره شما چیست؟
همین حادثه هفتخوان بود. وقتی که رفتم منطقه و آن وضعیت اسفناک حادثهدیدگان را دیدم خیلی تلخ بود.
- تاکنون کسی را شده که نبخشیده باشید؟
یادم نمیآید کسی را هنوز نبخشیده باشم. زیاد کینهای نیستم و بعد از مدتی دلم صاف میشود البته به امید اینکه دیگران نیز از ما بگذرند.
در حادثه هفتخوان چه چیزی بیشتر دلخورتان کرد؟
اینکه عدهای خواستند تا استفاده سیاسی کنند و حتی استعفای من را با نیتهای سیاسی به آن نگاه کردند. به هر حال جریانی روی داده و هیچکس قطعا از آن خوشحال نیست و من هم به عنوان مسئول راهآهن مسئولیت آن را پذیرفته و استعفا دادم بنابراین میشد خیلی راحت همه این امور را درک کنند اما عدهای این مسائل را سیاسی کردند چنانکه عدهای شعار دادند که من قربانی آخوندی شدم و یا عدهای از خرابی سیستم گفتند و این رفتارها من را دلخور کرد.
- تصمیم استعفا با خودتان بود؟
آری من اعتقاد دارم که هرکس جای من بود نیز باید این کار را انجام میداد. هیچ مدیری حق ندارد بگوید که من مسئولیتی نداشتم چون افراد منصوب شما بوده و تاسیسات و دستگاهها با نظر تو ایجاد شدهاند و لذا خوشحال و خدا را شکر میکنم که این تصمیم را گرفتم. ابتدای تصمیمم ناراحت بودم که با این وضعیت از راهآهن میروم اما بعدا که واکنشهای جامعه را دیدم و استقبالی که از آن شد خوشحال شدم که دیدم اعتمادی را در جامعه ایجاد کردهام که مردم بدانند مسئولان در برابر کارهایی که انجام میدهند مسئولیت پذیرند و این بسیار نتیجه مثبتی بوده که من از آن رضایت کامل دارم.
گفتوگو: سارا علیاری