«رجب صفراف» با تشریح اهمیت اتحاد ایران و روسیه، این اتحاد را بسیار مهم دانست و تاکید کرد حلب فقط یک شهر سوریه نیست و سرنوشت دنیا را تعیین میکند.
آزادی شهر حلب سوریه و تحولات اخیر در منطقه که از دستاوردهای مهم محور مقاومت و هم پیمانی ایران و متحدان آن بود تاثیر زیادی در روند تحولات منطقه و جهان خواهد داشت. تحولاتی که شاید موجب شده اند ترکیه که از متحدین غرب در تحولات سوریه به حساب میرفت پس از نامیدی از شرکای غربی خود تامین منافع خود را در نزدیکی به روسیه و ایران دنبال کند.
خبرگزاری مهر در همین زمینه گفتوگویی با دکتر «رجب صفراف» مشاور معاون رئیس دومای روسیه و تحلیلگر مسایل سیاسی انجام داده است.
***
در خصوص توافق نفتی اخیر در اوپک، برخی معتقد هستند که این توافق برای کاهش تولید نفت مدت زیادی دوام نخواهد آورد و برخی کشورها از آن تخطی خواهند کرد. نظر شما در این باره چیست؟
بازیگران اصلی به غیر از عربستان سعودی همگی خواهان برقراری ثبات در بازار نفت در سطح جهان هستند و نمیخواهند تا نفت تبدیل به یک سلاح سیاسی در دست برخی کشورها شود. مثلا روسیه کاملا مطمئن است که حتما باید تولید نفت برای مدتی در جهان پایین نگهداشته شود تا قیمتها به یک سطح ارزشمند و قابل توجهی برسند. قیمتهای کنونی طبیعی نیست ساختگی و تصنعی هستند. قیمت طبیعی نفت در حال حاضر باید بین ۶۰ تا ۸۰ دلاردر هر بشکه باشد. مشکلی که ما داریم این است که بعضی از تولیدکنندگان نفت دارای اختیار خودشان نیستند و سیاست مستقلی ندارند و نمیتوانند سر منافع خودشان مانور دهند و از غرب و آمریکا و کشورهای دیگر دستور میگیرند. این مسئله باعث میشود که نتوانیم روی این کشورها حساب باز کنیم ولی در مجموع اگر این توافق رعایت شود به نفع همه کشورها خواهد بود و امیدواریم این توافق رعایت شود تا قیمتها به سطحی منطقی برسد.
آزادسازی حلب چه تاثیری بر روند تحولات سوریه و منطقه خواهد گذاشت؟
حلب فقط یک شهر سوریه نیست. قضیه حلب سرنوشت دنیا را تعیین میکند. حلب نقطه شکست آمریکا، غرب و کشورهای عربی و پیروزی روسیه و ایران و همکاری این دو کشور است. همکاری این دو کشور میتواند در تحولات جهانی تاثیرگذار باشد. حلب نشان داد که آمریکا در حال تنزل از جایگاه جهانی خود است. در چنین وضعیتی کشورهای دنیا از آمریکا ناامید شده و سعی میکنند به امکانات و توانمندیهای خودشان متکی باشند. من معتقدم ائتلاف ایران و روسیه میتواند وضع جامعه بین الملل را عوض کند.
در پی مایوس شدن ترکیه از متحدان غربی خود، بطوریکه حتی آنها را به حمایت از تروریستهای «پ ک ک » علیه خودش متهم میکند شاهد آن هستیم که آنکارا صحبت از نزدیک شدن به روسیه و چین و سازمان شانگهای میکند. این اقدام ترکیه تا چقدر جدی است آیا حرکتی تاکتیکی برای امتیاز گیری از غرب است یا خیر چرخشی راهبردی در سیاستهای ترکیه است؟
ترکیه همیشه یک بازیگر تاکتیکی بوده و هیچگاه امکانات استراتژیک در سطح جهان نداشته است. الان هم مانورهایی که انجام میدهد فقط با اهداف تاکتیکی است. آنکارا در برخی مسائل حتی فقط فکر امروز را میکند و نه حتی فکر فردا را. ترکیه دنبال منافع کوچک خودش است و جایگاه حقیقی خودش را در منطقه نمیشناسد و خودش را بیشتر از حد واقعی خودش و امکاناتش حس میکند. این امر موجب تضاد در منافع دیگر کشورهای منطقه میشود. در سالهای اخیر متاسفانه رهبران کنونی ترکیه تصمیماتی گرفته اند که کاملا این کشور را از فضای اعتماد خارج نمودند. ترکیه را نه میتوان گفت شریک آمریکاست و نه شریک دیگر کشورها.
آمریکا هم همیشه برنامههایی علیه ترکیه داشته است زیرا بزرگ کردن ترکیه به نفع اروپا، اسرائیل و کشورهای عربی نیست. لذا آمریکا و غرب همواره مکانیزمهایی را فراهم میکنند تا ترکیه توسعه پیدا نکند.
متاسفانه رهبران ترکیه حتی نتوانستند یک همسایه خوب برای خود داشته باشند. امروز ترکیه همواره در حال شانتاژ کردن همسایههای خودش است و یا میخواهد از فضای موجود منطقه تنها برای منافع خودش استفاده کند. بعضا کارهایی میکند که اصلا وضع و امنیت منطقه و حتی جهان را به خطر میاندازد.