بنسلمان ولیعهد سعودی سفری تقریبا طولانیمدت به آمریکا داشته است. وی در این سفر در کنار دیدار با ترامپ رئیسجمهور آمریکا، رایزنیهایی نیز با لابیهای صهیونیستی، اعضای کنگره و شرکتها و کارتلهای اقتصادی و سیاسی آمریکا داشته است. البته وی چندین مصاحبه رسانهای نیز صورت داده تا بیانگر مواضع عربستان در قبال تحولات منطقه باشد. در همین حال ملک سلمان پادشاه سعودی نیز با ترامپ گفتوگوی تلفنی داشته است. حال این سوال مطرح میشود که تقلای خاندان سلمان برای نمایش نزدیکی به آمریکا چیست و چه اهدافی را دنبال میکنند؟
چنانکه در طول سه سال حاکمیت خاندان سلمان که بر سعودی میگذرد اصل اول برای آنها جلب رضایت آمریکا برای پذیرش تغییر ساختار سیاسی در عربستان از ساختاری خاندانی به موروثی و انحصاری است به گونهای که سایر شاهزادگان از قدرت حذف و صرفا خاندان سلمان همه امور را در دست داشته باشد. در همین حال سعودی به شدت گرفتار جنگ یمن شده چنانکه از یک سو در حوزه میدانی توان مقابله با یمنیها را ندارد و از سوی دیگر در صحنه جهانی اعتراضها به سعودی به شدت افزایش یافته است.
با توجه به این شرایط میتوان گفت که خواست سلمانها از رویکرد به آمریکا در کنار انحصار قدرت در داخلی، همراهسازی آمریکا با خود برای فرار از باتلاق یمن و البته ادامه بحرانسازی آمریکا در سوریه است.
این اهداف زمانی آشکارتر میشود که در مواضع پادشاه و ولیعهد سعودی چند اصل مشاهده میشود. بنسلمان در حالی از میلیونها دلار خرید تسلیحاتی از آمریکا میگوید که همزمان چند کلید واژه اساسی را تکرار میسازد. تاکید بر نقش بحرانساز ایران در منطقه و توان عربستان برای مقابله با آن، همراهی سعودی با ادامه حضور آمریکا در جنگ سوریه، مبارزه جدی عربستان با وهابیت و دیدگاههای افراطی، اصرار بر حضور شرکتهای آمریکایی در طرحهای اقتصادی عربستان از جمله طرح ۵۰۰ میلیارد دلاری نئوم و در نهایت این جمله بنسلمان مبنی بر اینکه صهیونیستها نیز حق داشتن سرزمین را دارند اهم این واژگان را تشکیل میدهد.
سلمانها با به کار بردن این واژگان برآنند تا به آمریکاییها این تضمین را بدهند که آنها توان اجرای اهداف و خواستههای آنها در درون عربستان و منطقه را دارند و حاضرند هر امتیازی از جمله پذیرش رسمی و آشکار رژیم صهیونیستی را بپذیرند. این نوع رفتار نشان میدهد که خاندان سلمان به رغم تحرکات سه ساله نتوانستهاند چنانکه انتظار داشتهاند اهداف سلطهطلبانه خود را محقق سازند و لذا برآنند تا با دادن امتیازات گستردهتر به آمریکا این کاستیها را جبران سازند. رویهای که موجب سوءاستفاده آمریکا و کشورهای اروپایی همچون فرانسه، انگلیس و حتی آلمان و روسها شده و هر کدام به نوعی سعی دارند تا سرکیسه کردن عربستان را اجرا کنند. روندی که نتیجه آن تشدید سرکوبها در داخل عربستان و استمرار نقشآفرینی منفی آن در منطقه است در حالی که به دلیل ضعفهای ساختاری در درون و بیرون عربستان عملا تحقق این اهداف دور از دسترس شده و صرفا هزینههای سنگینی است که خاندان سلمان به مردم عربستان و منطقه تحمیل خواهند کرد.
نویسنده: فرامرز اصغری